احساس ناامیدی حسی آشناست که به احتمال زیاد همهی افراد برای کیبار هم که شده آن را تجربه کردهاند. این حس میتواند هر کسی را از پا درآورد و البته پیداکردن منشأ آن نیز کار بسیار سختی است. با این حال، لازم است که منشأ احساس را پیدا کنیم و از آن مهمتر این است که برای از بینبردن آن کارهایی انجام بدهیم.
طبق تعریفی که فرهنگ لغت دارد، به «احساس ناراحتی و آزردگی به دلیل عدم توانایی در تغییر یک مسئله و یا نرسیدن به یک هدف» ناامیدی گفته میشود. با این تعریف، اگر شما هم احساس میکنید این روزها به ناامیدی دچار شدهاید این مطلب را دنبال کنید. ما 8 راهکار را به شما پیشنهاد میدهیم تا با بهکارگیری آنها بر این احساس پیروز شوید.
نشانههای ناامیدی
پیش از اینکه راهکارهایی برای غلبه بر ناامیدی ارائه بدهیم خوب است نگاهی کلی به نشانههایی داشته باشیم که میگویند ما به ناامیدی دچار شدهایم. اگر جملههایی با این مضمونها به خودتان میگویید یعنی ناامید شدهاید و باید برای رفع آن اقدام کنید:
- هیچ آیندهای در انتظار من نیست.
- همهچیز خراب شده است و دیگر امیدی نیست.
- بعید میدانم دیگر روی خوشحالی و خوشبختی را ببینم.
- چارهای نیست، باید تسلیم بشوم.
- حرفزدن با دیگران فایدهای ندارد چون هیچکس نمیتواند به من کمک کند.
- برای رسیدن به آنچه میخواستم دیگر دیر شده است.
اکنون به ارائهی راهکارهایی برای غلبه بر این احساس میپردازیم:
برای غلبه بر احساس ناامیدی از شکست خود درس بگیرید
شکست میتواند در ذهن ما «احساس کمبود» ایجاد کند. البته احساس ناامیدی پس از شکست، امری طبیعی است. هر شکستی میتواند به ما ضربه بزند و شکستهای پیاپی ما را ناامید میکنند. اما به جای آنکه به آنچه اتفاق افتاده است به چشم شکست نگاه کنید، بهتر است نگاهی مشابه نگاه توماس ادیسون به موضوع داشته باشید: «شما شکست نخوردهاید، بلکه کشف کردهاید برخی از روشها مؤثر نیستند.»
برای همهی ما در طول روز اتفاقات متعددی میافتد. اتفاقاتی که یا نشان از پیروزی و موفقیت دارند یا از یک شکست حکایت میکنند. اگر اتفاقات به ما بگویند که در موضوعی شکست خوردهایم نباید ناامید بشویم. بلکه باید از آنچه رخ داده است درس بگیریم.
با تغییر دیدگاهتان نسبت به شکست و ناکامی، قادر خواهید بود موانع را به فرصت تبدیل کنید. بنابراین میتوانید از ناکامی به عنوان نیروی محرکه استفاده کنید تا شاهد موفقیت خود در آن موضوع مشخص باشید.
روی امروز متمرکز شوید
امروزه اضطراب یکی از عوامل شایع اختلالات روانی در نوجوانان و جوانان است. مطالعات نشان داده است فشار ناشی از تلاش برای ساختن یک آیندهی خوب، یکی از عوامل اصلی ایجاد اضطراب در نسل جوان است.
گرچه داشتن برنامهریزی برای ساختن آینده ضروری است، اما نباید اجازه دهید احساس ناامیدی به دلیل بیخبربودن از آنچه در آینده رخ خواهد داد، روحیهی شما را تخریب کند. نگرانبودن برای فردا، سال آینده و یا ده سال بعد میتواند باانگیزهترین و خوشبینترین افراد را هم از پا درآورد.
به جای نگرانبودن دربارهی آنچه در آینده قرار است اتفاق بیفتد، روی امروز تمرکز کنید. شما نمیتوانید به گذشته برگردید و نمیتوانید روزهای نیامده را کنترل کنید اما امروز در اختیارتان است. امروز مهمترین روز است و میتوانید در آن کارهای بسیاری انجام بدهید.
