یکی از چیزهایی که شما انسان ها دارید و ما گربه ها نداریم دوچرخه است. اعتراف می کنم که دوچرخه یکی از بهترین اختراعات بشر است و من خیلی دوست دارم یکی از آنها داشته باشم ولی هنوز دوچرخه ی گربه ای اختراع نشده است.
هر چند سرعت دویدن ما بسیار بالاست و دیگر نیازی به دوچرخه نداریم اما همین که درجا نشسته باشی و با سرعت جلو بروی باید حس عجیب و هیجان انگیزی باشد که دلم می خواهد برای یک بار هم که شده آن را تجربه کنم.
امروز همینطور که دوچرخه سواری بچه ها را در پارک تماشا می کردم با خودم گفتم: «کلانتر، چرا هیچ گربه ای دست به کار نمی شود تا دوچرخه ای مخصوص به گربه ها اختراع کند؟» به خودم گفتم: «نکند خودت باید دست به کار شوی؟»
خب به نظرم فکر بدی هم نبود. روزهای بلند تابستان جان می دهند برای انجام دادن کارهایی اساسی. بعد فکرش را بکنید تابستان که تمام می شود من از خودم می پرسم: «پفک، تابستان خود را چگونه گذرانده ای؟» و جواب می دهم: «یک دوچرخه برای گربه ها ساختم و به شاد شدن گربه ها کمک بزرگی کردم.»
نام پفک در کتاب مخترعان جوامع گربوی جهان
انگار راستی راستی توی فکر ساخت دوچرخه رفته ام! خب بد هم نیست. بگذارید بروم نقشه ی دوچرخه ی آدم ها را از اینترنت بگیرم و بررسی بکنم. ببینم باید چه تغییراتی روی آن انجام بدهم. بعدش هم باید با چند نفر که دستی در ساخت و اختراع وسایل گربه ای دارند مشورت کنم. شاید توانستم اسم خودم را در کتاب «مخترعان جوامع گربوی جهان» ثبت کنم.
خب دیگر فکرم خیلی مشغول شده است. بیشتر از این نمی توانم نوشتن را ادامه بدهم. از تصور بادی که هنگام رکاب زدن در موهایم می افتد از خود بی خود شده ام. پس با یک نتیجه گیری کوتاه روزنوشته ی امروز را تمام می کنم.
نتیجه ماجرای کلانتر پفک و دوچرخه گربه ای
دست به یک کار بزرگ بزنید. روزهای تابستان بلند است و روزهای بلند فرصت خوبی برای انجام دادن یک کار اساسی است. کمی به اطرافتان توجه کنید و ببینید چه کار اساسی ای می توانید انجام بدهید. راستی، مشورت کردن با افراد متخصص را هم فراموش نکنید.
توضیح تصویر
خب وقتی هنوز دوچرخه ی گربه ای را اختراع نکرده ام نمی توانم تصویری از آن به شما نشان بدهم. بنابراین فعلا مرا سوار بر همین دوچرخه ی انسان ها تصور کنید تا دوچرخه ی گربه ای را مشاهده کنید.
اختصاصی نشریه ی اینترنتی نوجوان ها – یاسمن رضائیان