کتاب خوانی از جمله صفاتی است که بسیاری از ما علاقه داریم واجد آن باشیم، اما اکثر ما وقت و حوصله کافی را به خواندن کتاب اختصاص نمی دهیم. سعی کرده ایم با کمی مطالعه و جستجو، برخی از مهم ترین نکات در مورد کتاب خوانی را گردآوری کنیم.
قبل از هرچیز باید ببینیم چه عواملی مانع مطالعه ما می شوند تا در مورد رفع آن ها فکر کنیم:
احساس می کنیم سرعت خواندن ما بسیار کند است و پیشرفت خوبی نداریم.
مطالعه کتاب ها را آغاز می کنیم اما آن ها را به پایان نمی بریم.
در زمان مطالعه کردن، نمی توانیم به شکل کامل و مناسب، تمرکز داشته باشیم.
کتاب خوانی برای ما خسته کننده است.
حوصله متن های طولانی را نداریم.
کتاب خوانی و مطالعه در کوتاه مدت برای بسیاری از ما، لذت ایجاد نمی کند.
بسیاری از کتاب هایی که می خوانیم به «توصیه» یا «تحمیل» دیگران تعیین شده است.
خواندن یک کتاب به تنهایی (و بدون مشارکت دیگران) کاری است که حوصله بسیار می خواهد که از حد توان بسیاری از ما خارج است.
در لحظاتی که تصمیم به مطالعه و کتاب خوانی می گیریم، کتاب مناسبی در اختیار ما یا در ذهن ما وجود ندارد.
در مورد هر یک از این نکات، موارد زیر را در نظر بگیرید:
کلاس های تندخوانی در سراسر جهان، به شرکت کنندگان خود این وعده را می دهند که می توانند سریع تر و بهتر بخوانند. این حرف تا حد زیادی درست است. ما چشم های خود را به شیوه درست روی متن حرکت نمی دهیم. گاه یک جمله یا پاراگراف را چند بار می خوانیم و …
اما در کنار رفع این ایرادها، واقعیت این است که یادگیری تکنیک های تندتر خواندن الزاماً مزیتی ایجاد نمی کند. شاید برای خواندن رمان یا روزنامه ها، تندخوانی مفید باشد، اما در مورد کتاب های آموزشی چنین نیست. بسیاری از کتاب ها را باید مثل آب، جرعه جرعه نوشید تا اثر آن مشخص و محسوس باشد. ضمن این که یادگیری، اساساً برقراری ارتباط بین آموخته های جدید و دانسته های قبلی است و کسی که شتاب زده کتاب می خواند، ممکن است کتاب را به شکل کامل بخواند و بفهمد، اما الزاماً کتاب را «یاد» نمی گیرد.
هیچ دلیلی وجود ندارد که کتابی را که آغاز کرده اید به پایان ببرید. کمال گرا نباشید. ممکن است چند کتاب را ببینید و بگیرید و بخوانید و در نیمه راه رها کنید. ایراد از شما نیست. بلکه شاید کتاب مناسب و جذاب را پیدا نکرده اید. مطمئن باشید پس از مدتی که سلیقه کتاب خوانی خود را بهتر بشناسید، این نوع کتاب های نصفه و نیمه، سهم کم تری را به خود اختصاص خواهند داد.
خیلی بدیهی به نظر می رسد. اما مهم است که قبل از شروع به خواندن کتاب، اینترنت و موبایل و تلویزیون از شما دور باشد. تماس های مهم را قبل از کتاب خوانی بگیرید. ایمیل های مهم را قبلاً چک کنید. وبگردی ها را انجام دهید و آن گاه، به سراغ مطالعه بروید.
ترجیحاً مکان مشخصی را برای مطالعه در منزل یا محل کار در نظر بگیرید. مطالعه باید لذت بخش ترین فعالیت ما باشد. برای مطالعه، لازم نیست شرایط «حبس در سلول انفرادی» را ایجاد کنید. بهتر است قبل از شروع به مطالعه، در کنار خود، چای یا هر نوشیدنی یا خوراکی دیگری را که مورد علاقه تان است، قرار دهید، تا در ذهن شما، لحظات کتاب خوانی با خاطره های خوب ثبت شود. فراموش نکنید که ما هم مانند هر موجود دیگری، به سادگی شرطی می شویم!
