سلام به دوستان عزیز و گلمون
ممنون که مطالب سایت رو دنبال می کنید.
یک خبر براتون دارم. می خواهیم جاذبه های گردشگری کشور عزیز و زیبامون را بهتون معرفی کنیم تا وقتی تصمیم به بازدید از جایی رو داشتید مطالب ما کمک خوبی براتون باشه یا این که با دیدنی های ایران آشنا بشید. این مطلب را در بخش دانستنی ها و شگفتی های جاذبه های گردشگری ایران می تونید ببینید.
پل خواجو یادگاری از آبادانیهای شاهعباس دوم، با عملکردهایی چون سد و تنظیم جریان آب، در عصر خود از شاهکارهای پلسازی جهان بوده است. این پل که در طی اعصار مختلف نامهای بسیاری به خود گرفته، از حیث تقارن، استحکام و سبک معماری، زیباییهای چشمنوازی را در خود جایداده است. با ما همراه باشید تا با این گذرگاه زنده رود بیش تر آشنا شویم.
پل بابا رکنالدین یا پل خواجو که در شهر اصفهان و روی رودخانه زایندهرود واقعشده، در شرق سیوسهپل قرار دارد. این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۱۱۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این پل را پل شاهی، بابا رکنالدین، شیراز و حسنآباد هم نامیدهاند.
تاریخچه پل
پل خواجو از اواخر تیموری شالودههایی داشته و به امر شاهعباس دوم در سال ۱۰۶۰ به صورت امروزی آن ساخته شده است. وسط این پل برای اقامت موقتی شاه صفوی و خانواده او ساختمان مخصوصی (که به نام بیگربیکی شهرت دارد) بنا شد که هماکنون نیز وجود دارد و طاقهای آن دارای تزئینات نقاشی است. نام پل خواجو، تحریف کلمه «خواجه» است که به مناسبت لقب بزرگان و خواجههای عصر صفوی نامگذاری شده است.
“تاورنیه” سیاح اروپایی نوشته است که در دو طرف خیابان این پل دو خانه وجود دارد که متعلق به شاه است و رودخانه در هیچ کجا بستری به این زیبایی ندارد و چون این محل از همه جا گودتر است، همین امر تا اندازهای شاهعباس را وادار به ساختن این پل نمود و چون محل گبرها آن طرف رودخانه بوده برای این که آنان از خیابان چهارباغ نگذرند، برای کوتاهتر نمودن راه این پل ساخته شد و تاریخ آن ۱۰۵۷ تا ۱۰۷۷ هجری است. هم چنین وقتی که پل به اتمام رسید به همان نام حسن بیک نامیده شد. این پل که طولش ۱۵۰ متر و عرضش ۱۴ و معبر آن ۵/۷ متر است، از سنگ و آجر ساخته شده و ۲۱ جوی و ۲۶ چشمه دارد.
این پل به منزله سد و از حیث معماری و استحکام بیاندازه زیبا و بینظیر آن، شامل چهار طبقه و در دو طرف داخلی معبر فوقانی هر طرف ۵۱ غرفه بزرگ و کوچک دارد. طول سنگهای این پل متجاوز از دو متر و امتداد ستونهای فاصله هر چشمه به سقف ۲۰ متر است. جلوی هر سقف و دیوار، پیشآمدگی و فرورفتگی وجود دارد اگر تختهای به اندازه دهانهی پلها بگذارند، آب رودخانه بالا آمده و مدتی ذخیره میشود.
