پرویز شهریاری از چهره های شناخته شده علم و آموزش ریاضیات، در سال ۱۳۰۵در محله دولتخانه (یکی از فقیرترین محلههای کرمان) چشم به جهان گشود. پدرش در 36 سالگی درگذشت و مادر مسئولیت اداره خانواده را بر عهده گرفت. در روزگار جوانی برای تأمین قسمتی از هزینههای زندگی به کار پرداخت تا با مادر همگام شود. وی پس از اتمام دبیرستان وارد دانشسرای مقدماتی کرمان شد. سپس برای ادامه تحصیل در رشته ریاضی به دانشکده علوم دانشگاه تهران وارد شد. همزمان در کلاسهای شبانه به تدریس پرداخت. وی در طول سالیان تحصیل از بدیهیترین امکانات زندگی نیز محروم بود، اما همه این مشکلات نهتنها وی را از کسب علم محروم نساخت بلکه از وی شخصیتی درد آشنا و سختکوش ساخت که برای کاهش درد دردمندان تلاش میکرد. به دلیل مبارزات پیگیر برای تغییر وضعیت موجود در سال ۱۳۲۸روانه زندان شد. اما زندان مجال دیگری را برای وی فراهم کرد تا به فراگیری زبان روسی بپردازد. با آموختن زبان جدید دست به ترجمه کتابهای گوناگون زد. وی سالیان متمادی به تدریس در دبیرستانها و دانشکدههای مختلف پرداخت و در عین حال با تألیف و ترجمه صدها کتاب در زمینه ریاضیات، آموزش ریاضی، تاریخ، کاربردها و فلسفه ریاضی توانست نقش مهمی در زمینه تأمین کتابهای مورد نیاز دانشآموزان، دانشجویان و نسل جوان ایفا کند. نکته لازم به ذکر آن است که همه فعالیتهای وی (از جمله ترجمه کتاب) هدفمند بود. وی برای آشنایی جوانان با قانونهای حاکم بر طبیعت و جامعه، کتاب «بازی با بی نهایت» اثر روزا پتر ریاضیدان مجارستانی را ترجمه کرد و با ترجمه «ریاضیات، محتوا، روش و اهمیت» سعی در بسط تفکر فلسفی جوان داشت.
دوران خردسالی
پرویز شهریاری در دوم آذرماه 1305 در محله دولتخانه کرمان چشم به جهان گشود. پدرش شهریار، روزمزد و دهقانزاده بود . مادرش «گلستان» نیز دهقانزاده بود و هردو زرتشتی مذهب.
دوران کودکی استاد پرویز شهریاری در فضایی وهم آلود که فقر سایه سنگین خود را برآن گسترده بود گذشت. فقری فرهنگی و مالی که پنج خواهر و برادر و پدر او را به دلیل غذایی و عدم حضور پزشک در کرمان آن زمان، از او گرفته بود .
شهریار دهقان (پدر استاد شهریاری) در اواخر سال 1315 به خاطر درگیری با مالک از کار اخراج شد و در کارخانه ریسندگی «خورشید» که حیات خود را تازه در کرمان آغاز کرده بود مشغول کار شد .
ورود به فضای بسته، پرغبار و بی روح سالن ریسندگی، دهقانزاده پرورده در دامن طبیعت را به سمت بیماری سوق داد و سرانجام در زمستان 1317 در سن 46 سالگی به خاطر تجویز داروی اشتباه، وی را گرفتار مرگ زود هنگام کرد.
پس از فوت پدر ، پرویز با یک خواهر بزرگتر و دو برادر کوچکتر و مادری که سرپرست واقعی خانواده بود، باقی ماند. هرچند سرپرستی ظاهری بچهها به عهده پرویز گذاشته شد، اما سرپرست واقعی آنها شیرزنی بود به نام «گلستان» که برای ادامه تحصیل و زندگی بچهها به انجام کارهای سخت از قبیل پنبه پاککنی، پشمریسی و بادامشکنی روی کرد تا فرزندان خود را به عالیترین مدارج علمی برساند تا جامعه علمی و فرهنگی ایران به حضور پرویز شهریاری ببالد.
دوران نوجوانی و جوانی
استاد پرویز شهریاری تا سال سوم دبیرستان را در ایرانشهر گذراند و وارد دانشسرای مقدماتی کرمان شد. در خرداد ۱۳۲۳فارغالتحصیل شد و برای ادامه تحصیل به تهران رفت. در تهران در سال ۱۳۳۲در رشتهٔ ریاضی در دانشکدهٔ علوم دانشگاه تهران و دانشسرای عالی (دانشگاه تربیتمعلم تهران کنونی) فارغالتحصیل شد. یکسال در شیراز معلم بود. بعد در سال ۱۳۳۳به تهران آمد. آن روزها در دبیرستان اندیشه و دبیرستانهای مربوط به گروه فرهنگی خوارزمی درس میداد. در دانشکدهٔ فنی دانشگاه تهران، در کلاسهای روزانه و شبانهٔ دانشگاه تربیت معلم و در اراک در مدرسهٔ عالی علوم اراک هم مشغول بود.
