گفتگوی ما با سید محمد صادق تربتیان مجری جوان وبا استعداد شبکه تلویزیونی امید را در زیر مطالعه کنید.
خودتان را معرفی کنید.
سید محمد صادق تربتیان متولد اردیبهشت ماه 1376،اهل اصفهان و دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات اجتماعی هستم.
چطور وارد حوزه اجرا شدید؟
همه چیز از یک صبح پاییزی در دبیرستان شهید دکتر مفتح اصفهان شروع شد.
من همیشه به عنوان قاری قرآن اولین بخش صبحگاه مدرسه را اجرا می کردم. اما آن روز مجری صبحگاه که یکی دیگر از دانش آموزان بود دیر رسید و معاون پرورشی از من خواست برنامه های صبحگاه را معرفی کنم.من روی تکه کاغذی شعری نوشتم و در جایگاه ایستادم و اجرایی داشتم.
به نظر خودم خیلی معمولی و ساده بود؛اما وقتی بچه ها بعد از صبحگاه به کلاس آمدند همه از روی شوخی یا جدی نسبت به اجرای من واکنش نشان دادند که بیشتر واکنش ها هم مثبت بود. این یعنی کار من دیده شده بود.
فردا صبح ، سر صبحگاه معاون پرورشی(آقای ندیمی که بسیار دلسوز بود و دست بوس ایشان هستم) گفت: دیروز بعد از صبحگاه فردی که داشته از کوچه مدرسه رد می شده پیش من آمده و گفته: نام این آقای مجری که برای صبحگاه دعوت کرده بودید چی بود؟ خیلی قشنگ شعر خواند و صحبت کرد…
حالا من را تصور کنید:در پوست خودم نمی گنجیدم .حالا دیگر آقای مجری نوجوان هم شده بودم…
هفته بعد مراسم بزرگی در مدرسه بود و من به معاون پرورشی پیشنهاد دادم که مجری باشم و او به من اعتماد کرد و پذیرفت. با اینکه مدیریت حدود 700 نفر که تقریبا نیمی از آنها بزرگتر از من بودند کار دشواری بود؛اما به خیر از گذشت…آن روز خودم احساس می کردم که انگار سال هاست مجری ام. خلاصه شروع شد…دیگر از هر شرایط و فرصتی که من را به اجرا نزدیک کند دریغ نکردم و تا توانستم تجربه کردم و ادامه دادم…
اولین اجرای تلویزیونی سید محمد تربتیان ، مجری جوان ،چطور شکل گرفت؟
به لطف خدا ابتدا در آزمون شبکه قرآن و معارف سیما که از بین تعداد زیادی داوطلب بود، پذیرفته شدم . یک سال بعد از پذیرش، اولین پیشنهاد به من یک برنامه زنده تلویزیونی بود. آن زمان در استودیوی برنامه حضور پیدا کردم و خوب شرایط را سنجیدم . با چند نفری از باتجربه های اجرای تلویزیونی مشورت کردم و نظر آنها این بود با اجرای ضبطی و غیرزنده شروع کنم و این حرفه ای تر است. در همان روزها از شبکه امید با من تماس گرفتند و پیشنهاد اجرای برنامه کاربرانه را دادند و من پذیرفتم . اجرای کاربرانه اولین اجرای تلویزیونی من بود.
در چه برنامه هایی اجرا کردید؟
. در برنامه های کاربرانه ،به توان خدا،قاب امید،دوربین امید،مثل قاسم،ویژه برنامه سال تحویل 1398 و چند ویژه برنامه دیگر در شبکه امید.
. برنامه شک مقدس در شبکه آموزش.
.در حال حاضر هم در برنامه زنده عصرگاهی قاب امید در شبکه امید مشغول هستم.
