به گزارش نشریه اینترنتی نوجوان ها به نقل از مهر، کتاب «ادبیات داستانی جنگ در ایران» نوشته مهدی سعیدی به تازگی توسط انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است. مسئله اصلی این کتاب، توصیف، تحلیل و نقد ادبیات داستانی جنگ، ترسیم رویکردها و به دست دادن جریان های عمده ادبیات داستانی جنگ است.
نویسنده کتاب معتقد است تحولات سیاسی و اجتماعی، سبب تغییر در سبکهای ادبی و هنری میشود. پدیده جنگ نیز عامل حرکت، تحوّل، تغییر و زایش در فرهنگ، زبان، سنت و باورها است و در ساخت ذهنیت نویسندگان و هنرمندان اثرگذار است. در سال ۱۳۵۹ با شروع جنگ ایران و عراق، به مسئله جنگ در ادبیات داستانی توجه شد و پرداختن به آن و تبعات اجتماعی، انسانی، سیاسی و اقتصادی اش راههای نوینی را پیش پای نویسندگان قرار داد و جنگ که بخشی از تاریخ معاصر ایران است، در ادبیات جلوه ویژهای پیدا کرد. چرایی نوشتن از جنگ، موجب چگونگی نوشتن درباره آن شد و بنابر نگاهی که نویسندگان به مسئله و موضوع و پیامدهای آن داشتند، جریانها و رویکردهای متفاوتی در داستاننویسی جنگ پدید آمد.
در فصل ابتدایی کتاب، تعریف جنگ و ادبیات جنگ آمده و با استدلالهای نویسنده، درباره چرایی انتخاب اصطلاح «ادبیات جنگ» مطالبی درج شده است. در فصل دوم و سوم نیز به ترتیب زمان انتشار، سی رمان و مجموعه داستان (که برخی همزمان با جنگ و بعضی پس از آن منتشر شده اند) بررسی شده است. نویسنده در این دو فصل، نوع نگاه نویسندگان به مسئله و موضوع جنگ را بررسی کرده است. رویکرد نویسنده در این تحلیل ها هم جریان شناسی ادبی است و هم تحلیل روایی. در مقدمه تحلیل هر رمان یا داستان ویژگی ها و جایگاه آن در ادبیات جنگ آمده است.
در فصل چهارم کتاب، بر اساس نقد و تحلیلهای دو فصل پیشتر، رویکردهای عمده ادبیات داستانی جنگ ترسیم شده است. فصل چهارم به گونه ای نمایی از کلّ کتاب است و در شمایلی توصیفی – تحلیلی به نگاهها و جریانهای گوناگون داستاننویسی جنگ پرداخته و چهار رویکرد مهم در داستاننویسی جنگ را معرفی کرده است: رویکرد اول: داستانهای ارزش محور، رویکرد دوم: داستانهای جامعه محور، رویکرد سوم: داستانهای انتقادمحور و رویکرد چهارم: داستانهای انسان محور.
در این فصل، به چگونگی برآمدن و رشد و نمو هر کدام از این رویکردها پرداخته شده و در کنار برشمردن ویژگی های هر رویکرد، داستاننویسی جنگ در این ۴ رویکرد تحلیل شده است. مبنای ترسیم این رویکردها، نوع نگاه نویسنده به موضوع جنگ، درونمایه و چگونگی بیان آن، نوع شخصیت پردازی و پیوند آن با درونمایه است. در این بخش کتاب، متن اهمیت دارد نه نویسنده و ممکن است آثار متعدد یک نویسنده در رویکردهای متفاوت قرار گیرد. همچنین در قرار گرفتن یک اثر رویکردی خاص، مسئله بسامد برخی ویژگی ها مهم است، هرچند باز هم ممکن است بتوان آثاری را نشان داد که در آن ها به بیش از یک رویکرد توجه شده است. در کنار آثاری که اختصاصاً در این کتاب به آن ها پرداخته شده، آثار دیگری نیز مطالعه شدهاند و در مثالهای هر رویکرد از آنها یاد می شود.
امتیاز به این نوشته