یک دقیقه به خود وقت بدهید. چند نفس عمیق بکشید و به فرصتهایی که امروز در اختیار دارید بیندیشید. اگر مدتهاست که انجامدادن کاری را پشت گوش انداختهاید، امروز همان زمانی است که باید آن را انجام دهید.
از مقایسهی خود با دیگران دست بردارید تا احساس ناامیدی از بین برود
ما در جهان مقایسهها زندگی میکنیم و گسترش استفاده از شبکههای اجتماعی، آتش این مقایسهگری را تندتر کرده است. بیست سال پیش ما به دوچرخهی جدید همسایهی خود نگاه میکردیم و آن را با دوچرخهی خودمان مقایسه میکردیم. امروز هم خود را با سلبریتیها، همکلاسیها یا حتی غریبهها در شبکههای اجتماعی مقایسه میکنیم.
چرخیدن در فضای مجازی یک سرگرمی است و بسیاری از ما میدانیم آنچه در این فضا میبینیم نه حقیقت کامل بلکه حقیقتی فیلترشده است. با این حال و با اینکه از این موضوع آگاهیم همچنان زندگی خودمان را با زندگیهایی که میبینیم مقایسه میکنیم.
برای حل این مشکل، یکی دو هفته آفلاین باشید. حتی میتوانید نرمافزار را از روی گوشیتان پاک کنید تا مطمئن شوید در مدتزمانی که تعیین کردهاید سراغ فضای مجازی نمیروید. در مواردی دیده شده است حس ناامیدی در افراد با فاصلهگرفتن از فضاهای مجازی کمرنگ و کمرنگتر شده است.
گیر افتادهاید؟ خود را آزاد کنید
احساس گیر افتادن در روتینهای روزمره حسی است که اغلب مردم آن را تجربه میکنند و بدون توجه به سبک زندگی، در نهایت همهی افراد از انجامدادن مداوم کارهای تکراری کسل خواهند شد. روتینهای روزمره همان چیزهایی هستند که موجب میشوند ما به زندگی ادامه دهیم اما همان عواملی نیز خواهند بود که ما را بیحوصله و کسل خواهند کرد.
برای رفع احساس ناامیدی و کسالت ناشی از روتینهای روزمره لازم نیست شغل و خانوادهی خود را ترک کنید و به جایی دور بروید، بلکه افزودن یک فعالیت جدید به زندگی میتواند به راحتی احساس ناامیدی را در شما از بین ببرد.ما پیشنهاد میکنیم یکی از کارهایی را که مدتهاست مایلید انجام دهید و هنوز موفق نشدهاید سراغش بروید در الویت قرار دهید.
شکرگذار داراییهای خود باشید تا بر احساس ناامیدی غلبه کنید
اغلب آدمها طوری تربیت شدهاند که همواره به دنبال پیشرفت هستند و به این فکر میکنند که چطور میتوانند روابط، شغل و موفقیت خود را ارتقا دهند.اینکه انسان در راستای به دست آوردن چیزهای بهتر تلاش کند، امری طبیعی است اما حقیقت آن است که ما گاهی آنقدر بر نداشتههایمان تمرکز میکنیم که از داشتههای خود غافل میشویم. ناامیدشدن به خاطر آنچه نداریم کار آسانی است اما درست آن است که گاهی هم به داراییهای خود فکر کنیم و بابت آنها شکرگذار باشیم.
همین حالا به زندگی خودتان نگاه کنید. چه چیزهایی دارید؟ اگر آنها را نداشتید چه اتفاقی میافتاد؟ متوجه خواهید شد شما هم داشتههایی دارید که بسیار ارزشمندند و اگر آنها را نداشتید زندگی برایتان سختتر میشد.
انرژی از دسترفتهی خود را بازیابی کنید
ما از اینکه همواره شرایط را کنترل کنیم لذت میبریم و احساس آرامش میکنیم اما همیشه مسائلی هستند که از کنترل ما خارجاند و همین مسائل موجب میشوند احساس کنیم انرژیمان را برای ادامهی زندگی از دست دادهایم. اگر فاصلهگرفتن از این موقعیتهای غیر قابل کنترل مقدور باشد، بهترین کار همین خواهد بود اما متأسفانه این کار همیشه ممکن نیست.
