اختصاصی نشریه اینترنتی نوجوان ها

افراد موفق (1)

تا حالا پیش اومده توی پیدا کردن یک راه حل گیر کرده، و به نتیجه نرسیده باشین ؟ اگر شما هم به نشانه تایید سر تکان می دهید، ممکنه شما با فقدان تفکر انتقادی مواجه شده باشید. کاری که شما باید درباره تفکر انتقادی بیاد بیارید این است که شما نمی تونید در عرض چند ثانیه از صفر به صد برسید. تعدادی مهارت وجود داره که شما نیاز به یادگیری و فهمیدن آن ها دارید. پیش  از این که مغز شما از این راه ها استفاده کنه، شما نیاز دارید به این که درباره قسمت های کوچک یک مشکل هم تحقیق کنید، قبل از این که درواقع راه حل رو بدست بیارید.

قضاوت هایتان را به خوبی خارج از مسیرتان قرار دهید

چرا رسیدن به تفکر انتقادی سخت است؟

سخت ترین بخش کار اینه که ، شما نیاز دارید  که قضاوت هایتان را در زمان انجام دادن کارها از خودتان دور کنید. این مسئله نظرات شما را وسیع نگه می دارد و این زمینه را فراهم میکنه که شما فکر کنید که هرچیزی در آینده می تواند ثابت کند که در باره بسیاری مسائل اشتباه می کردید. هم چنین شما به عنوان متفکر انتقادی در مسیر منحرف شدن از حالت طبیعی هستین، در حالی که این موضوع می تونه به این معنی باشه که همه چیز که هم سن و سال های شما به آن باور دارند و حتی خود شما به آن ها باور دارید می تونه درواقع نادرست باشه. اساس تفکر انتقادی این است که هر چه بیشتتر رفت و برگشت  بین باورها و نظریات ادامه داشته باشه و در ابتدا قبول یا محدود کردن دیدگاه ها مطرح نباشد .

آیا شما در مسیر درست تفکر انتقادی هستید؟

اگرچه  تفکر انتقادی،  یک ابزار در رشته های تخصصی باارزش شده، اما به جهت کمبود متفکرین انتقادی باید سعی کنید که فهرست خواسته های تفکر انتقادی رو بگیرین، یک تست روانشناسی هست اندازه گیری کنه که ایا مردم خواهان فکر کردن به صورت انفرادی هستن یا نه . اندازه گیری این هفت عادت متفاوت فکر کردن .

1- جستجوی درست: آیا در مسیر تابش حقیقت هستید یا خیر؟ آیا شما متوجه شدین که چطور هر چیزیی درواقع جایگزین باورهای شایع می شود؟

2- روشن فکری: اطلاعات جدید قابل قبول است از نظر شما؟ آیا شما نظر جدید می دید؟ حتی اگه عجیب یاا اشتباه باشه، آیا شما به مدرنیته نزدیک هستید؟

3- تحلیلی: آیا انتخاب هایتان براساس دلتونه یا مزایا و معایب پشت آن ها وجود دارد؟

4- نظام مندی: آیا شما یک مشکل را به قسمت های مختلف تقسیم می کنید و آن ها را یکی یکی پی گیریی می کنید؟

5- اعتماد به نفس در استدلال: آیا شما همیشه تسلیم حرف مردم می شوید یا نظر شخصیتون مهم ترهه براتون؟ آیا شما در قضاوت هایتان اعتماد به نفس دارید؟ آیا شما اعتماد به نفس درست برای رسیدن به تفکراتتون رو دارین؟

6- کنجکاوی: آیا شما سوال می پرسید؟ ا یا اغلب سوال می پرسید؟ آیا فردی کنجکاو هستید؟

7- بلوغ داوری: آیا شما برای رسیدن به نتیجه گیری به زمان نیاز دارید؟ یا به نتیجه پرش می کنید؟ آیا شماا هرچیزی رو از زوایای مختلف تحلیل می کنید؟ و یا از تجربیات افراد دیگر بهره می برید؟ به جای این که فقط خودتون رو بررسی کنید؟

بنابراین مهارت های ضروری ، تفکر انتقادی رو تحلیل می کنند. رسیدن به استاندارها، طبقه بندی کردن، جستجو اطلاعات بیش تر، نتیجه گیری منطقی، پیش بینی و سرانجام مهم تر از همه تبدیل نتیجه به دانش ، ابزارهای مورد استفاده در تفکر انتقادی است.

به راستی تفکر انتقادی به دنبال فراز و نشیب های بین نظریه ها و باورها و محدودیت های آن ها یا پذیرش آن هاست. از زمان تولد یک باور و سرانجام تا پذیرش اون، ابزارهای زیادی وجود داره که می تونه برای دور نگه داشتن قضاوت ها تا زمانی که مقیاس صحت علوم و منطق در کنارش باشه استفاده بشه.

صدای استدلال: بیشتر فهرست مزایا و معایب یک استدلال است که یک لیست از بایدها و نبایدهایی باورها ارائه می دهد، تا به نتیجه برسیم.

استدلال قیاسی: اغلب مجموعه ای از نتیجه گیری ها  بعد از یک استدلال ادامه می یابد . شما  منطق راا دنبال می کنید  اگرچه بعضی اوقات استدلال قیاسی در اثبات بعضی چیزها با صرف منطق ناتوان است.

استدلال استنتاجی: بنابراین زمانی که استدلال ها از فراهم کردن راه حل خودداری می کنند این جایی است که استدلال استنتاجی قدم برمی دارد .  یک اتفاق منطقی که با شانس اتفاق می افتد ولی اساسا می تواند به سمت مشکلاتی که ما سعی در حل آن ها داریم برگردد.

چطور از تفکر انتقادی استفاده کنیم؟

چیزی که در تمام قسمت های بالا گفته شد به باورها برمی گردد. زمانی که شما از تفکر انتقادی استفاده کنین، نیاز دارید به این که اصول تئوری خود را به سمت آشکار شدن سوق بدهید و آن ها را در پردازش نظرات روزانه خود اعمال کنید. نترسید، نظرات خود را بگوئید، سوالات خود را بپرسید، اشتباه خود را بپذیرید، فکر کنید که درست می گوئید، آماده باشید که در جواب هم از شما سوال پرسیده شود و در آخر بدانید که سیستم باورهای شما از خطا مصون نیست.

یک بار شروع کنید به اعمال تفکر انتقادی، ممکنه کشفیات خود را متوقف کنید که آن چه باور دارید درواقع تحریف است. سرت رو بالا بگیر، خوشحال باش و منتقد. هدف نهایی یا هدف تفکر انتقادی این نیست که چیزی را خراب کند، بلکه این است که هرچیزی را حتی در مکان های جذاب بسازد.

در اشتباه کردن محتاط نباشید. اگر نظریات تمام ذهن های عالی این طوری فکر می کردند و از سوال پرسیدن دوباره نظریاتشون خودداری می کردن، جهان با نظرات یک دست و چرخش خورشید در اطراف آن ماندگار بود.

امتیاز به این نوشته
مقاله رو دوست داشتی؟
ارسال نظر
نظرت چیه؟
لینک کوتاه این مطلب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تبلیغات
جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها
پیشنهاد نوجوان‌ها