نوجوانان و راه های مبارزه با کم رویی و خجالتی بودن

 

افرادی که به درد کم رویی و خجالتی بودن گرفتارند، بخوبی می ‌دانند که هیچ ‌چیز ناراحت‌ کننده‌ تر از آن نیست که فردی دچار خجالت شود.معمولا افراد کم رو و خجالتی در روابط اجتماعی و ارتباط برقرار‌کردن با دوستان و اقوام بویژه افراد غریبه، دچار اضطراب می‌شوند و همین اضطراب روی شکل ظاهری آنها تاثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، به هنگام صحبت‌ کردن چهره آنها سرخ می‌شود، عرق می‌ کنند، ضربان قلبشان تند می ‌زند، به نظر دستپاچه و نگران هستند، حس خوبی نسبت به اطرافیان ندارند و همیشه نگرانند که دیگران راجع به آنها چگونه فکر می ‌کنند، بنابراین از ارتباط بر​قرار‌کردن با اقوام، دوستان و… کناره‌گیری می‌کنند.

بیشتر افراد خجالتی به علت این همه اضطراب و نگرانی که دارند، توانایی‌های خودشان را دست‌ کم می‌گیرند و این امر باعث می ‌شود تا بیشتر فرصت‌های کاری و موقعیت‌های خوب اجتماعی را از دست بدهند. به هر حال این حس در روابط شخصی و خانوادگی، در محیط کار و نیز در تمام ابعاد مختلف زندگی حتی وقتی که به کمک دوستان ، همکاران و… احتیاج دارند، تولید مشکل می‌ کند.

کم رویی و خجالتی بودن

پیامد های کم رویی و خجالتی بودن :

ـ معمولا جوانان خجالتی وقتی در جلسه یا کنفرانس شرکت می ‌کنند یا می‌خواهند به سوالی پاسخ بدهند، دچار اضطراب می‌شوند. بنابراین برای فرار از این شرایط در آن جلسات و کنفرانس‌ها شرکت نمی ‌کنند، در نتیجه فرصت‌های کاری و موقعیت‌های خوب اجتماعی را از دست می‌دهند.

  • ـ افراد خجالتی معمولا دوستان بسیار کمی دارند
  • ـ آنها در فعالیت‌های اجتماعی شرکت نمی ‌کنند
  • ـ افرادی بی ‌اراده، بی‌ انگیزه و نیز بدبینی هستند
  • ـ اعتماد به‌ نفس بسیار ضعیفی دارند
  • ـ بیش از حد از رایانه استفاده می ‌کنند. معمولا به دیدن اقوام و دوستان نمی ‌روند

اما براستی چرا بعضی از جوانان خجالتی می ‌شوند؟ آیا شما والدین می‌دانید علت خجالتی شدن جوانان‌تان ریشه در دوران کودکی آنها دارد؟محیط خانواده، روابط اعضای خانواده، سرزنش ‌کردن‌های بیهوده و… از عوامل محیط و موثر در خجالتی ‌شدن جوانان است

محیط خانه

یکی از مهم‌ترین عوامل خجالتی ‌شدن جوانان، محیط خانه و نیز طرز برخورد افراد خانواده بخصوص والدین با آنها می ‌باشد. بیشتر کودکانی که مورد محبت و توجه پدر و مادرشان قرار نگیرند درسن جوانی اعتماد به‌ نفس خویش را از دست می‌دهند و دچار درد خجالت می‌شوند؛ بنابراین محبت والدین باعث می‌شود که کودک در محیط خانه احساس آرامش و امنیت کند، منظور از آرامش و امنیت این است که کودک بفهمد اطرافیان بخصوص پدر و مادر حامی او هستند و نمی ‌گذارند آسیبی به او برسد و اگر کودک در محیط خانه احساس آرامش نکند و همچنین متوجه شود که دارد محبت اطرافیان را از دست می ‌دهد، کم ‌کم اعتماد به ‌نفس‌اش پایین می‌آید و دچار اضطراب و نگرانی می‌شود.

روابط میان افراد خانواده

روابط دوستانه و صمیمی بین افراد خانواده بسیار اهمیت دارد. وقتی روابط بین پدر و مادر یا دیگر اعضای خانواده دوستانه و صمیمی نباشد یا مدام با یکدیگر جر و بحث کنند، این ناآرامی و روابط غیر دوستانه در خانواده باعث می‌شود، کودک به لحاظ روحی آسیب ‌دیده و دچار استرس و نگرانی شود در نتیجه در دوران نوجوانی و جوانی دچار درد خجالت می‌شود.