وقتی رهاشدن از موقعیتهای غیر قابل کنترل مقدور نیست، بهترین کار این است انرژی خود را از طریق آن بخش از زندگی که میتوانید کنترل کنید افزایش دهید.
تلاش برای انجامدادن کارهای سادهای نظیر رسیدن به اندام ایدهآل یا یادگیری یک زبان جدید یا انجامدادن کارهای مهمتری مثل خروج از یک رابطهی ناسالم، از جمله کارهایی است که میتواند انرژی از دست رفته در شرایط غیر قابل کنترل را جبران کند. علت این است که پس از انجامدادن کارهای مهم انسان امیدوار میشود و این حس امیدواری بر ناامیدی غلبه میکند.
آسیبهای قدیمی و زخمهای کهنهی خود را بپذیرید
همهی ما در شرایط یکسانی به دنیا نیامدهایم. برخی حوادثی سخت را در کودکی تجربه کردهایم و برخی نیز زخمهای کهنهای را از تجربههای تلخ گذشته خود به همراه داریم.ناامیدی ناشی از تجربههای تلخ میتواند احساسات بدی در ما ایجاد کند. اما تنها راه رفع این مشکل، کنار آمدن با گذشته است. این مسئله به این معنا نیست که ساعات طولانی را با رواندرمانگر سپری کنیم (گرچه گاهی نیز این کار ضروری است)، بلکه به این معناست که زخمها و آسیبهایی را که همراهمان هستند بپذیریم.با شناخت و درک بهتر خودمان، احساساتمان و واکنشهایمان به موقعیتهای مختلف، قادر خواهیم بود خود را از احساس ناامیدی رها کنیم.
برای غلبه بر احساس ناامیدی با ترسهای خود روبهرو شوید
ناامیدی میتواند حاصل ترس هم باشد. گاهی برخی ترسها بزرگ هستند اما اغلب اوقات خودمان ترسهای کوچک را بزرگ میکنیم. این ترسهای کوچک که در ذهن ما به هیولاهایی تبدیل شدهاند و روز به روز بزرگتر میشوند، در ما حس ناامیدی ایجاد میکنند و در نهایت ما را از حرکت به جلو بازمیدارند.
تنها کاری که برای مبارزه با ترس وجود دارد، برداشتن قدمهای کوچک برای مواجهه با آن است. اغلب اوقات مواجهه با ترسها موجب میشود بفهمیم آنها به آن اندازه که فکر میکردیم وحشتناک نبودهاند.
به حرفهای منفی دیگران گوش ندهید
همیشه و در هر وضعیتی افرادی هستند که از همهچیز انتقاد میکنند و بدون درنظرگرفتن خوبیها، بدیها را بزرگ و بزرگتر میکنند. اگر دور و اطرافتان چنین افرادی وجود دارند سعی کنید تا جای ممکن از آنها دور شوید و با آنها همصحبت نشوید.
اگر هم امکان ندارید از این افراد فاصله بگیرید روی خودتان کار کنید تا حرفهای منفیشان روی ذهنتان اثر نگذارند. فراموش نکنید که ما همیشه به همان چیزی میرسیم که در پی آنیم. افرادی که مدام شکایت میکنند و غر میزنند نصیبی جز مشکلات و سختی نخواهند داشت چون با منفینگری آن را همواره به سمت خود جذب میکنند.
اما اگر خواهان خوبیها باشید و به آنها فکر کنید و خوبیها را اطرافتان ببینید، حالتان بهتر و بهتر خواهد شد. تمرکز روی خوبیها و دوری از افکار و صحبتهای منفی، یکی از راههای غلبه بر ناامیدی است. پس تاجایی که ممکن است با افرادی در ارتباط باشید که حالتان با آنها خوب است.
***
آیا شما هم تا به حال ناامیدی را حس کردهاید؟ برای از بین بردن این احساس چه کار کردهاید؟ از تجربههایتان در این زمینه برایمان بنویسید.