آقا سید محمد، اجرای برنامه زنده سخت تر است یا برنامه ای که ضبط می شود؟
خب هرکدام چالش های خودش را دارد. در برنامه ی ضبطی بعضی اشتباهات قابل جبران است. بعضی صحبت ها را می توان تکرار کرد یا تدوینگر حذف و جایگزین کند، اما در اجرای زنده حرفی که مطرح می شود دیگر پخش شده است و امکان حذف آن وجود ندارد. از طرفی برنامه زنده همانطور که از اسمش پیداست زنده و پویاست. هیجانی تر است. دقیق تر است و البته بعضی اشتباهات توجیه پذیرتر است. البته اینکه از اشتباه می گویم منظور پیش آمدهای معمولی در اجرا و تولید برنامه است و اگرنه یک مجری حرفه ای هیچگاه به خودش مجوز اشتباه نمی دهد. در نهایت برای من اجرای زنده باحال تر و البته خیلی خیلی چالشی تر است…
ویژگی های یک مجری خوب از نظر یک مجری جوان چیست؟
اگر بخواهم از مهم ترین معیار یک مجری خوب حرف بزنم باید از درون خوب بگویم. به قول یکی استادان ما پشت صدا و بیان مجری باید قدرتمند باشد. کلام یک مجری مانند شاخه درختی است که ریشه در درون فرد مجری دارد. یک مجری خوب باید باطنی زیبا متناسب با کلام زیبایش داشته باشد تا کلام اثر کند.(ببخشید همین الان هم خودم دارم شعار می دهم!). داشتن مطالعه موضوعی،مطالعه ادبیاتی،دایره واژگان وسیع،صدای مناسب،فن بیان،ظاهر آراسته و نشانه های(زبان) بدن صحیح از دیگر ویژگی یک مجری خوب است.البته از دیگر ویژگی های یک مجری خوب تجربه زیستی اوست. اگر یک مجری در آن مسائلی که برای مطرح کردن در نظر دارد،زیست کند،تجربه کند ،پشتوانه کلامش بسیار قدرتمندتر می شود.
به عنوان یک مجری جوان بفرمایید افرادی که می خواهند مجری بشوند از چه مسیری وارد بشوند؟
همانطور که در بالا گفتم اجرا یک مجموعه از استعدادها و مهارت هاست. همیشه گفته ام افراد ابتدا باید مطمئن شوند که استعداد اولیه این کار را دارند یا خیر. این اطمینان ابتدا از بررسی شخصی و بازخوردهای افراد متخصص و حتی عوام مردم حاصل می شود.
در مرحله بعد اگر استعداد این رشته در فرد وجود داشت،فرد باید استعداد خود را پرورش دهد. مثلا صدا و بیان خود را بهتر کند. یا اطلاعات خود را بالا ببرد. مهارت های اجرا را با تجربه و آموزش در خود تقویت کند.
همراه با پرورش استعدادها و بالابردن مهارت ها،خود را به جامعه و بخصوص اهل رسانه معرفی کند که در عصر ارتباطات از راه های مختلفی میسر است. در حال حاضر فضای مجازی،بستر بسیار مناسبی برای نشان دادن فعالیت ها و هنرهای هر شخص است. ساخت کلیپ و ارسال برای افراد متخصص و عوام،شرکت در دوره های اجرا و شاگردی استادان این حرفه و ارتباط بیشتر با آنها،شرکت در مسابقات و رویدادهای اجرا،دیدار با متخصصین و پیشکسوتان این حرفه و تجربه حداکثری اجرا در فضاها و شرایط مختلف که بسیار به این مسیر کمک می کند.
من برای اجرا نمی توانم مسیر راحت و مشخصی را ترسیم کنم؛اما می دانم باید تلاش کرد و آموخت و حرکت کرد.ان شاءالله به وقتش می شود.
چقدر کامل و جامع گفتید آقا سید، راستی در چه رشته های هنری دیگری تجربه داشتید؟
هنر تلاوت قرآن،اولین و شریف ترین رشته هنری است که به صورت جدی آموختم و هنوز برای آن وقت می گذارم و تمرین دارم اما رشته های سرود،تئاتر و بازیگری و نویسندگی هم دیگر حوزه هایی است که فعالیت داشتم.