ارتباط انتقاد و سرزنش‌کردن با کم رویی و خجالتی بودن

متاسفانه اغلب والدین وقتی فرزندشان اشتباه می‌ کند، او را سرزنش می‌کنند و نیز رفتار و گفتار او را مایه خجالت خود می‌ دانند و از هر کاری که او انجام می‌دهد انتقاد می‌کنند. آیا می‌دانید سرزنش‌ها و انتقادهای شما چه ضربه بزرگی بر روح و روان فرزند دلبندتان می‌گذارد؟ و چگونه او را بی‌اعتماد به خویشتن می‌کند؟ بنابراین والدین آگاه و دانا بهتر است به جای انتقاد و سرزنش‌ کردن از فرزند خویش با لحنی دوستانه و صمیمی با او صحبت کنند و علت رفتارش را جویا شوند.

کم رویی و خجالتی بودن

راهکارهای ساده، اما مهم برای مبارزه با کم رویی و خجالتی بودن

ـ یکی از ساده ‌ترین کارهایی که شما می‌ توانید انجام دهید این است که در مورد افراد کمرو و خجالتی که نمی ‌توانند براحتی با دیگران ارتباط بر قرار کنند، شما پیشقدم شوید و با آنها ارتباط دوستانه‌ای برقرار کنید. به عنوان مثال:

  • در جمع با آنها دست بدهید، احوالپرسی کنید و آنها را به دوستان و اقوام خویش معرفی کنید.
  • ـ آنها را تشویق و ترغیب کنید تا درباره اتفاقاتی که در طی شبانه‌ روز برایش پیش آمده است، صحبت کنند و همچنین احساس شخصی خویش را در مورد آن اتفاق بیان کنند.
  • ـ به آنها بیاموزید که برای رسیدن به اهداف و نیز کسب موفقیت در ​کار و تحصیل باید بتوانند آرامش خود را حفظ و نسبت به نگرانی‌ های خود بی‌اعتنا باشند.
  • ـ به آنها یاد بدهید تا افکار منفی را از ذهن‌ شان پاک و افکار مثبت را جایگزین آن کنند به عنوان مثال یک نفس عمیق بکشند و با خود بگویند من آدم خجالتی نیستم یا من استرس و اضطراب ندارم. در واقع کلمات آرامش بخش را برای خود تکرار کنند.
  • ـ به آنها بگویید، حس کمرویی یک حس کاملا طبیعی است و برای هر کسی در هر سنی که باشد ممکن است پیش بیاید.
  • ـ از آنها بخواهید به جای فاصله گرفتن از مردم و اجتماع، در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنند و فرصت‌های خوب کاری را از دست ندهند.
  • ـ و  افراد کمرو و خجالتی بدانند که با غلبه بر این حس قادر خواهند بود بیشتر و بهتر از زندگی و روابط‌شان لذت ببرند.

روش های مبارزه با کم رویی و خجالتی بودن

1 ) روی یک هنر متمرکز شوید و آن را خوب یاد بگیرید.

موسیقی، نقاشی، خطاطی و هنرهای دیگر، اعتماد به نفستان را به وضوح افزایش خواهد داد.

2) برای رهایی از کم رویی و خجالتی بودن به دیگران کمک کنید.

منتظر نشوید که از شما کمک بخواهند. به دنبال کمک کردن به این و آن، باید بدوید. این یک دستورالعمل است؛

ماشین یک نفر وسط خیابان خراب شده و روشن نمی شود و حالا راننده منتظر است کسی بیاید کمکش کند و ماشین را هُل بدهد.
همسایه تان از بازار برمی گردد و دستش حسابی پُر است و زنبیل دارد از دستش می افتد.
پیرمرد مغازه دار، زورش نمی رسد که به تنهایی، کرکره مغازه را بدهد بالا.

خب، چرا معطلید؟ مگر نمی خواستید تمرین های ضد خجالت تان را شروع کنید؟ چه بهتر از این؟ با این تیر، خیلی بیشتر از یکی دو نشان را خواهید زد. مطمئن باشید. خرجش فقط دو کلمه است: کمک نمی خواهید؟ (البته لبخند و ارتباط چشمی را هم هنگام ادای این دو کلمه فراموش نکنید). نمی دانید چقدر موثر است!