قسمت شرقی پل دو صفه مسطح سنگی وجود دارد و وسط آن دو تقریباً در کف رودخانه سنگفرش مفصلی دیده میشود و چنان چه نوشتهاند دریاچهای وجود داشته که از فوارههای آن جستن مینموده است، تا کف رودخانه یازده پله سنگی میخورد، دو طرف شرقی قسمت پایین پل دو شیر سنگی بزرگ از قدیم موجود است که در بیمبالاتی و جهالت افراد خرابیهایی به آن وارد شده است. غرفهها و اطاقهای وسط پل به همان طرز نقاشی و طلاکاری دوره صفویه باقی است و طبقه بالای اتاقها را در چندین سال قبل خراب نمودهاند. بخش پشتی و کناره این پل با خشت هفترنگ تزیینشده که متأسفانه در اثر عدم مراقبت و یا تأثیر باد و باران همه ساله تعداد زیادی از آنها خراب و از بین رفته بود. از وسط پل در طرفین تالار دو راه پله موجود است که به وسیله آن به دو طبقه زیرین میتوان رفتوآمد کرد. تاریخ تعمیر این پل مطابق کتیبه کوفی که در طرف راست جنوبی پل رو به کارخانه نور است، در سال ۱۲۹۰ هجری به سعی نصرالله خان در زمان ناصرالدینشاه قاجار است.
در کتاب عباسنامه تألیف محمد طاهر وحید قزوینی به سال (۱۱۱۰ تا ۱۰۱۵ ه) شرح مفصلی راجع به ساختمان پل حسنآباد “خواجو” نوشته به خلاصه این که پس از اتمام، شاهعباس دوم دستور آیین بستن و گلریزان نمودن پل را به عهده و اهتمام مقصود بیک سفرهچیباشی واگذار نمود و تزیین هر یک از طاقهای آن پل به عهده یکی از امرای محل گردید و چشمههای وسط که بهمنزله دل در بدن و معنی در سخن است از طرف شاه آیین بسته شد و مینویسد:
آب رودخانه را به بالای پل سد نموده بهطوریکه فواره حوض آن تقریباً سه گز میجست، سایبانهای زرنگار از مبدأ تا منتهای پل بر سر پا بود و رشتههای مفتول جهت آویختن فانوس و قنادیل به طرحهای مختلف کشیده بودند و در هر مجلسی فرشهای قالی کرمانی و قائنی افتاده بود و در هر حجرهای شاهد سنبل مو بر پای ایستاده و جوانان خطه ارم عباسآباد و سیمبران خوش آب و رنگ هندو و ارامنه شمشاد قامت گلرخسار مجلس را بهصورت نگار گردانیده بودند و اعلیحضرت ضلاللهی کامران و کامیاب تا حین طلوع صبح عالمتاب در عبارت شرقی پل مزبور استراحت و امرا و مقربان و ملازمان هر یک در حجرات مختلف خود غنودند.
در وصف ساختن دریاچه و سد روی پل مزبور بابا محمدعلی اصفهانی حدود (۱۰۸۱ ه.ق) از شعرای مصاحب حکیم شفایی چنین سروده است:
ندانم چون کنم تعریف آن پل کزو ایجاد شد راه توکل
شکوه بحر اگر آنجا کشد سر جهد مانند میمونی ز چنبر
و نیز شیخ رمزی کاشی در تاریخ بستن سد روی زایندهرود چنین نوشته:
سدی که از خارا به پیش زنده رود از عطای شاه دین عباس ثانی بستهاند، در تاریخش گذشت از آب رمزی و نوشت:
(سد اسکندر به آب زندگانی بستهاند) (۱۰۷۶)
از مزایای اختصاصی این پل سدی بوده که برای آن در موقع ساختن در نظر گرفتهاند که هر زمان اقتضاء داشته با بستن چشمههای پایین ، آب بالا میآمده و حکم دریاچه و سدی پیدا میکرده و ازاینرو گفتهاند:
دارای جهان پناه عباس دریاچه و سد و پل بنا کرد.
و بنای این سد و دریاچه برای این بوده که منظره عمارات و باغهای واقع در آن محل باشد و در هنگام جلوس در آن عمارات و باغات از منظره دریاچهای که با بستن سد ایجاد میگردید، لذت برند.
منظور از عباس که در شعر بالا گفته شد عباس ثانی است که امر به بنای سد نمود، زیرا بانی آن همان شاهعباس دوم است و تاریخ بنای پل (۱۰۶۰ ه.ق) و بنای سد (۱۰۶۸ ه.ق) بوده است.