آغاز زندگی سیاسی
او چون خود پرورده دردهای اجتماعی بود، به فعالیت سیاسی رو آورد و تلاش کرد تا رسیدن به هدف، دست از مبارزه بر ندارد و با عشقی سرشار از انسانیت و فداکاری برای رهایی مردم از دردها و تضادهای اجتماعی مبارزه میکرد. در سال ۱۳۲۸اولین بازداشت شدن و به زندان افتادن را تجربه کرد و پس از آن بارها به زندان افتاد. او در بند هم از تعلیم و تعلم باز نماند و به مطالعه پرداخت. زبان روسی را در زندان فرا گرفت و دست به تالیف و ترجمه زد. به طوری که تاریخ حساب تانون را در زندان ترجمه کرد.
فعالیتها
از سن ۱۵سالگی راه معلمی را پیش گرفت. با انتشار نشریاتی چون اندیشه ما، هومن و چیستا با توده مردم ارتباط مستقیم بر قرار نمود. با تأسیس دبیرستانهای «خوارزمی (۱۳۳۹)»، «مرجان (۱۳۴۰)» و «مدرسه عالی اراک (۱۳۳۵)» سعی نمود محیطی مناسب برای رشد جوانان مملکت ایجاد کند.
با تالیف کتابهای ریاضی در فاصله ۱۳۳۵تا ۱۳۵۲و همزمان با آن تالیف و ترجمه صدها کتاب، در تاریخ و آموزش ریاضیات توانست نقش مهمی در پرورش فکری دانش آموزان و دانشجویان ایفا کند.
نشریهٔ سخن علمی
نشریهٔ «سخن علمی» از سال ۱۳۴۱منتشر شد و استاد پرویز شهریاری سردبیر این نشریه بود. دربارهٔ این نشریه و سرنوشت آن استاد پرویز شهریاری مینویسد:
«این نشریه هشت سال پیاپی منتشر شد. در سال اول ۶شماره و در ۷سال بعد، هر سال ۱۲شماره. روی هم ۹۰شماره. در بهمن ۱۳۴۸بلایی نازل شد. در یکی از شعبههای سازمان امنیت مرا خواستند. برایم چای آوردند و بسیار با محبت صحبت میکردند و در خواست کوچکی داشتند. مجلهٔ سخن علمی را به ما (یعنی سازمان امنیت) واگذار کنید. ما همچنان، خانلری و تو را به عنوان صاحب امتیاز و سردبیر در مجله اعلام میکنیم، ولی شما هیچ دخالتی در آن نخواهید داشت. به هر کدام از شماها (دکتر خانلری و من)، ماهیانه پنج هزار تومان میدهیم؛ این قرار هم باید همین جا دفن شود. من به ظاهر مخالفتی نکردم، ولی گفتم، اجازه بدهید سال هشتم را تمام کنیم، آن وقت خدمت میرسم و مجله را تحویل میدهم. شمارهٔ ۱۲نشریه تا فروردین ۱۳۴۹طول کشید و در آن یادداشتی به صورت یک برگ رنگی گذاشتم که این، آخرین شماره است.»
به ظاهر «سازمان امنیت چند مجله را به همین صورت در دست گرفته بود. بعد از پخش مجله، آقای دکتر خانلری مرا خواست و جریان را جویا شد. به او گفتم، چه پیش آمدهاست … ولی اکنون با کاغذی که لای مجله گذاشته و پخش کردهام، گمان میکنم مسأله منتفی شده باشد و در واقع هم بعد از آن خبری نشد. برای اینکه ارزش پنج هزار تومان را در آن زمان بفهمید، باید یادآوری کنم که من از همهٔ کارهایی که میکردم، روی هم ماهیانه، کمتر از آن درآمدداشتم، مجلهٔ سخن علمی هم اشتراکی برابر ۲۵۰ریال برای ۱۲شماره داشت.»
تامل و پژوهش در آثار او ، خود مطلبی دلپذیر و شایسته کاوش است . نثری شیوا ، ساده و استوار و دلنشین دارد . طی سالیان دراز از طریق انتشار مجلاتی همچون سخن علمی، آشنایی با ریاضیات، چیستا در گسترش و تقویت زبان و ادب فارسی و نیز دانش ریاضی و تاریخ و فلسفه علم کوشیده است و به جاست که نامش محترم و پایدار بماند .
یقین است که همه کسانی که با شهریاری وآثار او آشنا هستند، براین عقیدهاند که در ایران کمتر دانشمندی چون او، علاوه بر فضایل اخلاقی و حسن خلق و حوصله و ادراک، تقریبا بسیاری از علوم زمان خود را بشناسد و بر آنها احاطهای به کمال داشته باشد .
وی سرانجام در روز 22 اردیبهشت سال 1391 بس از 86 سال زندگی پربار چشم از جهان فرو بست.
منبع: mh1342.ir