3) دلتان می خواهد وقتی وارد یک جمع می شوید،با شما چطور برخورد کنند؟

دوست دارید با لبخند به استقبال تان بیایند؟ به شما توجه کنند؟ به حرف های تان صمیمانه گوش کنند و صمیمانه با شما هم کلام شوند؟ و چیزهایی از این قبیل؟ بسیار خب. می گویند خجالتی ها، خجالتی ها را خوب می شناسند. خجالتی های جمع را پیدا کنید و با آن ها همان طوری رفتار کنید که دل تان می خواهد با شما رفتار شود. با سوال های صمیمانه تان، آن ها را به صحبت کردن وادار کنید و جواب های شان را با رغبت بشنوید. این کار، هم برای معاشرتی تر شدن آن ها مفید است، هم برای خودتان یک تمرین تمام عیار مجلس آرایی است. شروع کنید و ببینید که چه قدر روی خودتان تاثیر می گذارد!

4) وقتی به یک محفل رو دربایستی دار می رسید.

مثلا به یک مهمانی رسمی، دعوت می شوید، وقت تان را طوری تنظیم کنید که زود برسید. این نکته در عین سادگی، بسیار مهم است. حداقل فایده اش این است که با سنگینی فضای جلسه، زودتر آشنا می شوید و کم کم ترس تان از آن جمع می ریزد. امتحان کنید! وقتی یک جمع خلوت در حضور شما آرام آرام شلوغ می شود، حس خجالت تان خیلی کم تر است نسبت به وقتی که ناگهان به یک مجلس شلوغ وارد می شوید. معمولا آن هایی که دیرتر به چنین محافلی وارد می شوند، استرس بیشتری را پشت سر می گذارند و آن هایی که زودتر می رسند، راحت تر با تازه واردها ارتباط برقرار می کنند.

کم رویی و خجالتی بودن

5) از هم صحبت خود تعریف کنید.

این که دیگر کاری ندارد. هم آسان است، هم فوق العاده موثر. اغلب آدم ها وقتی ازشان تعریف می کنید، ذوق می کنند و بیشترشان آن قدر ذوق می کنند که به هیچ قیمتی حاضر نمی شوند هم صحبتی با شما را از دست بدهند. البته هنگام اجرای این تکنیک باید مواظب مغزتان هم باشید؛ چرا که ممکن است جای دندان های کسی که از او تعریف کرده اید، رویش باقی بماند. ضمنا هنگام تعریف و تمجید از این و آن، به هیچ وجه لازم نیست دروغ بگویید.

اگر کمی دقت کنید، مطمئنا در هر آدمی بالاخره یک چیزی پیدا می کنید که قابل تعریف باشد. البته تعریف های تان هم نباید خیلی بی ربط باشد. مثلا وقتی کسی دارد درباره یک موضوع فلسفی با شما صحبت می کند، خیلی بی ربط است اگر بگویید: پیراهن تان چقدر قشنگ است! مثلا بهتر است خودتان را به موضوع مورد بحث، علاقه مند نشان بدهید و از جالب بودن آن موضوع صحبت کنید.

6) نقش آفرینی کنید.

نقش آفرینی، یک اسلحه مخفی است که حتی مطمئن ترین و با اعتماد به نفس ترین آدم هایی هم که شما سراغ دارید، از آن بهره می گیرند. شما دل تان می خواهد وقتی به یک جمع وارد می شوید، چگونه رفتار کنید؟ مطمئن؟ با لبخند باز؟ صمیمانه؟ خوش برخورد؟ و…؟

خب، همه ی این ها را می توانید در خلوت خودتان و در مقابل آینه تمرین کنید. همه ی ما آدم ها کمی تا قسمتی بازیگریم. نقش آفرینی جلوی دوربین شاید کار آسانی نباشد (من واقعا نمی دانم سخت است یا آسان)؛ ولی نقش آفرینی در خلوت و در مقابل آینه را مطمئن هستم که کار آسانی است. تمرین های مکرر این چنینی، ناخودآگاه تان را به همان سمتی می برد که بیشتر تمرینش را می کنید و کم کم شما همانی خواهید شد که دل تان می خواهد.

7)هیچ وقت هیچ کس را تحقیر نکنید.

خصوصا در حضور جمع از چنین کارهایی پرهیز کنید. همه ی ما آدم ها به آرامش و کمک دیگران احتیاج داریم؛ نه به دشمنی و آزار و اذیت شان. مطمئنا وقتی شما کسی را تحقیر یا مسخره کنید، او هم به دنبال بهانه ای خواهد گشت تا این لطف شما را جبران کند! انرژی منفی برای این و آن نفرستید تا انرژی منفی برای تان نفرستند. موقع انتقاد کردن از این و آن هم، یادتان باشد که نباید از هیچ کس در حضور جمع با تندی و خشونت انتقاد کنید. وقتی ارتباط تان با دور و بری ها دوستانه و صمیمانه باشد، آن ها هم برای رفع این جور مشکلات و از جمله برای رفع این حس خجالت درونی به شما کمک خواهند کرد.