این پل علاوه بر این که برای عبور و مرور قوافل و عابران ساخته شده بود، برای تفرج و گردش مردم و پادشاه نیز مستعد بوده است. چنان چه از قصصالخاقانی نقل شده در سال (۱۰۶۰ ه.ق) که پل ساخته شد و به پل شاهی شهرت یافت. بعد از تعطیلات نوروز آن سال برحسب فرمان شاهعباس ثانی پل را آیینبندی و چراغانی کردند و هریک از غرههای آن را یکی از امراء و بزرگان تزیین نمود و برای جشن مهیا گردید و شعرای مشهدی قصیدهای در ۴۵ بیت و نیز صائب تبریزی قصیدهای در وصف آن چراغانی و جشن سرودهاند.
مؤلف تاریخ اصفهان وری چنین گفته:
و اما مبانی شگرف اصفهان یکی پلهایی است که روی زایندهرود بناشده مانند پل بابا رکنالدین که به پل خواجو معروف است. ریشه و اساسش قبل از عجم بوده و زمان ترکمانهای آققوینلو تعمیری از آن شده و به عهده صفویه مرتبه بالا را طرح انداخته و در بیگلربیگی صدر اصفهانی روی مرتبه فوقانی بالاخانه ساخته بود به نام خود که در ۱۳۱۰ اجزای ظلالسلطان خراب کردند و راه چهارباغ نو است برای تخت پولاد.
این که مؤلف تاریخ اصفهان گفته اساسش قبل از عجم بوده معلوم نشد چه زمانی را در نظر داشته است ولی آن چه مسلم مینماید این است که پیش از دولت اسلام اساس آن پل وجود داشته و در زمان ترکمانها تعمیری از آن شده و در دوران صفویه طبقه بالای آن ساخته شده و در زمان بیگلربیگی صدر اصفهانی روی مرتبه فوقانی بالاخانهای به نام خودساخته که در سال (۱۳۱۰ ه.ق) از طرف ظلالسلطان خراب گردیده است.
این پل را با اسامی: بابا رکنالدین، خواجو، گبرها، شیراز، حسنآباد، پل شاهی تیموری خواندهاند. اما این که آن را پل بابا رکنالدین گفتهاند ازاین جهت است که در تخت فولاد که نزدیکی جاده قدیم شیراز واقعشده قبر و بقعه بابا رکنالدین که از عرفای معروف زمان خود در ۲۶ ربیعالاول سال (۷۶۹ ه.ق) وفات کرده در آنجا واقع و موردتوجه و مزار عمومی است ازاینرو پل به نام او معروف گردیده است.
اما نامیدن آن به پل خواجو به مناسبت این است که در مجاورت محله خواجو ساخته شده و پل شیراز از این نظر که نزدیک جاده اصفهان به شیراز واقع گردیده و پل گبرها ازنظر اینکه گبرها از این پل به محله خود میرفتهاند و پل حسنآباد از جهت اینکه محل خواجو را در قدیم حسنآباد مینامیدهاند و اما پل شاهی ازاینجهت بود که چون شاهعباس دوم در سال یک هزار و شصت پل را کامل کرد و از هرجهت آراسته و به پل شاهی معروف گردید و تیموری از آن نظر گفتهاند که تیمور به داماد خود حسن پاشا دستور داده بود که آن پل را بنا کند و بنا کرد.
