کریستف کلمب (۱۴۵۱ – ۲۰ مه ۱۵۰۶) سوداگر و دریانورد اهل جنُوا در ایتالیا بود که برحسب اتفاق قارهٔ آمریکا را کشف کرد. او که از طرف پادشاهی کاستیل (بخشی از اسپانیا) مأموریت داشت تا راهی از سمت غرب به سوی هندوستان بیابد، در سال ۱۴۹۲ میلادی با سه کشتی از عرض اقیانوس اطلس گذشت اما به جای آسیا به آمریکا رسید. کلمب هرگز ندانست که قارهای ناشناخته را کشف کرده است.
کریستف کلمب از چهرههای بحث برانگیز تاریخ است. برخی – از جمله اکثر سرخپوستان آمریکا – او را مسئول مستقیم یا غیرمستقیم کشتار دهها میلیون نفر از مردم بومی و عامل استثمار آمریکا از سوی اروپا میدانند؛ در حالیکه دیگران وی را به خاطر نقش مؤثری که در گسترش فرهنگ و تمدن غرب ایفا کرد میستایند.
سالهای نخست
در مورد زادگاه واقعی کلمب روایت های مختلفی مطرح شده و درباره سال های نخست زندگانی او اطلاعات اندکی موجود است. اکثر تاریخ نگاران وی را اهل جنُوا در ایتالیا میدانند اما برخی نیز او را اسپانیایی دانستهاند. کریستف کلمب در روزی بین ۲۶ اوت تا ۳۱ اکتبر سال ۱۴۵۱ زاده شد. پدرش دومنیکو کلمبو تاجر پشم و مادرش سوزانا فونتاناروسا دختر یک بازرگان پشم بود. کلمب سه برادر کوچکتر به نامهای بارتولومئو، جیووانی په لِگرینو و جیاکامو و خواهری به نام بیانچینِتا داشت. در ۱۴۷۰ م. خانوادهاش برای کار به ساوانو کوچ کردند جایی که کریستف و برادرش بارتولومئو توانستند در کنار پیشه خانوادگی کارتوگرافی (نقشهکشی) نیز بیاموزند. کلمب تحصیلات رسمی نداشت و تا حدود بیست و چهار سالگی خواندن و نوشتن نمیدانست اما چون آرزو داشت که ناخدای کشتی شود در این دوره و بعد از آن کوشید تا با مطالعهٔ فراوان نزد خود این کمبود علمی را جبران کند.
در سال۱۴۷۴ میلادی کلمب در شمار کارکنان کشتی گروه «سرمایهداران اسپنولا» که از مشتریان جنوایی پدرش بودند درآمد. پس از آن یک سالی را روی یک کشتی در حوالی آبهای جزیرهٔ خیوس (واقع در دریای اژه) خدمت کرد . کلمب پس از دیداری کوتاه از خانه دوباره رهسپار خیوس شد و یک سال دیگر را آنجا گذراند.
در ۱۴۷۶ همراهی با یک هیأت بازرگانی این فرصت را نصیب کلمب کرد تا برای نخستین بار به اقیانوس اطلس سفر کند ولی در حوالی خلیج سنت وینسنت دزدان دریایی فرانسوی به ناوگان حملهور شدند و آن را به آتش کشیدند و کلمب که جان بدر برده بود، به ناچار شش مایل شنا کرد تا خود را به ساحل برساند.
در ۱۴۷۷ کلمب مقیم پرتغال شد که در آن زمان قطب بازرگانی دریایی اروپا بود و کشتیهای زیادی از آنجا به مقصد انگلستان، ایرلند، ایسلند، جزیرهٔ مادئیرا، مجمعالجزایر آزور و آفریقا عازم میشدند. کریستف و بارتولومئو کار خود را در لیسبون (پایتخت) با نقشهکشی آغاز کردند. پس از مدت کلمب به عنوان تاجر ملوان به یک ناوگان پرتغالی پیوست و طی دو سال برای خرید شکر به مادئیرا و از طریق ایرلند به ایسلند سفر کرد. او پس از سفری به سواحل غرب آفریقا به مقام نمایندگی تجاری پرتغال در کرانهٔ گینه منصوب شد. (۱۴۸۵ – ۱۴۸۲).
