پیشگفتار
“بخوان به نام پروردگارت که همه چیز را آفرید که انسان را از خون بسته آفرید. بخوان که پروردگار تو بسیار کریم است. هم او که آموخت نوشتن با قلم را و به انسان آموخت آنچه نمی دانست.”
سوره علق، آیات 5-1
پروفسور فرای، استاد دانشگاه ها روارد:
“حدود سال 610 میلادی، جبرئیل بر محمد امین (ص) نازل شد و به او ابلاغ کرد تا این آیات قرآن را بخواند و چنین بود که رسالت او آغاز شد. تحولات اسلام در تاریخ جهان خارق العاده بود و در ایران شکوفایی عظیم هنر، صنعت و دانش را به همراه داشت؛ عصر زرین ایران از اینجا آغاز شد.”
یکی بین و یکی گوی و یکی دان بدین ختم آمد اصل و فرع ایمان
شیخ محمود شبستری (گلشن راز):
در طول چهار قرن پس از سقوط ساسانیان، ایرانیان با قبول پیام توحید و ضمن حفظ و تداوم میراث فرهنگی خود به تدریج به اسلام گرویدند و بر پایه اعتقادات تازه خود فرهنگی جهانی را شکل دادند که حاصل تلاقی سنت های گوناگون بود. در نتیجه، هنر و معماری اوج گرفت، علومی مانند پزشکی، شیمی و نجوم پیشرفت های چشمگیر کرد و زبان فارسی با جذب واژگان عربی گسترشی بی نظیر یافت. به این ترتیب، می توان این دوره را عصر طلایی فرهنگ ایران نامید.
“ما شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را گروه ها و ملل مختلف قرار دادیم تا نسبت به هم معرفت و شناخت پیدا کنید. به درستی که گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزگار ترین شماست.”
سوره حجرات، آیه 13
اسلام در ایران
اسلام که در لغت به معنی تسلیم در برابر خداوند است، پرستش الله را جایگزین ستایش ظل الله ساخت و پرهیزگارترین مردمان را نزد خداوند، مقرب ترین دانست. بدین ترتیب، با سر دادن ندای برابری همه انسان ها، منزلت و اعتبار اجتماعی از دست رفته را به محرومان بازگرداند.
پروفسور حامد الگار، استاد دانشگاه کالیفرنیا، برکلی:
“جوهره پیام دین اسلام در همین کلمه اسلام نهفته است که به معنی تسلیم به اراده خداوند است. تسلیمی که در نهاد آن برابری کامل همه ابنای بشر به ودیعه گذاشته شده است. هر چند اولین اجابت کنندگان این دعوت، ساکنان شبه جزیره عربستان بودند؛ اما از همان ابتدا پیام اسلام پیامی جهانی بود که افراد غیر عرب را هم به خود جذب می کرد. به طوری که در میان یاران نزدیک پیامبر اسلام، چند غیر عرب از جمله سلمان فارسی هم بودند که ایرانی تبار بود. می خواهم به یک نکته ظریف اشاره کنم: اولین سرزمین خارج از شبه جزیره عربستان که اکثریت مردم آن به اسلام گرویدند، ایران بود و نه یک سرزمین عربی مانند سوریه یا مصر. اسلام آوردن ایرانیان خود نشانه آن است که مسلمان شدن معادل عرب شدن نبوده است.”
پروفسور سید حسین نصر، استاد دانشگاه جرج و اشنگتن دی.سی:
“اسلام با خود پیامی آسمانی آورد که مثل باران بر روح ایرانیان بارید و آن را شکوفا کرد. ایرانی ها که به دلایل گوناگون از جمله اشاعه مانی گری و مزدک گرایی و حوادث اجتماعی، سیاسی و مذهبی در دوران ساسانیان به شدت مستاصل شده بودند آمادگی پذیرش این دین جدید را داشتند. این که پنجاه هزار عرب توانستند با تهدید و اجبار، سی میلیون ایرانی را مسلمان کنند، سخنی گزاف و بیهوده است. واقعیت این است که اکثریت ایرانیان آماده پذیرش این پیام بودند. به همین دلیل وقتی آن باران، بر این خاک آماده باریدن گرفت هم چون هنگام فرا رسیدن بهار گل ها شکوفا شدند و زندگی جدیدی آغاز شد. بنابراین با این که ایرانیان، پیش از ظهور اسلام هم تمدن با شکوهی بنا نهاده بودند، شکوفایی علم و اندیشه در تمدن ایرانی پس از اسلام در این سرزمین آغاز شد.”
دست کم یک قرن طول کشید تا اسلام جایگزین آیین زرتشت شود. به دنبال آن، ایران دستخوش چنان تحولات ژرف و دیرپایی شد که تا آن زمان بی سابقه بود.
پروفسور سی.ای.بازورث، استاد دانشگاه منچستر:
“به عقیده من، هماهنگی فرهنگ ایرانی با فرهنگ اساسا عربی اسلام به آمیزه ای پربار از این دو انجامید و شکوفایی عظیم نگارگری، معماری و ادبیات در این عصر زرین را به دنبال داشت.”
ایرانیان برای مردمان و دینی که پذیرای عقاید دیگر ملل بودند رهاوردی بی همتا داشتند: تجارب تمدنی باستانی و دیرپا.
منبع: هفت رخ فرخ ایران
نویسنده: فرزین رضاییان
امتیاز به این نوشته