1)افتخار این را داشته که جز 200 منتقد برترعرصه سینما در یک نظر سنجی شرکت کند.

2)تجربی خوانده در حال مهندس شدن بوده که ناگهان سراز دانشکده خبر درآورده است.

3)زمانی ازآن عینکی های تیر بوده.آن عینک های بزرگ که به خاطرش هر بنی بشری را از سربازی معاف می کنند.حسام که جای خود دارد.

4)احساس خوبی به تلویزیون ندارد اما در عوض ماهواره را تنها راه پر کردن تنهایی می داند.

5)بزرگترین خلاف زندگی اش عبور کردن از چراغ قرمز است آن هم با پای پیاده.

6)در طول مدتی که در حال آباد کردن روزنامه وزین جوان آن هم در سمت دبیر سرویسی بود از صبح تا شب ببجشید از ظهر تا شب در دنیای مجازی پرسه می زد.

7)از مهمترین دغذغه های زندگی اش از دست ندادن زلف پریشان خدادی اش است.

8)به خاطر رفاقت چندین و چند ساله اش با دکتر سراج مجبور است هر شب قرص بخورد.

9)بهترین کمدی کلاسیک ایران را “مومیایی 3 ” می داند و بهترین کارگردان کمدی را هم کارگردان همان فیلم

10)معمولا یکشنبه ها  سرو کله اش در هفت تیر پیدا می شود(علا قه مندان می توانند روزهای یکشنبه در مکان مذکور صبح تا شب کشیک بدهند)

11)به طور هم زمان سابقه ی مدیر مسئولی و سردبیری و دبیری یک نشریه نه چندان زرد را عهده دار بوده است.

12)بعد از جوان در تهران امروز مشغول به کار شد اما هیچ وقت هیچ کس نتوانست بفهمد دقیقا در انجا چه کار می کند.

13)سال 86  از سال های مهم زندگی اش است.

14)پای ثابت جلسات طنز شکر خند است.هربار هم به زور اسم خودش را در لیست طنز خوان ها جا می دهد.

15)هیچ کس نفهمید چرا حسام از نعمت بزرگ خوش صدایی اش بهره نبرد(با علم به این که او در این مقوله ها از اب کره می گیرد این کم کاری اش ذهن خیلی ها را درگیر کرده است)

16)از شواهد این طور بر می آید که به رنگ کرم علا قه زیادی دارد.

17)حاضر نیست موسیقی سنتی را تحمل کند اما در عوض با light به شدت موافق است.

18)به گفته ی خودش نفرت انگیز ترین وسیله ی زندگی اش تلفن همراه است(ما که هر وقت دیدیمش در حال ور رفتن با تلفنش بود)

19)کنعان به همراه موسیقی اش خوشایند ترین اتفاق اخیر هنری در زندگی اوبود.

20)عاشق پیچیدن نسخه ی دیگران است.از سیاست مدار گرفته تا هنرمند.

21)با اینکه یک زمانی مسیر تئاتر شهر را متر می کرد اما در حال حاضر علاقه ای به دیدن تئاتر ندارد.

22)حسام معمولا می خواهد همه چیز تحت کنترلش باشد(حتی شما دوست عزیز)

23)استاد آدم ضایع کردن در آن واحد است.

24)از معدود کسانی است که خوب از پس میوه ممنوعه و حسن فنحی برآمد.(از دوستداران مدار صفر درجه هم به نظر می رسد.)

25)تا حالا به خاطر خنداندن مردم جوایز بسیاری برده است.

26)واژه ی عجب در زندگی حسام درست مثل هوا برای تنفس می ماند.

27)خندین از مهم ترین سرگرمی های  اوست.از سوراخ دیوار گرفته تا حرف های سید تقریبا به همه چیز می خندد.

28)به آن پسره درعملیات 125  بهروز افخمی/پارسا پیروز فر/سامی یوسف و مثلا امیر حسین مدرس شباهت زیادی دارد(اسم مجهول نفر اول را به شماره حسام   اس ام اس کنید وجایزه بگیرید)

29)یک بار در جشن 40 چراغ روی سن حاضر شد و خیلی خندید.(می توانید عکسش را در google  با پلیور قرمز و کرم مشاهده کنید)

30)الگویش در طنز نویسی ابوالفضل زرویی نصر آبادی است.

31)شنونده ی خوبی برای شنیدن چرندیات دیگران است.فقط یک شنونده ی خوب.

32)آنقدر اخلاقی عمل می کند که تقریبا همه در مقابلش احساس فقر ادبی می کنند.

33)عاشق متفاوت بودن است. البته تفاوت از روی منطق.

34)علی  رغم تمام خوبی هایش همچنان گرگ بیابان مناسب ترین عنوانی است که برای خودش انتخاب کرده است.

35)در هر شماره  از 40 چراغ که رد پایی از حسام دیده شده تعداد برگشتی ها به صفر رسیده است.

36)سنسورهای احساسی اش شدیدا قوی و دقیق عمل می کنند.

37)علاقه ی زیادی به سیر کردن در گذشته دارد.

38)چهار پنج سالی است که در این آدرسwolfofdesert.persianblog.ir با اسم هری هالر می شود پیدایش کرد.

39)در حال حاضر از 24 ساعت شبانه روز 23 ساعت و 45 دقیقه اش را صرف خوابیدن می کند.

40)بسیار محتاط عمل می کند.آنقدر که تا امروز ریزو درشت زندگی اش را برای هیچ جنبنده ای تعریف نکرده است.