تصوری که کلمب از موقعیات جغرافیایی داشت
اهداف سفر
عواملی چون میسیونری یا گسترش مسیحیت، قدرت کاستیل و آراگون، بیم از خطر کشور پرتغال، اشتیاق به یافتن طلا، ماجراجویی و امید به فتح سرزمین های جدید، نیاز اروپا به تهیه ادویه و گیاهان معطر و دارویی، انگیزه نخستین سفر کلمب به هند شد.
در عصر کلمب، اروپایی ها برای سفر به هند (منظور از هند آسیای جنوبی و شرقی بود) راهی نداشتند جز حرکت به سمت جنوب، دور زدن قارهٔ آفریقا از کنار دماغهٔ امید نیک و رفتن به طرف شرق در طول اقیانوس هند. در دههٔ ۱۴۸۰ میلادی، کلمب نیز خیال سفر به هند را در سر داشت ولی نه از طریق معمول. او میخواست با حرکت مستقیم از اروپا به سوی غرب و عبور از دریای محیط (اقیانوس اطلس) به آسیا برسد.از نظر دیگران نقشهٔ جسورانهٔ کلمب نپذیرفتنی و بی فایده بود و او ناچار شد برای یافتن پشتیبان در میان قدرتمندان و افراد صاحب نفوذ کوشش زیادی به کار برد. برخی معتقدند که علت این استقبال سرد، اعتقاد اروپاییها به تخت بودن کرهٔ زمین بود.
سفر نخست
کلمب در آغاز در سال ۱۴۸۵ میلادی طرح خود را به دربار پرتغال ارائه داد و پیشنهاد کرد که زیر پرچم این کشور در جزایر هند به اکتشاف بپردازد اما کارشناسان پادشاه پس از بررسی به این نتیجه رسیدند که خط سیر سفر بسیار طولانیتر از آن چیزی است که کلمب ادعا میکند (امروز میدانیم که مسافت واقعی حتی از برآورد پرتغالیها نیز درازتر بود) و درخواست او پذیرفته نشد. احتمالاً طمع زیاد و توقعات مالی نامعقول کلمب هم در رد تقاضای وی بیتأثیر نبود.
او که از مقامات لیسبون ناامید شده بود به اسپانیا رقیب سیاسی پرتغال پناه برد تا از حاکمان آن دیار کمک بخواهد. در ۱۴۸۵ میلادی بخش اعظم اسپانیای امروزی زیر سلطهٔ فردیناند شاه آراگون و ایزابلا ملکهٔ کاستیل بود که پس از ازدواج با یکدیگر بطور مشترک بر قلمروی بزرگ حکومت میکردند. کلمب در مجموع توانست نقشهاش را به متخصصان دربار اسپانیا بقبولاند اما هفت سال (تا ۱۴۹۲ میلادی) طول کشید تا با شاه و ملکه به توافق نهایی برسد. در نهایت قرار بر این شد که نیمی از بودجهٔ سفر را سرمایهداران ایتالیایی بگذارند و نیم دیگر از سوی دولت اسپانیا فراهم شود. نبردهای سخت با مسلمانان و تصرف گرانادا خزانه سلطنتی را تهی کرده بود و پرداخت همین سهم پنجاه درصدی هم برای دولت آسان نبود. پیش از آغاز سفر شاه و ملکه کلمب را به مقام دریاسالاری گماردند و سخاوتمندانه حق موروثی حکومت بر تمام سرزمینهای کشف شده در آن سوی اقیانوس را به وی بخشیدند. احتمالاً آن دو گمان میکردند که کلمب هرگز از سفر باز نخواهد گشت.
پس از تحویل گرفتن سه کشتی با ملزومات کامل از دولت، نوبت به کار دشوار گردآوردن خدمه رسید. بیشتر ملوانان از رفتن به چنین مأموریت «جنونآمیزی» وحشت داشتند. اگر نفوذ سیاسی ملکه و وعدههای رنگارنگ کلمب نبود شاید هیچکس حاضر با همراهی با وی در این سفر نمیشد.
سرانجام در غروب سوم اوت سال ۱۴۹۲ میلادی سه کشتی سانتاماریا، نینیا و پینتا همراه با نود نفر خدمه به فرماندهی کلمب از بندر پالوس به راه افتادند و پس از توقفی کوتاه در جزایر قناری (آفریقا) رهسپار دل اقیانوس شدند.
