برتولت برشت که بود؟

 

 634508333400412500

وی نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر و شاعر آلمانی با گرایش های سوسیالیستی و کمونیستی بود . برشت را بیشتر به عنوان برجسته ترین نمایشنامه نویس تئاتر روایی – که نقطه مقابل تئاتر دراماتیک است – و نیز به سبب نمایشنامه های مشهورش می شناسند . اما برتولت علاوه بر این که نمایشنامه نویسی موفق و کارگردانی بزرگ بود ، شاعری خوش قریحه نیز بود و شعرها ، ترانه ها و تصنیف های پرمعنا و دل انگیز بسیاری سرود . شعرهای نمایشی او از مهم ترین آثار وی است که به صورت سرود ، تصنیف یا ترانه وارد نمایشنامه های او شده و به مناسبت های موضوعی خاص یا برای غنا بخشیدن به موضوع و افزایش اثر گذاری به صورت پیش درآمد ، میان پرده ، موخره یا درمیان متن آورده شده اند. این شعرها اغلب ظنزآمیز یا هزل آمیز هستند و زیر پوسته ی شوخ طبعانه ی خود مفاهیم بسیار جدی و آگاه کننده داشته و پیام رسان ایده های نقادانه و اجتماعی برشت هستند . بیشتر نمایشنامه های او دربرگیرنده یک یا چند سرود و ترانه و شعر میباشد .

 225px-Bertolt-Brecht

می گویند : زمانی که داری ، بخور و بنوش و شادباش ، اما چگونه می توانم بخورم و بیاشامم هنگامی که می دانم آن چه را که خوردنی است ، از دست گرسنه ای ربوده ام و تشنه ای به لیوان آب من محتاج است .

زندگینامه :

او در 10 فوریه 1898 در اوکسبورگ آلمان متولد شد . سرودن شعرهایش را در 15 سالگی و پیش از نمایشنامه نویسی آغاز کرد و نخستین سروده هایش را بین سالهای 1914 تا 1917 سرود و آنها را در نشریات محلی منتشر کرد .

در سال 1918 به سربازی رفت و در بیمارستان های نظامی مشغول به کار شد ، در همان جا شعر می گفت و سروده هایش را همراه با نواختن گیتار برای سربازان می خواند و آنها را مجذوب نوای گرم و سرود دلنشین خود می کرد .

در سن 21 سالگی اولین نمایشنامه اش را نوشت و سال بعد نمایشنامه ای تحت عنوان « آوای طبل ها در دل شب » را نگاشت و موفق به کسب جایزه « کلیست » شد . در سال 1925 با نمایشنامه « آدم ، آدم است » نخستین طرح تئاتر حماسی خود را عرضه کرد . تا سال 1933 که مصادف با روی کارآمدن هیتلر بود ، برتولت 14 نمایشنامه نوشت و توانست اکثر آنها را به روی صحنه اجرا کند .Brecht1946

 

پس از ترک آلمان به سوئیس پناهنده شد و به فنلاند ، دانمارک ، سوئد ، انگلستان و فرانسه رفت و در سال 1941 راهی آمریکا شد و تا 2 سال بعد از جنگ در آنجا ماند . در سال 1947 آمریکا را ترک کرد و به آلمان بازگشت . دو سال بعد با کمک همسرش « هلنه وایگل » گروه تئاتر ترتیب داد و در سال 1950 آخرین کارش یعنی « روزهای کمون » را نوشت . او چهار روز بعد از اجرای « زندگی گالیله » در 14 اوت 1954 درگذشت .

                                                                         بخشی از این مطلب از کتاب شاعران و نویسندگان جهان

                                                                         نوشته بهار شفیعی

 

 

امتیاز به این نوشته
مقاله رو دوست داشتی؟
ارسال نظر
نظرت چیه؟
لینک کوتاه این مطلب
تبلیغات
جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهاد نوجوان‌ها