اولین قدم این است که بتوانید مهارت های خود را بشناسید. با تهیه فهرست مهارت ها، شما می توانید به نقاطی که باید بیش تر مورد پرورش قرار گیرند دست یابید، با کمبودهای مهارتی خود آشنا شوید و مهارت هایی که در حال حاضر در سطحی مطلوب قرار دارند را نیز شناسایی کنید.
اگر همین الان از شما بخواهند که فهرستی از مهارت های خود را نام ببرید، پاسخ شما احتمالا این است که “نمی دانم چه مهارت هایی دارم” یا “مهارت های زیادی ندارم.”
پاسخ اول موقعی شنیده می شود که هرگز در خصوص این پرسش فکر نکرده اید. پاسخ دوم هم از انسان بودن شما منشا می گیرد. ما انسان ها معمولا در درک مهارت های خود به عنوان مهارت مشکل داریم و معمولا مهارت های خود را مهارت نمی دانیم و فقط به چشم یک سری فعالیت هایی که قادر به انجام آن هستیم می نگریم.
خب، پس اولین قدم این است که بتوانید مهارت های خود را بشناسید. با تهیه فهرست مهارت ها، شما می توانید به نقاطی که باید بیش تر مورد پرورش قرار گیرند دست یابید، با کمبودهای مهارتی خود آشنا شوید و مهارت هایی که در حال حاضر در سطحی مطلوب قرار دارند را نیز شناسایی کنید.
در این مسیر دو مرحله را باید پشت سر بگذارید.
ایده هایتان را یادداشت کنید
نگران جمله ها و کلمات نباشید. فقط ایده هایتان را روی کاغذ بیاورید.
مرحله اول به کمیت مربوط می شود. تا جایی که می توانید تعداد مهارت ها و ایده های بیش تری را یادداشت کنید. نیازی به ویرایش نیست. در این مرحله تعداد ایده ها بسیار مهم است. می توانید با استفاده از پرسش های زیر مهارت های خود را بهتر شناسایی کنید:
در انجام چه کاری خوب هستید؟
فروتنی را کنار بگذارید. در انجام چه کاری خوب هستید؟ آیا پیشنهادات شما در حوزه بازاریابی قابل توجه هستند؟ آیا در تنظیم بودجه از دیگران بهتر عمل می کنید؟ برای تهیه فهرست مهارت هایتان به عقب بازگردید و همه سوابق کاری خود را در نظر بگیرید. حتی اگر زمانی مسئولیت توزیع روزنامه های مشترکان را به عهده داشته اید می توانید به مهارت “وقت شناسی” اشاره کنید.
در انجام چه کاری به طور ذاتی خوب هستید؟
اگر فکر می کنید که همه قادر به انجام کارهایی که شما انجام می دهید هستند، در اشتباهید. مهمانی های شام بی عیب و نقصی که شما می توانید برگزار کنید از مهارت برنامه ریزی و برقراری ارتباط با دیگران خبر می دهد که در هرکسی یافت نمی شود. گرچه ممکن است این کار به نظر ساده بیاید ولی یک مهارت است. آیا می توانید وسایل یک سفر ده روزه را در یک چمدان کوچک جا دهید؟ این هم یک مهارت دیگر. هیچ کاری را دست کم نگیرید و از قلم نیاندازید.
به دنبال الگوهای موجود بگردید
حالا که مهارت های خود را روی کاغذ آورده اید، می توانید متوجه نکته ای شوید: بعضی از این مهارت ها با هم در ارتباط هستند.
مهارت ها را به بهترین نحو ممکن در گروه های مشخصی قرار دهید. مثلا شاید گروه بندی شما بدین شکل باشد: “مهارت هایی که از انجام آن لذت می برم” ، “مهارت هایی که بیش ترین درآمد را از آن ها کسب می کنم” ، مهارت هایی که باید بهبود یابند” و یا “مهارت هایی که مدتهاست مورد استفاده قرار نداده ام”.
اگر نتوانستید بار اول به گروه بندی جالبی دست یابید، دلسرد نشوید. آن قدر به این تمرین ادامه دهید تا بتوانید به بهترین نحو ممکن مهارت های خود را گروه بندی کنید.
فهرست خود از مهارت هایتان را در محلی قرار دهید که در طول روز بتوانید نگاهی به آن بیاندازید و اگر مورد دیگری به ذهنتان رسید به آن اضافه کنید. ترس از رویارویی با حقیقت می تواند مانع مراجعه شما به این فهرست شود، اما سعی کنید با قرار دادن این فهرست در محلی که به سادگی در دید شما باشد بر ترس خود غلبه کنید.
ممکن است به نظر عده ای، یادداشت یک ایده یا مهارت بر روی یک کاغذ و سعی در ارتقا آن عجیب و احمقانه بیاید، اما اهمیت ندهید. به خاطر داشته باشید که برای تهیه فهرست خود می توانید از اپلیکیشن های موجود بر روی اسمارت فون خود استفاده کنید، ولی تاثیری که نوشتن روی کاغذ می تواند به همراه داشته باشد با استفاده از اپلیکیشن های موبایل قابل قیاس نیست.
هدف از کشف الگوها این است که شناخت شما از مهارت هایی که دارا می باشید شفاف تر گردد. اگر به عنوان مثال ده مهارت را در فهرست خود ذکر کرده باشید و نه مورد در گروه “مهارت هایی که در شغل فعلی خود استفاده نمی کنم” قرار گیرند، باید فکری برای این موضوع بکنید. شاید باید به فکر شغل جدیدی باشید که از مهارت های بیش تری در آن استفاده کنید، یا شاید باید تلاش کنید از مهارت های بیش تری در شغل فعلی خود بهره برید و یا مهارت هایی را بیاموزید که در شغل فعلی کاربرد دارند.
حالا اگر نتوانستید مهارتی را در فهرست خود ذکر کنید، وقتش رسیده که به یکی از دوستان خود تلفن بزنید و از او بخواهید که تعدادی از مهارت های شما را نام ببرد.
هدف از تهیه فهرستی از مهارت ها ایجاد امید و آگاهی است.
منظور از هدف اول بسیار آسان و روشن است: تکرار مکررات نیازمند امید زیادی است. در آغاز این روند، ممکن است به سادگی دلسرد شوید و تصور کنید که از مهارت های زیادی برخوردار نیستید، پس برای ادامه راه به امید نیاز دارید.
و هدف دوم، آگاهی، قرار است شما را نسبت به مهارت های جدیدی که احتمالا مورد نیاز شما هستند آگاه سازد. چه بخواهید در شغل فعلی خود پیشرفت کنید و یا به دنبال کار جدیدی باشید، احتمال دارد به مهارت های جدیدی نیاز داشته باشید.
مشاهده مهارت هایی که دارا می باشید به صورت مکتوب شما را نسبت به آن مهارت هایی که دارا نمی باشید آگاه می سازد و به شما انگیزه می دهد که برای پیشرفت در کار خود یا تصدی شغلی بهتر به یادگیری آن مهارت ها بپردازید.
نگران جمله ها و کلمات نباشید. فقط ایده هایتان را روی کاغذ بیاورید.
