این بار مجری جوان فاطمه محمدی فر از تجربیات خود برای مخاطبان نشریه ما صجبت کرده است.
خودتان را برای ما معرفی کنید.
فاطمه محمدی فر هستم متولد 1380و دانشجوی رشته ی روانشناسی درمقطع کارشناسی و اهل تبریزهستم.
چطور متوجه شدید که به هنر اجرا علاقه دارید؟
از همان زمان کودکی علاقه ی زیادی به تماشای برنامه های تلویزیونی داشتم و حتی با مادرم برنامه های صبحگاهی تلویزیون را دنبال می کردیم تا اینکه من به مدرسه رفتم و آنجا مجری جشن تکلیف کلاس خودمان شدم و فهمیدم که به اجراعلاقه مند هستم .
کجا شروع کردید تا به اجرای تلویزیونی رسیدید؟
از کلاس سوم ابتدایی تا کلاس دوازدهم در مدارس مختلف و مدرسه خودم اجرا کردم . در مقطع متوسطه اول معلم درس علوم بنده خانم زینب بهروز بود؛ که اتفاقا ایشان مجری تلویزیون هم بودند. ایشان اجرای من را اصلاح کردند. در این بین با تعدادی از تهیه کنندگان آشنا شده بودم و تست های اجرای بسیار زیادی هم داده بودم. تا بالاخره در سال ۹۴ برای برنامه ی سحر گاهی ماه مبارک رمضان شبکه پویا، برنامه سرسفره ی خدا انتخاب شدم و فعالیتم راآغاز کردم.
خانم مجری جوان، درزمان ضبط اولین برنامه تلویزیونی چه حسی داشتید؟
آن زمان چهارده سال بیشتر نداشتم. می توانم بگویم واقعا هیجان زده بودم. حس می کردم جای درستی ایستاده ام. البته باید اعتراف کنم که کمی استرس هم داشتم که فکر می کنم طبیعی بوده است .
در چه برنامه های تلویزیونی حضور داشتید؟
در برنامه های مختلفی مانند ،برنامه ی سرسفره ی خدا شبکه پویا،برنامه مداد رنگی شبکه پویا ،برنامه پرانتز باز شبکه امید،برنامه چاپارخانه شبکه امید،برنامه جالبه بدونید شبکه امید،برنامه مسابقه ی نور شبکه دو ،برنامه تازه شو شبکه دو ،برنامه شهران شبکه پنج ،برنامه یک ماه مانده شبکه سه
آیا از رشته روانشناسی در اجراهای خود کمک می گیرید؟
بله، مخاطب برنامه هایم در اکثر موارد نوجوان هستند . تا آنجایی که سر دبیر برنامه موافق باشد رشته ی تحصیلیم را در اجرا به کار می برم.
خانم محمدی فر، خاطره ای جالب از اجراهایتان تعریف کنید.
زمانی که مجری برنامه ی چاپار خانه شبکه امید سیما بودم؛ در زمان پخش برنامه به فروشگاهی برای حرید لباس رفته بودم . فروشنده مشغول بالا و پایین کردن کانال های تلویزیون بود که به شبکه امید رسید. اول به من کمی نگاه انداختند و مکث کردند و بعد شبکه راتغییر دادند. مجدد به من نگاه کردند و مجدد زدند شبکه امید و از من پرسیدند این خانم شمایید ؟ و من هم تایید کردم این خاطره جالب ترین خاطره ی من بوده تا به الان .
هر مجری در ابتدا الگویی برای اجرا دارد! الگوی شما به عنوان یک مجری جوان چه شخصی است؟
یکی از تفریحاتم دیدن برنامه های تلویزیونی هم داخلی و هم خارجی است . الگوی من شخص خاصی نیست فقط هر برنامه ای را که می بینم سعی می کنم از مجری آن برنامه نکته ای یاد بگیرم .
کسانی که می خواهند مثل شما مجری تلویزیون باشند چه مسیری را باید طی کنند؟
برای این دوستان آرزوی موفقت دارم و توصیه و پیشنهاد من این هست که حتما قبل از ورود در حوزه ی اجرا آموزش ببینند وبر خدا توکل داشته باشند و صبوری را تمرین کنند .
دوست دارید در آینده مجری چه برنامه ای باشید؟
به دلیل روحیه ماجراجویی که دارم تمایل به اجرای برنامه های متنوع دارم و دوست دارم خود را به چالش بکشم و تجربه کسب کنم ولی خیلی دوست دارم مجری برنامه صبحگاهی باشم.