در آغاز اوضاع خوب بود و ملوانان کاملاً از کلمب فرمان میبردند ولی پس از چند روز که ساحل در زیر خط افق ناپدید شد، بتدریج دچار ترس و وحشت شدند. تا آن زمان تمام کشتیهایی که در اقیانوس اطلس سفر میکردند یکی از دو مسیر شمالی یا جنوبی را در پیش میگرفتند و همواره کرانههای اروپا یا آفریقا در نزدیکی آنها بود. اما اکنون آنها درحال رفتن به بخشهای ناشناخته مرکزی بودند؛ جایی که به عقیدهٔ عوام پر از هیولاهای هولناک بود و طوفانهای شدید راه کشتیها را میبست . کلمب از نارضایتی زیردستانش آگاه بود. گفتهاند وی یک دفتر رخدادنگاری روزانه جعلی ترتیب داده بود که فواصل را کوتاهتر از مقدار واقعیشان در آن ثبت میکرد تا افراد نفهمند که چه مقدار پیش رفتهاند و از هراسشان کاسته شود . این داستان به احتمال زیاد واقعیت ندارد. با حضور ناخداهای دیگر و افسران و سکانداران با تجربه در ناوگان، کلمب هرگز نمیتوانست با چنین ترفندی آنها را بفریبد .
مسافرت پنج هفته به طول انجامید . در این مدت ملوانان وحشتزده بارها بر فرمانده خود شوریدند و حتی خواستند او را سربه نیست کنند و کشتیها را به اسپانیا بازگردانند . اما هر بار کلمب با وعده یا تهدید آرامش را برقرار میساخت.
در بیستم سپتامبر با مشاهدهٔ دستهای پرنده که از شرق میآمدند این امید در ایشان قوت گرفت که خشکی در آن حوالی است. بالاخره در یازده اکتبر دیدهبانان وجود یک خشکی را در روبرو اعلام کردند؛ فردای آن روز، ۱۲ اکتبر ۱۴۹۲ میلادی و بر اساس تقویم یهودی مصادف با ۲۱تشرین سال ۵۲۵۳ یعنی آخرین روز سوکت(به انگلیسی: Sukkot)، روز هوشانارابا(به انگلیسی: Hoshana Rabba) بود،[۹] کلمب و یارانش پس از ۳۵ روز سفر سخت، پا بر جزیرهای زیبا و سرسبز از مجمعالجزایر باهاما (آمریکای مرکزی) گذاشتند.
رفتار بومیان آمریکایی با تازهواردان دوستانه و صلحجویانه بود. کلمب در نامهای به فردیناند و ایزابلا دربارهٔ ساکنان جزیره مینویسد:
«اگر اعلیحضرتین دستور فرمایند، میتوانم تمام آنها را به کاستیل گسیل دارم یا در همین جزیره به اسارت گیرم. پنجاه مرد کافیست تا کل این مردم را تحت انقیاد در آورید و به انجام دادن هر کاری وادار سازید.»
او ادامه میدهد:
«این مردم دین ندارند و حتی بت نمیپرستند. بسیار نجیبند و نمیدانند بدی چیست. هیچ نوع سلاحی ندارند؛ نه یکدیگر را میکشند و نه از هم سرقت میکنند.»
پس از ارتباطات دوستانهٔ آغازین میان بومیان و غربی ها، کلمب به این باور رسیده بود که گسترش دین مسیح در میان این جماعت نه با توسل به زور که با محبت ممکن خواهد بود.
کلمب در این سفر اول کرانههای شمال شرقی کوبا و هیسپانیولا (جزیرهٔ هائیتی امروزی) را نیز کاوش کرد. اما در شب میلاد مسیح به هنگام گشتزنی، سانتاماریا، کشتی اصلی فرماندهی در کرانه هیسپانیولا به گل نشست و ناگزیر به حال خود رها شد. به این ترتیب ناوگان کلمب به یک کشتی محدود گردید . (کشتی پینتا کمی بعد از کشف کوبا شورش کرده و گریخته بود.) کلمب که از مدتی قبل در حال برنامهریزی برای بازگشت به اروپا بود دیگر برای بردن تمام افرادش جای کافی نداشت. از این رو پس از کسب اجازه از گواکاناگاری رئیس بزرگ بومیان، قرارگاهی در هیسپانیولا برپا کرد و سی وپنج نفر از ملوانان داوطلب را آنجا گذاشت که تا زمان بازگشت دوبارهٔ کلمب به کشاورزی بپردازند.
