امروز داشتم به رنگها فکر میکردم. شاید بگویید: «کلانتر، نکند زبانمان لال اینقدر وقت اضافه دارید که مینشینید و به این موضوعات فکر میکنید.» عزیزانم، با این حرفتان کاملاً مخالفم. من نه وقت اضافی دارم و نه احساس میکنم فکر کردن به چنین موضوعاتی تلف کردن زمان است. فکر کردن به موضوعات مفید، حتی اگر عمیق نباشند، باارزشاند چون باعث میشود ذهن همچنان فعال بماند.
راستش امروز داشتم با خودم میگفتم «کلانتر این روزها خیلی سرت شلوغ شده و هرچه زمان میگذرد شلوغتر هم میشوی.» حتماً این موضوع برای انسانها هم وجود دارد.
مثلاً خود شما هر سال درسهایتان سنگینتر از سال گذشته میشود. خب من به شما میگویم که روند زندگی همین است. یعنی فکر نکنید اگر دوران مدرسه را تمام کنید دیگر آزاد میشوید. اتفاقاً آن زمان بیشتر از حالایتان شلوغ و پرمشغله میشوید.
خلاصه که دیدم اگر حواسم نباشد درگیر روزمرگیهایم میشوم. برای همین گفتم باید موضوعاتی پیدا کنم که هر روز دربارهشان فکر کنم. اینطوری خیلی راحت میتوانم مفیدتر شوم. خب فکرش را بکنید مثلاً من ظهر زیر سایهی درخت نشستهام و رفت و آمد محله هم کم شده است. خب چه چیزی از من کم میشود اگر به یک موضوع مفید هم فکر کنم؟
مطمئناً برای شما هم همینطور است. مثلاً در راه مدرسه هستید و ممکن است به هزار و یک موضوع ناراحتکننده فکر کنید. چون ذهن عادت دارد وقتی آزاد میشود به موضوعات ناراحتکننده فکر کند. (این را من نمیگویم. نتایج تحقیقات میگوید.) خب در این جور مواقع بهتر است شما موضوعی از پیش تعیینشده داشته باشید تا به آن فکر کنید. مطمئن باشید در این فکرکردنهای ساده به نتایج جالب هم میرسید.
یک پیشنهاد از طرف شتک
خلاصه که عزیزانم، فکر نکنید مفید بودن مسئلهای سخت و پیچیده است. شما با همین کار ساده میتوانید فرد مفیدی برای خودتان باشید. پس معطل چه هستید؟ فکر کنید ببینید به چه موضوعاتی علاقه دارید. یک فهرست از آنها تهیه کنید و از فردا که به مدرسه میروید در راه و در زمانهای آزادتان به آنها فکر کنید.
من هم بروم ببینم فکر این رنگهای خیالانگیز مرا به کجا میبرد. البته البته البته حواسم به محله هست. مخصوصاً این روزها که دارید خرید مدرسه انجام میدهید و رفت و آمدهایتان بیشتر شده است.
راستی، امروز شتک هم به کمکم آمده و کلانتری میکند. میگوید به همهتان سلام برسانم. چی؟ چی؟ آهان، یادآوری خوبی است. شتک میگوید «در زمانهای تلفشدهتان لغتهای زبانی دیگر را یاد بگیرید. این کار باعث میشود حس خیلی خوبی نسبت به خودتان پیدا کنید.» ممنونم شتک!
نتیجهی ماجرای کلانتر پفک و اینطوری مفید باشیم
همه دوست داریم در زندگی مفید باشیم و مطمئناً هیچکس دوست ندارد یک شخص اضافی و غیر مفید باشد. اما خیلیهایمان فکر میکنیم مفید بودن کار سخت و پیچیدهای است. کلانتر پفک جانتان به شما میگوید اصلاً هم اینطوری نیست.
مطمئناً وقتهای مردهی بسیاری در زندگی دارید. در آنها چه کار میکنید؟ واقعاً تا به حال به آن فکر کردهاید؟ آنها معمولاً الکی میگذرند. اما میتوانید برایشان برنامهای داشته باشید. مثلاً در اینجور زمانها به موضوعاتی که علاقه دارید فکر کنید تا به نتایج جالبی درموردشان برسید.
مثلاً من به رنگها علاقه دارم و این روزها به رنگها فکر میکنم. بله، لغت زبانی دیگر را یاد گرفتن هم روش خوبی است که کمک میکند احساس مفید بودن کنید.
وای، نتیجهگیریام چقدر طولانی شد! اشکالی ندارد. این موضوع خیلی مهم است. ارزشش را داشت!
توضیح تصویر
شاید برایتان سؤال شود قیافهی گربهها در حین فکر کردن به یک موضوع چطوری میشود. خب قیافهی ما بسته به موضوعی که به آن فکر میکنیم متفاوت است.
مثلاً در این تصویر غلطک دارد به یک بازی کامپیوتری نگاه میکند که در آن گربهها میتوانند سگها را اذیت کنند! و احتمالاً فکر میکند چقدر خوب بود اگر در واقعیت هم همینطور بود! واقعاً که چه بازیهایی وجود دارد!
اختصاصی نشریهی اینترنتی نوجوانها – یاسمن رضائیان