بازیگری سخت تر است یا اجرا؟
من با اختلاف زیاد مجری ام تا بازیگر،بنابراین نمی توانم درمورد سختی های بازیگری کامل سخن بگویم اما هر کدام سختی های خودش را دارد. قیاس سختی است. هر کدام را اگر با هنر،تمرین،تمرکز و عشق انجام دهی آسان می شود.
به عنوان یک مجری جوان بفرمایید الگوی شما در اجرا کیست؟
این سوال را خیلی ها از من پرسیدند.اما واقعا الگوی خاصی ندارم.البته که تلاشم این هست که از همه بیاموزم.
آیا در جشنواره و مسابقات اجرا و گویندگی شرکت کردید؟
بله. به لطف خدا سال 1397 در مسابقات ملی هدف شرکت کردم و حائز رتبه اول در بخش اجرا شدم و از همین راه هم به شبکه امید معرفی شدم. همان سال از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان جوان برتر رسانه ای استان اصفهان شناخته شدم.
ماشاالله، دوست دارید در آینده چه برنامه هایی را اجرا کنید؟
برنامه های اجتماعی و مذهبی از سبک های مورد علاقه ی من است. در این فضا دوست دارم مجری برنامه هایی باشم که حرفی را که مردم می خواهند می زند و حال مردم را واقعا خوب می کند.
مجری یک برنامه تلویزیونی چه نکاتی را در زندگی باید رعایت کند؟
همه ی آن نکاتی را که هر انسان باید برای نیک زیستن رعایت کند… دقیقا مثل همه. البته هم ساختارهای صدا و سیما هم خواست مجری ها باید به این مسئله کمک کنند که مجری خودش باشد. برخلاف بازیگر که هرچه نقش خود را بهتر بازی کند تاثیرگذارتر است،مجری باید خودش باشد. این «خود» ممکن است با بعضی از سلایق مردم متفاوت باشد و این طبیعی است؛اما مردم وقتی صداقت را می بینند ستایش می کنند.
چقدر اهل مطالعه هستید وبه ما کتاب معرفی کنید.
من با کتاب ها زندگی می کنم. نمی توانم بگویم در سال تعداد زیادی کتاب می خوانم اما آن کتاب ها را که تا آخر می خوانم در آنها غرق می شوم؛مدام برای دیگران تعریف می کنم و درمورد جریان آن فکر می کنم. البته کتاب هایی هم بوده که بیشتر از چند صفحه نخواندم. مثلا یکی از تفریحات من قدم زدن در کتاب فروشی ها و آشنایی با کتاب های جدید است.این چند کتاب را به شما نوجوانان معرفی می کنم، خاطرات سفیر،یادت باشد،مشق سرخ،اصول سخنرانی و فن بیان به روش تِد،هفت روایت خصوصی
اوقات فراغت خود را چگونه می گذرانید؟
تماشای فیلم و فوتبال،انجام فوتبال،مطالعه کتاب،جمع خانواده و دوستان،نویسندگی
با میهمانان خود چگونه ارتباط می گیرد؟
من از قبل شماره آنها را می گیرم و با آنها تلفنی صحبت می کنم. خوب پای صحبت های مهمان های نوجوان برنامه می نشینم که هم بنده با فضای رفتاری و مهارتی آنها آشنا شوم هم آنها با فضای برنامه همراه تر شوند. دقایقی قبل از برنامه هم به صورت حضوری هماهنگی هایی داریم. بعضی سوالات را از قبل می گویم که با پاسخ های بهتری در برنامه تشریف بیاورند و بعضی از سوالات را فقط در برنامه مطرح می کنم تا پاسخ ها یک دفعه ای و جذاب تر باشند. به هرحال تقریبا 90 درصد مهمان ها مرتبه اولی است که مقابل دوربین حاضر می شوند و باید با هماهنگی بیشتری گفتگو انجام شود.