در ۴ ژانویه ۱۴۹۳ میلادی مسافران کشتی نینیا راه میهن خود را در پیش گرفتند و پس از تحمل مشقات بسیار و دست و پنجه نرم کردن با بادهای ناشناخته و طوفانهای سخت اقیانوس به اروپا رسیدند. اما کلمب برخلاف میلش نتوانست مستقیما در کاستیل پیاده شود و چند ماهی را نزد پرتغالی ها (دشمن دیرین اسپانیا) در بازداشت به سر برد. در این مدت کوتاه اخبار اکتشافات او در سراسر اروپا پیچید بطوری که وقتی در ۱۵ مارس بالاخره کلمب در میان استقبال پرشور مردم به اسپانیا وارد شد سفرنامهاش به چاپ سوم رسیده بود. او بلافاصله با طلاهای غنیمتی و چند بومی اسیر به دربار رفت و فردیناند و ایزابلا به گرمی پذیرای او شدند. در این مجلس علاوه بر طلا، کلمب چهار تحفهٔ تا آن زمان ناشناختهٔ دیگر از«دنیای نو» را تقدیم شاه و ملکه کرد؛ گیاه تنباکو، میوهٔ آناناس، بوقلمون
و وسیلهٔ محبوب ملوانان یعنی ننو.
کلمب در حال نامگذاری دنیای جدید
سفر دوم
(۱۴۹۳ میلادی – ۱۴۹۶ میلادی) در ۲۴ سپتامبر ۱۴۹۳ میلادی، کلمب با ناوگانی از هفده کشتی مجهز با همراهی یک گروه ۱۲۰۰ نفری جهت استعمار و سرکوب بومیان، عازم آمریکا شد. او این بار نسبت به سفر اول مسیر جنوبیتری را برگزید و پس از ۲۶ روز به جزیرهٔ بزرگ دومینیکا (آمریکای مرکزی) رسید سپس راه شمال را در پیش گرفت و به ترتیب جزایر آنتیل کوچک – شامل گوادلوپ، مونتسرات، آنتیگوا و نویس (Navis)- و جزایر ویرجین و پورتوریکو را کشف و همه را جزئی از قلمرو اسپانیا اعلام کرد؛ سپس به هیسپانیولا رفت و به جستجوی یاران پیشین برآمد اما مهاجرنشین را خالی از سکنه یافت؛ اروپایی های ساکن جزیره، همه در جنگ با بومیان کشته شده بودند. وی در مدت اقامت کوتاهش یک قلعهٔ کوچک در داخل و یک شهرک در کرانههای شمالی جزیره بنا نهاد.
کلمب در ادامهٔ مأموریت اکتشافی، بیشتر کرانههای جنوبی کوبا را از شرق تا غرب پیمود اما پیش از رسیدن به انتهای آن به این پندار که به جای جزیره با شبهجزیرهای روبروست، تغییر مسیر داد و جامائیکا را کشف کرد.
کلمب پس از سپردن امور به دست برادرانش در ۱۰ مارس ۱۴۹۶ میلادی هیسپانیولا را به مقصد اروپا ترک کرد. سفر دوم او هم به پایان رسید.
سفر سوم و بازداشت
در سال ۱۴۹۸ میلادی کلمب برای سومین بار به آمریکا رفت. او در این سفر پیش از رسیدن به هیسپانیولا جزیرهٔ ترینیداد را کشف کرد(۳۱ ژانویه) و بخشهایی از ریزشگاه رودخانهٔ اورینوکو در خاک اصلی آمریکای جنوبی را پویید (اول اوت).
اوضاع در مهاجرنشین اسپانیایی ناآرام بود. مهاجرانی که وعدههای کلمب را شنیده و به طمع ثروتهای بیپایان دنیای نو راهی آمریکا شده بودند، اینک ناخشنود از وضعیت خود، برکناری وی را میخواستند. کلمب که درگیر سرکوب بومیان بود برای مقابله با این فتنهٔ جدید از خود شدت عمل نشان داد و چند تن از افرادش را به جرم نافرمانی اعدام کرد. شماری از ناراضیان پس از بازگشت به وطن، از کلمب به دربار اسپانیا شکایت بردند و او را به سؤمدیریت و بیکفایتی متهم کردند. شاه و ملکه یک بازرس سلطنتی به نام فرانسیسکو دِ بوبادیلا را مأمور رسیدگی به این شکایات کردند. او نیز پس از ورود به آمریکا (۱۵۰۰ میلادی) بیدرنگ کلمب و برادرانش را از مناصبشان خلع و همه را تحت الحفظ به اسپانیا فرستاد. هرچند کلمب پس از مدت کوتاهی آزادیش را به دست آورد ولی مقام فرمانداری دیگر به او داده نشد.