مؤلف نصف جهان درباره آب پل خواجو چنین نوشته است:
پل هشتم – پلی است که در حال حاضر به پل خواجو شهرت دارد زیرا در آخر چهارباغ مشهور به خواجو واقع است و قبل از چهارباغ در آخر و کنار آن محله واقع بوده و پل طرف یمین است و در اول قبل از خرابیها بر سر محله حسنآباد بوده و بانی آن را به اسم پل حسنآباد موسوم نموده بوده و چون محله حسنآباد در فترت افغان و فتنههای بعد از آن خراب و به کلی از آبادی افتاده و محله خواجو نزدیک آن بوده به اسم آن معروف شده است و این پل خوشنماتر و زیباتر از سیوسهپل است اما با آن عرض و طول نیست لکن به همان استحکام ساختهشده و دقیقهای از استحکام و خوشنمایی را فروگذار ننمودهاند. آن را شاهعباس ثانی بنا نموده و میرزا طاهر وحید که در آن زمان وقایعنگار و مورخ زمان آن پادشاه بود آن را ضبط و در تاریخی که به نام او نوشته ثبت نموده است و آورده که در محل این پل یک پل کهنه مدروس و ویران بود و شاید آن پلی بوده است که در کتاب ماروخی با اسم جس حسین نوشته شده و باالجمله به حکم پادشاه آن را خراب نموده و برداشتند و این پل را به این وضع خوب و هیئت مرغوب مشتمل بر بیستوچهار چشمه در زمان اندک ساختند و چون پیش محله حسنآباد و جنوب آن بود آن پل را حسنآباد نام نهادند و تصریح نموده که یکطرف آن باغ سعادتآباد است که مشتبه به پل دیگر بههیچوجه نیست و مرحوم امیر الشعراء رضا قلی خان هدایت تخلص نیز در کتاب روضةالصفای ناصری در آخر احوال شاهعباس ثانی اشارهای از بنای این پل از پادشاه مذکور نموده است. بر بالای این پل به دستور او خیابان و دو طرف غرفهها بستهاند و سرطاقهای غرفهها را کاشیکاری نموده و در میان آن عمارت و نمایی ساختهاند که در غرفهها و آن عمارت همه نشیمن مردمان عام و خاص است که به تفریج و تماشا آیند و شاهعباس بعد از اتمام آن در آنجا چند شبی جشن و چراغان خود را که موسوم به فتحآباد است، متصل به این پل بناکرده است. زیر این پل را به طرز دیگر ساختهاند که زیاد از حد مزید حسن آن گشته است. دو طرف شرقی و غربی پل را که جهت دخول و خروج آب است مهتابی طرح انداخته و میان پلها را طاق نمایی ساختهاند و در میان هر طاق نمایی بزرگ سنگی بناکردهاند که آب قسمت آن چشمه از میان نهر میرود و دو طرف آن شهر راهرویی است که مردمان بر سر آن میروند و مینشینند و گاهی که در فصل بهار آب زیاده طغیان میکند تا بالای جویهای میان آمده راه عبور و مرور را میبندد و برای مهتابی روی به مشرق در میان معمرهای آب و محل ریزش آن زینهها، قالب آب ساختهاند که مردمان بر آن نشسته از صفا و تماشای آب استفاده برند و نمایی دیگر به طرف طول در میان پل ساختهاند.
معماری پل خواجو
پل خواجو به خاطر معماری و تزئینات کاشیکاری آن از دیگر پلهای زایندهرود مشهورتر است.
این پل که در دوران صفوی یکی از زیباترین پلهای جهان به شمار میرفت، بیش تر به منزله سد و بند بوده است. در میان هریک از دو ضلع شرقی و غربی پل ساختمانی بناشده که شامل چند اتاق مزین به نقاشی است. این ساختمان که (شاهنشین) نامیده میشود در آن دوره جایگاه بزرگان و امیرانی بوده که برای تماشای مسابقات شنا و قایقرانی بر روی دریاچه مصنوعی به این مکان فراخوانده میشدند.
در گوشههای ضلع شرقی پل خواجو دو شیر سنگی وجود دارد که ظاهراً”نماد سپاهیان بختیاری و محافظ اصفهان در عصر صفویه هستند. این پل دارای ۲۴ دهانه است که از مکعبهای بهدقت تراشخورده ساختهشده و در بخش میانی، با سدهای چوبی برای گرفتن جلو رودخانه مسدود گردیده است.