از قرائت قرآن و مقام هایتان بگویید؟
به لطف خدا تقریبا از کودکی قاری قرآن صبحگاه مدرسه بودم؛اما به صورت تخصصی از 12 سالگی وارد این عرصه شدم. از جلسات قرآن استاد گلبان،یکی از استادان قرآن مهربان اصفهان،شروع کردم. هر شنبه شب از اذان مغرب آنجا بودم و خیلی خوش می گذشت. کم کم جلسات دیگر در شهر را نیز تجربه کردم. حدودا 14 ساله بودم که وارد موسسه قرآنی بینه اصفهان شدم و آنجا از محضر استاد بشیری و دیگر استادان بهره بردم. در همان سال ها بود که تدریس قرآن را هم آغاز کردم و این مسیر ادامه پیدا کرد…
. کسب رتبه دوم رشته قرائت ترتیل قرآن در پانزدهمین جشنواره سراسری قرآن و عترت دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم
. کسب رتبه های برتر از جمله رتبه اول قرائت تحقیق قرآن در مسابقات دانش آموزی استان اصفهان-1393 قسمتی از رتبه هایی است که در این زمینه کسب کردم.
بهترین آیه قرآن که دوستش دارید کدام است؟
نمی توانم برای آیات قرآن بهترین قائل شوم. همه اش مورد نیاز و زیبا است. اما یکی از آیاتی که خیلی برایم دوست داشتنی است،آیه 186 از سوره بقره است.خداوند مهربان خطاب به پیامبر رحمتش می گوید:
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ.
یعنی: و هنگامی که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!
و وقتی انسان به خود یادآور شود خدا به او نزدیک است آرامش و امید در او ایجاد می شود و این مهم ترین رکن برای پیمودن مسیر پرپیچ و خم زندگی است.
قرائت قرآن یا اجرا؟
قطعا هر دو
جناب سید محمد صادق تربتیان مجری مورد علاقه شما کیست؟
در هر سبک اجرا متفاوت است.البته اجرای آقای شهیدی فر را خیلی دوست دارم و در چند سال اخیر اجرای آقای رشیدپور.
احساس شما نسبت به کلام های زیر
خدا: پناه
پدر: سایه سر
مادر: نهایت عشق/ نمی توانم دنیای بدون مادر رو تصور کنم.
ایران: گاهی دلم برایش می سوزد،با تمام وجود پیشرفتش را می خواهم.
شبکه امید: مدرسه خوبی برای من بود.
مجری: لقبی که دوستش دارم.
موسیقی:کلا زیاد می شنوم.اما چهارچوب هم دارم.
فرزاد حسنی: حقیقتا در بیان کم نظیر!
نجم الدین شریعتی: بزرگترم و یک شخصیت کاملا حرفه ای.
بهترین کادویی که گرفته اید چه بوده؟
دو سال قبل در جشن تولد من ،جمعی از دوستان یک کادو برای من در نظر گرفتند.کادو خیلی بزرگ بود. من هر جعبه را باز می کردم داخلش جعبه های دیگری بود. حتی در یکی از جعبه ها یک آجر بود! خلاصه جعبه ها به ترتیب کوچکتر می شد تا جعبه آخر که خیلی کوچک بود و داخلش یک انگشتر بود. این یکی از جذاب ترین کادوهایی بود که گرفتم.
چهره مهربانی دارید! آیا عصبانی هم می شوید؟
شاید خدا خواسته آبروداری کند!حقیقت این است که مثل بقیه عصبانی می شوم ولی سعی می کنم کمتر بروز دهم.خدا کمک کند…
بهترین خاطره آقای مجری ؟
من چند سالی بود به لطف خدا در ماه رمضان ها در محافل و برنامه های مختلف شهری اجرا داشتم. گاهی 30 شب برنامه، دیگر به این برنامه ها و شور محافل وابسته شده بودم. سال 1399 اولین سالی بود که به علت شیوع کرونا این گونه مراسم ها برگزار نمی شد. از طرفی یک برنامه تلویزیونی هم که قرار بود برای ماه رمضان ساخته شود و من مجری باشم نیز لغو شده بود.