به عنوان یک نفرمحری جوان ،چقدر اهل مطالعه هستید؟ چند کتاب به نوجوان ها معرفی کنید
فرد کتاب خوانی هستم ولی آدم تند خوانی نیستم گاهی پیش می آید من یک کتاب سیصد صفحه ای را در عرض سه ماه می خوانم و این در صورتی است که بقیه ی دوستان در یک ماه این کتاب را تمام می‌کنند . خیلی خوشحالم که قرار است در این مصاحبه دو کتاب پیشنهاد بدهم به نظرم کتاب آبنبات دارچینی از آقای مهرداد صدقی و کتاب روی ماه خدا را ببوس از آقای مصطفی مستور واقعا خواندنی است.
آشپزی خانم مجری چطوره؟
نمیدانم آشپزیم خوب است یا خیر چون تا به الان غذایی را یاد نگرفتم که بخواهم درست کنم و نظر بقیه را بپرسم .
ویژگی های مهم یک مجری از نظر شما چیست؟
خودم را یک مجری کامل نمی دانم اما به نظرم یک مجری در عین حال که خودش باشد قابل فهم و همه فهم صحبت کند ودایره واژگان خوبی هم داشته باشد .
مهمترین ویژگی اخلاقی شما چیست؟
پدر و مادرم معتقد هستند که من دختر سخت کوشی هستم .الان که دارم به سوالتون فکر می کنم دوست دارم که من هم بگویم دختر سخت کوشی هستم .
اهل ورزش هستید؟ چه ورزشی؟
بله من اهل ورزش هستم و پینگ پونگ بازی میکنم .
آیا در ورزش پینگ پونگ مقام داشتید؟
زمانی که مدرسه می رفتم در استان رتبه ی دوم را به دست آوردم و آن مدال برای من باارزش است.
اجرا به درس های خانم مجری لطمه نمی زند؟
خیر،همچنین مشکلی تا به الان پیش نیامده است .سعی کردم از بقیه همکاران مشورت بگیرم تا با راهنمایی های آن ها بتوانم هر دو را مدیریت کنم.
از تپق ها و سوتی های یک مجری جوان بگویید.
اصلا تپق برای مجری هست . من هم تپق می زنم اتفاقا در سال اولی که اجرا می کردم برای یکی از برنامه هایم مجبور بودیم ساعت سه ظهر در پارک یکی از پلاتوهایم را ضبط کنیم. از شدت گرما به تپق زدن افتاده بودم. حتی الان که یکی از عوامل آن برنامه را می بینم یاد آن روز می‌کنیم .تپق های آن روزمثلا: نام پویایی رعنا دختر دهقان را گفتم حنا دختری در مزرعه یا سیر را گفتم شیر و جوانمردان را نوجوانمردان گفتم.
هدف و برنامه ریزی شما برای آینده چیست؟
در حال حاضر اصلی ترین هدف من رشد در رشته ی روانشناسی هست که امیدوارم به لطف خدا و تلاش های خودم این اتفاق رقم بخورد.امیدوارم با کسب این دانش بتوانم به انسان ها کمک کنم و اگر فرصت پیش بیاید علاقه مند به تجربه تهیه کنندگی نیز هستنم.
صحبت خانم محمدی فر با نوجوانان؟
به نظر من هیچ چیزی دائمی نیست.پس خیلی سخت نگیرید اما برای چیزی که میخواهید و فکر می کنید که به صلاحتون هست و با اون چیز حالتون خوب خواهد بود سخت تلاش کنید. ولی اگر بعد از سخت تلاش کردن نشد که به دستش بیارید دوباره امتحان کنید. اما اگر باز هم اتفاق نیفتاد ناراحت نباشید. چون قرار هست به زودی اتفاقات خوبی بیفتد.
هدف و برنامه ریزی شمابه عنوان یک مجری جوان، برای آینده چیست؟
در حال حاضر اصلی ترین هدف من رشد در رشته ی روانشناسی است؛که امیدوارم به لطف خدا و تلاش های خودم این اتفاق رقم بخورد .
کلام آخر
تشکر می کنم از پدر و مادر و خواهرم که هرجا من خسته شدم، آنها من را وادار کردند تا دوباره تلاش کنم و همیشه حامی من بودند و حمایتم کردند.
گفتگو :سجاد زین العابدین