متأسفانه این ویژگی عصر ما و نسل ماست که به متن های کوتاه و مینیمالیستی (به معنای عام آن نه به معنای ادبی آن) علاقمند هستیم. فیس بوک و توییتر و … ما را عادت داده اند که متن های کوتاه بخوانیم. جملات طولانی در فیس بوک، عموماً لایک نمی شوند و به اشتراک گذاشته نمی شوند. اما واقعیت این است که جملات کوتاه، ممکن است به صورت لحظه ای احساس خوب ایجاد کنند یا الهام بخش باشند، اما هرگز اثر یک متن طولانی را ندارند. برای ترویج عادت مطالعه، لازم است از فضاهای مینیمال کمی فاصله بگیریم. نه این که فیس بوک و توییتر و … را ترک کنیم. اما به خاطر داشته باشیم که عادت دائمی به خواندن متن های کوتاه، حوصله ما را در مطالعه متن های طولانی کاهش میدهند.
یکی از لذت هایی که بسیاری از کتاب خوان ها تجربه کرده اند، صحبت با دیگران در خصوص کتاب هایی است که خوانده اند. این فرصت را از دست ندهید. اگر فرصت محدودی دارید و نمیتوانید با دیگران، بنشینید و سر حوصله صحبت کنید، شاید راه اندازی یک وبلاگ ایده خوبی باشد. می توانید پس از مطالعه هر کتاب، خلاصه کتاب یا نظرات خود را آن جا بنویسید. راه اندازی وبلاگ با استفاده از سرویس هایی مثل پرشین بلاگ یا بلاگ فا یا …، کار دشواری نیست.
استفاده از نظر دیگران در کتاب خواندن خیلی خوب است. اما همیشه به یاد داشته باشیم که سلیقه انسان ها در خواندن کتاب متفاوت است. هیچ ایرادی ندارد اگر شخصی که او را بسیار قبول دارم، کتابی را توصیه کند و من پس از خواندن چند صفحه، احساس کنم که آن کتاب، کتاب من نیست. ما در نظام آموزشی خود طی ۱۲ تا ۲۰ سال، می آموزیم که مطالبی را بخوانیم که دیگران ما را به خواندن آن ها مجبور کرده اند. دقت کنیم که در ادامه زندگی، این عادت ناپسند را ادامه ندهیم…
اگر می توانید، با دوستان خود به صورت هماهنگ، یک کتاب مشخص را بخوانید و در مورد آن بحث کنید.
اکثر کتاب خوان های حرفه ای، لیستی از کتاب های خوب را در دفتر یادداشت یا تلفن همراه خود دارند و هرجا نامی از کتابی می شنوند، آن جا یادداشت می کنند تا در زمانی که فرصتی برای خرید کتاب یا مطالعه دست می دهد، «دست خالی» نباشند. شاید مراجعه به فهرست #معرفی کتاب در متمم نقطه شروع خوبی باشد.
بسیاری از افراد کتاب خوان، در یک ویژگی مشترک هستند. این افراد، به جای این که مقید باشند در ساعات خاصی از روز، جایی ببنشینند و کتاب بخوانند، همیشه همراه خود یک کتاب دارند تا در کوتاه ترین فرصت ها، به خواندن آن بپردازند. شاید رها کردن بسیاری از لذت ها و تفریحات و خواندن کتاب در یک ساعت مشخص در منزل یا محل کار، سخت و دشوار باشد، اما مطالعه کردن در زمانی که در مترو یا در یک سازمان بزرگ، به انتظار گذشت زمان نشسته ایم ساده تر و جذاب تر است.
بسیاری از ما، مطالعه را نه با هدف افزایش اطلاعات و دانسته ها و باز شدن افق دید، بلکه برای فرار از مشکلات و مسائل روزمره انتخاب می کنیم. زمانی که از دوست یا همسر یا مدیر خود دلگیر هستیم، گوشه ای می نشینیم و کتاب ورق می زنیم. شاید این کار در کوتاه مدت، مفید باشد اما در بلندمدت ما را شرطی می کند و ذهن ما عادت می کند که «کتاب»، «همراه لحظات تلخ زندگی» ماست.
در پایان، پیشنهاد می شود خود را به خواندن کتاب های دیجیتال عادت ندهید. برای کسانی که عادت کتاب خوانی دارند، کتاب دیجیتال یا مکتوب (هاردکپی) تفاوتی ندارد. اما برای کسانی که به تازگی خود را به کتاب خوانی عادت می دهند، لمس کردن برگه های کاغذ، خط کشیدن زیر نوشته ها، دیدن نشانه میانه کتاب که مشخص می کند بخشی از کتاب خوانده شده، باز شدن شیرازه کتاب و جدا شدن برگه های آن (ناشی از بارها مرور یک کتاب)، همه و همه می توانند احساس خوب ایجاد کنند. احساسی که ما را به خواندن کتاب های بیش تر ترغیب می کند…
پی نوشت: اگر حوصله کرده اید و متن را تا پایان خوانده اید، معلوم می شود که از هم اکنون، یک خواننده حرفه ای با حوصله هستید که می توانید هر متن کم خاصیتی را هم بخوانید. به شما تبریک می گویم!