سفر چهارم
در ۹ مه ۱۵۰۲ میلادی کلمب برای چهارمین و آخرین بار به آمریکا رفت با این هدف جسورانه که برای نخستین بار کرهٔ زمین را دور بزند . او و پسر کوچکترش فردیناند برای یافتن راه عبوری به سوی غرب سراسر کرانههای آمریکای مرکزی را از بلیز تا پاناما جستجو کردند ولی حادثهٔ تصادف با یک کشتی بازرگانی بومی آنان را از ادامهٔ سفر بازداشت . تا رسیدن نیروی کمکی از هیسپانیولا، کلمب به ناچار یک سال را در جامائیکا به سر برد و سرانجام در ۷ نوامبر ۱۵۰۴ میلادی توانست به اسپانیا بازگردد.
در سالهای آخر عمر کلمب طبق توافقات اولیه با دربار خواستار دریافت ده درصد کل سودهای بدستآمده از سرزمینهای جدید شد ولی دولت به این بهانه که وی دیگر به عنوان فرماندار انجام وظیفه نمیکند، قراردادهای پیشین را معتبر ندانست و درخواستهایش را رد کرد.
کریستف کلمب در ۲۰ مه ۱۵۰۶ میلادی در اسپانیا درگذشت . آرامگاه او در کلیسای جامع سویل یا به روایتی در کلیسای جامع سانتا دومینگو است.
پس از مرگ
کریستف کلمب در وصیتنامه خود درخواست کرده بود که در آمریکا دفن شود، ولی در زمان مرگ او در سال ۱۵۰۶ کلیسای مناسبی در آنجا وجود نداشت. از این رو او ابتدا در شهر والادولید اسپانیا دفن شد و سپس به صومعهای در سویل منتقل شد. با این حال جسد او را در سال ۱۵۴۲ از خاک خارج و به هیسپانیولا منتقل کرده و در سانتو دومینیگو (پایتخت جمهوری دومینیکن) دفن کردند. در پایان قرن هفدهم، اسپانیا قسمت غربی هیسپانیولا را به فرانسه واگذار کرد و جسد کلمب به کوبا منتقل شد. بعدها هنگامی که کوبا به استقلال دست یافت، در سال ۱۸۹۸، جسد برای آخرین بار از اقیانوس اطلس گذشت و در کلیسای جامع سویل دفن شد.
در بنای یادبود کلمب در پایتخت جمهوری دومینیکن، جعبهای حاوی استخوانهایی وجود دارد که روی آن نوشته شده “کریستف کلمب”. محققینی که از جسد موجود در سویل نمونه برداری دی ان ای کردهاند میگویند که نتیجه با دی ان ای برادرش دیگو، که او هم در نزدیکی سویل دفن شده، همخوان است. نمونههای موجود در سانتو دومینگو تا به حال مورد آزمایش قرار نگرفتهاند.
کریستف کلمب |
|
پرتره کریستف کلمب اثر رافائل تخدو |
|
زادروز |
مابین ۲۶ اوت تا ۳۱ اکتبر ۱۴۵۱ |
درگذشت |
۲۰ مه ۱۵۰۶ (۵۴ سال) |
آرامگاه |
کلیسای جامع سبیا یا |
ملیت |
جنوایی |
پیشه |
سوداگر و دریانورد |
مذهب |
کاتولیک رومی |
همسر |
فیلیپا مونیتز (۸۵-۱۴۷۶) |
شریک زندگی |
بئاتریس انریکه د آرنا ۱۵۰۶-۱۴۸۵) |
فرزندان |
دیگو |
|
|
امضا |
2 پاسخ
هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااان؟پس کی بوده مهندس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
با سلام …………
کرستف کلمب اولین شخصی نبوده که آمریکا رو کشف کرده