حکیم نظام الدین ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی بن موید نظامی گنجوی ، در حدود سال 535 هجری قمری ، در شهر گنجه از حوالی آذربایجان تولد یافت ( در کتاب هرمان اته ، زادگاه او را قم نوشته اند ) .
پدرش زادهٔ تفرش و مادرش نیز کرد ایرانی بودهاست. او در سنین کم یتیم شد و داییاش، بزرگش نمود .اهالی گنجه سنتی بودند و در دین تعصب داشتند و ناچار جوانی نظامی تحت تاثیر محیط آن زمان بود .در آن زمان آذربایجان و حوالی ، مرکز حکومت سلسله های مختلف مانند اتابکان آذربایجان و موصل و هم چنین شروانشاهان بود .
او بخش بزرگی از زندگی اش را در گنجه گذراند و ظاهرا یک بار به فرمان اتابک قزل ارسلان به تبریز سفر کرد .او هیچ گاه در مدح مبالغه نکرد و برای جلب نظر حکمرانان شعر نسرود و سخت پابند عقاید مذهبی خویش بود . او با تنها شاعر معاصرش ، خاقانی شروانی رابطه داشت و پس از درگذشت خاقانی به سختی ناراحت شد .
نظامی گنجوی به زبانهای فارسی، عربی، آذری و پهلوی تسلط کامل داشت.او برخلاف شعرایی که عمر خود را در دربار پادشاهان و بزرگان صرف چاپلوسی میکردند تا برای خود و خانواده زندگی راحت و آسودهای را مهیا نمایند زندگی تقریبا سختی داشت و در کتاب مخزن الاسرارش هنر خویش را برتر از شعرای ستایشگر میداند و همیشه سعی میکرد تا از آن زندگی دور باشد.
از اشعارنظامی گنجوی پیداست، که تنها به شعر و شاعری نپرداخته و از جوانی به فنون ادب و تاریخ و قصص رغبتی داشته و به تحصیل علوم همت گماشته و به ویژه در نجوم اطلاعاتی داشته است .نظامی از شاعرانی است که باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلم این زبان دانست.
وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد. اگر چه داستانسرایی در زبان فارسی به وسیله نظامی شروع نشده لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانستهاست شعر تمثیلی را به حد اعلای تکامل برساند نظامی است.
وی در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص تازه و ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند و تصویر جزئیات بانیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافتهاست.
با وجود آنکه آثار نظامی گنجوی از نظر اطناب در سخن و بازی با الفاظ و آوردن اصطلاحات علمی و فلسفی و ترکیبات عربی فراوان و پیچیدگی معانی بعضی از ابیات، قابل خرده گیری است، ولی محاسن کلام او به قدری است که باید او را یکی از بزرگترین شعرای ایران نامید و مخصوصاً در فن خود بی همتا و بی نظیر معرفی کرد.نظامی در بزم سرایی، بزرگترین شاعر ادبیات فارسی است.
به جرأت میتوان گفت که او در سرایش لحظههای شادکامی بی همتاست، زبانش شیرین است و واژگانش نرم و لطیف، و گفتارش دلنشین. آن گونه که در بازگویی لحظههای رزم، نتوانسته از فشار بزم رهایی یابد به اشعار رزم نیز ناخودآگاه رنگ غنایی دادهاست. آنچه مورد شهرت نظامی است کتاب « خمسه » یا « پنچ گنج » اوست که به طرز مثنوی و نزدیک به 28000 بیت دارد . نخستین آنها یعنی مثنوی مخزن الاسرار در زهد و تقوی و مقامات معنوی و چهار مثنوی دیگر یعنی خسرو و شیرین ، لیلی و مجنون ، هفت پیکر و اسکندرنامه در قصه و حکایت است .
آثار وی که در تاریخ ادبیات ایران معروف به خمسه است به شرح زیر میباشد:
۱- مخزن الاسرار
خود دارای بیست داستان منظوم است که در آنها راه و رسم زندگی را به خواننده میآموزد.
۲- خسرو و شیرین
افسانه خسرو و شیرین از نادرترین و زیباترین آثار از این دست است و در زمره بهترین افسانههای بزرگ ادبیات جهان جای گرفته است.
۳- لیلی و مجنون
این منظومه را به درخواست شاه شروان سروده است. در این کتاب علاوه بر بازگو کردن داستان عاشقانهاش در قسمتهای بسیاری فرمانروایان را به عدل و داد فرا خوانده است.
۴- هفت پیکر
این اثر را نیز به درخواست علاءالدین کورپه اصلان فرمانروای مراغه با موضوع تاریخ سرزمین ایران سروده است. قهرمان این داستان بهرام گور پنجمین پادشاه سلسله ساسانیان است.
۵- اسکندر نامه
در سالهای آخر عمر نظامی گنجوی سروده شد که از لحاظ حجم بزرگترین اثر او به حساب میآید که خود به دو بخش شرف نامه و اقبال نامه تقسیم میشود. او در اقبال نامه به تحلیل مسائل علمی و فلسفی میپردازد. این کتاب در بین آثار نظامی بیشتر از بقیه مورد تایید و رضایت شخص او بود.
شعری از نظامی گنجوی درباره ایران سروده شده در هفت پیکر
همه عالم تن است و ایران دل
نیست گوینده زین قیاس خجل
چونکه ایران دل زمین باشد
دل ز تن به بود یقین باشد
میانگیز فتنه میافروز کین
خرابی میاور در ایران زمین
تو را ملکی آسوده بی داغ و رنج
مکن ناسپاسی در آن مال و گنج
نظامی گنجوی غیر از مثنویات خمسه ، قصیده و غزل نیز سروده و مقداری از آن گردآمده و چند قطعه و رباعی بنام او در دست است ، نظامی از شعرای نامی داستان سرا محسوب می شود و می توان گفت پس از فردوسی ، کسی از سخن گویان در این فن به پایه ی او نرسیده و او بی شک در مثنوی داستانی ، استاد و پیشرو دیگران است .وفاتش را سال 599 هجری قمری نوشته اند . نظامی را در گنجه به خاک سپرده اند .