ویژگیهای طرح ساختمانی و معماری پل خواجو
پل خواجو که از نوع پل سدی است و به عقیده برخی نقطهای اوج صنعت پلسازی در ایران به شمار میرود. عملکرد سد پل این است که میتواند آب را تا ارتفاع ۶ متر بالا ببرد. این پل دارای ۱۶ درجه تخلیه آب است و در بدنه پل خواجو شیارهایی قرار دارد که کشوهایی در آن قرار گرفته و میتوانستند این کشوها را بالا و پایین ببرند. با بالا و پایین کردن کشوها اندازه آبی را که جاری میشده تنظیم مینمودهاند با همین کشوها عمل تنظیم آب جمع شده در پشت این پل سدی را انجام میدادهاند. در پایین دست پل یک میله چوبی درجهبندیشده برای آبسنجی و اندازهگیری آب نصبشده است.
اصل قرینهسازی در معماری پل خواجو
گرایش به تقارن و پدیدههای هم آهنگ و منظم یکی از باستانیترین و مداومترین جنبههای تاریخی تمدن انسانیست. اعتقاد بشر به تقارن و هم آهنگی بین پدیدهها و تلاش برای رسیدن به وجودهای متقارن و هم آهنگ در تمام رشتههای معرفت, صنعت و هنر پدیدار است. شاید کم تر ملت باستانی را بتوان یافت که بیش از ایرانیان در طول تاریخ خویش به تقارن و هماهنگی توجه و گرایش داشته باشد, تقارن جوی در تمام شئونات فرهنگی ایران و در تمام دورههای تاریخی این سرزمین به نحوی جلوه گری کرده است. آثار هنری,علمی, مذهبی و فلسفی و مهندسی در تاریخ ایران سرشار از اعتقادات ایرانیان به پدیدهها و پندارهای متقارن,هم اهنگ و منظم است. مسلم آن است که قرینهسازی و ایجاد فرمهای متقارن دست هنرمندان و سازندگان باستانی همواره از روی قصد و با هوشیاری صورت میگرفته. این قرینهسازی به صورتهای گوناگون در آثار تاریخی ایرانزمین شکلگرفته است.قرینهسازی و تقارن انواع مختلفی دارد هم چون تقارن انتقالی/انعکاسی/ دورانی/مرکب و …
از آن جاییکه تقارن مورد استفاده در طراحی پل از نوع تقارن انعکاسی است به توضیح آن میپردازیم.
اگر شخصی در زیر پل بایستد در طول ضلع شرقی پل فرورفتگیهایی در قسمت فوقانی و میانی پایههای پل مشاهده میکند و در تمامی تالارها چهار فرورفتگی دیده میشود و این فرورفتگیها که با یک ریتم و آهنگ منظم در طول ضلع شرقی تکرار شده است از نوع تقارن انعکاسی است.بهجرئت میتوان گفت که این قرینهسازی در پل در عین سادگی یکی از شگفتترین قرینهسازی در ایران و جهان است.
اصل تناسبات و نسبها در معماری پل خواجو
سیستمهای تعین تناسب در طراحیهای معماری از اهمیت خاصی برخوردار است. منظور تمامی تئوریهای تناسبات, ایجاد احساس نظم بین اجزای یک ترکیب بصری است. این تناسبات و نسبتها در هریک از دستهبندیها با توجه به نوع سازماندهی فضائی متفاوت است. پل خواجو از یک سازماندهی فضایی خطی برخورداراست که از تکرار یک سری فضاهایی که تقریباً در یک اندازه,فرم و عملکرد یکسان هستند, تشکیلشده است. در زیر پل ۲۱ تالار وجود دارد که بلافاصله از هم جدا هستند و توسط یک فضای میانی به یک دیگر متصل شدهاند. فضاهای میانی از لحاظ طول و عرض دارای تناسب هستند و نقش اساسی دارند مثلاً به وجود آوردن فضایی لازم برای تأمین نور و رؤیت دو سوی پل است.
کجارو
امتیاز به این نوشته