خلاصه حقیقتا غم زده شده بودم. واقعا برایم سخت بود. تا اینکه 10 روز مانده به ماه مبارک تهیه کننده برنامه به توان خدا، جناب بیک محمدی نازنین، با من تماس گرفتند و من را برای اجرا دعوت کردند.
آن برنامه 30 قسمت بود،برای هرروز ماه رمضان. مکان ضبط ها هم در حرم حضرت و معصومه (س)،حرم شاه عبدالعظیم حسنی بود و این خیلی جذاب بود. تا اینکه در نیمه ماه بود که آقای بیک محمدی به من گفتند آماده شو که برویم مشهد و چند برنامه ای را هم در حرم امام رضا(ع) ضبط کنیم. آن هم در زمانی که پس از صدها سال رواق و صحن حرم امام رضا(ع) به علت کرونا بسته شده بود.
چه فکر می کردم و چه شد! و من به آرزوی دیرینه خودم و اجرا در حرم امام رضا(ع) رسیدم…قابل وصف نبود! الحمدلله
چند تا از تپق و سوتی های سید محمد صادق تربتیان راتعریف کنید.
البته که این هم یک بخشی از اجراست.بله ،تپق داشتم.بخصوص در ابتدای مسیر اجرا .یادم می آید در ابتدای مسیر اجرا در مجلسی اجرا داشتم و از استرس پاهایم پشت جایگاه می لرزید. در مسیر بحثم داشتم اعداد را شمارش می کردم. گفتم:چهارصد،پانصد و با همان ریتم گفتم شانصد!…همه جمعیت که تقریبا آشنا هم بودند خندیدند. خودم هم خنده ام گرفت اما استرسم کاملا رفع شد.یا یکبار می خواستم به جای عَطر درست ترش را بگویم یعنی عِطر و یکباره گفتم عُطر و تعدادی خندیدند.یا یک روز که از صبح تا شب در به توان خدا ضبط داشتیم. من ثابت بودم و چند برنامه یکبار کارشناسان عوض می شدند. حدود 10 برنامه ضبط کردیم. من اواخر دیگر به آقای هدایت می گفتم داستانپور و به آقای داستانپور می گفتم رهبری (فامیلی ها را برعکس می گفتم)
هدف و برنامه ریزی شما برای آینده؟
ان شاءالله ادامه تدریس قرآن و فن بیان . ادامه پیمودن مسیر اجرا. وسعت بخشیدن به تهیه کنندگی و تولید که مدتی است واردش شدم.
تجربه شما در ارتباط با نوجوانان زیاد است. چه صحبتی با آنان دارید؟
این نوجوانانی که من می بینم ماشاءالله خیلی دانا و توانمندند و برای پیدا کردن مسیرشان خوب دقت می کنند.ولی فقط نکته ام این است از همین الان بدون تعارف استعداد خودتان را پیدا کنید و پرورش دهید. مهارت هایتان را بالا ببرید. اصلا به صحبت های منفی گوش ندهید. مطمئن باشید اگر مهارت بالا و سختی کوشی داشته باشید خیلی ها خواهان شما خواهند بود و خدا دستتان را خواهد گرفت.مطمئن باشید!
کلام آخر؟
از همه کسانی که در مسیر زندگی با مهربانی شان به من محبت کردن آموختند،متشکرم. بخصوص از پدر و مادر عزیزتر از جانم.ممنون بابت اینکه بنده را برای مصاحبه قابل دانستید و ممنون از عزیزانی که وقت شریفشان را برای خوانش مصاحبه صرف نمودند.می دانم قطعا راه طولانی مانده و هنوز خیلی باید یادبگیرم.التماس دعا دارم.یاعلی
گفتگو : سجاد زین العابدین
گفتگو با نوجوانان موفق ایرانی را در صفحه یک فنجون گپ بخوانید.
یک پاسخ
سلام و درود
مجری خوبی هستند ایشون . هم خوش سیما و هم خوش صدا . خدا حفظش کنه.