8)خیلی هم ایده آل گرا نباشید!

قرار نیست با هر جوکی که شما تعریف می کنید، همه غش و ریسه بروند. قرار نیست با هر حرفی که می زنید، همه به به و چه چه کنند. برای هیچ کس دیگری هم قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد. مطمئن باشید که دیگران هم استانداردهای شان را این قدر دست بالا تعریف نمی کنند. وقتی در یک جمع حضور دارید، کسی از شما انتظار ندارد که فوق العاده باشید.

برای جمع، این مهم است که شما با آن ها همراه باشید، فقط همین! این را هم یادتان باشد که خیلی از خانم ها و آقایان اصلا با آدم های پُرحرف و شوخ و مجلس آرا میانه ی خوبی ندارند و یک خبر خوب دیگر برای خجالتی های عزیز: سکوت و کم حرفی شما را معمولا به پای فروتنی، حجب و حیا و بزرگ منشی تان می گذارند و چه صفتی بهتر از این چند صفت؟

راستی یادتان باشد که، در ملاقات اول تان با هیچ کس زیاد حرف نزنید و اطلاعات شخصی تان را رو نکنید. چه لزومی دارد؟ این کار را متاسفانه بعضی ها برای پنهان کردن آن حس خجالت درونی شان انجام می دهند، غافل از این که دیگران، این کار را غالبا این طور تفسیر و تعبیر می کنند که فاعلان این فعل، آدم های کم ظرفیت و سرخورده یا آدم های گوشه گیر و تنهایی هستند.

کم رویی و خجالتی بودن

9) ارتباط چشمی در برقراری یک ارتباط موثر، خیلی مهم است.

حتما به چشم طرف مقابل تان نگاه کنید. چه وقتی دارید صحبت می کنید، چه وقتی که دارند با شما صحبت می کنند. این ارتباط چشمی را ترجیحا با یک لبخند ملایم و حالت دوستانه همراه کنید. اگر به هر دلیلی از برقراری یک ارتباط چشمی مناسب ناتوان هستید، سعی کنید به پیشانی طرف مقابل تان نگاه کنید.

از معجزه ی نفس های عمیق هم غافل نشوید؛ چون به هنگام حملات استرس واقعا سودمند است. عادت کنید که با نفس های عمیق، آرامش را به وجودتان برگردانید. این تمرین را می توانید خیلی راحت در حضور جمع، بارها و بارها انجام بدهید. مطمئن باشید که هیچ کس نمی فهمد این کار شما چه معنایی دارد. باور کنید که اصلا کسی حواس اش به شما نیست. راحت باشید.

10) اگر خجالتی باشید، احتمالا تنهایی را به فعالیت های جمعی ترجیح می دهید.

خب، می توانید، از این فرصت مغتنم استفاده کنید و چیزی یاد بگیرید. آدم هایی که تنهایی را دوست دارند، معمولا روحیه شان با هنرآموزی جور است. روی یک هنر متمرکز شوید و آن را خوب یاد بگیرید. موسیقی، نقاشی، خطاطی و هنرهای دیگر، اعتماد به نفس تان را به وضوح افزایش خواهد داد. تا می توانید کتاب بخوانید و اطلاعات کسب کنید. روزنامه، مجله، برنامه های آموزشی، اینترنت و… به زودی، روزی می آید که باید حرفی برای گفتن داشته باشید. خودتان را برای آن روز آماده کنید.

11) شکست های تان را تدبیر کنید.

وقتی دارید برای کسب مهارت های ضد کم رویی و خجالتی بودن تلاش می کنید، یادتان باشد که مثل هر تلاش دیگری، ممکن است شکست هایی هم در سر راه تان باشد. ولی قرار نیست شما از میدان فرار کنید. تا رسیدن به پیروزی نباید دست از تلاش بردارید.فراموش نکنید که نوابغ هم بارها و بارها در مسیر تلاش های شان شکست خورده اند.اما دست از کار نکشیده اند. این را هم یادتان باشد که شکست شما ممکن است ناشی از شرایط باشد، نه ناشی از اشتباه شما.

مثلا ممکن است شما نتوانید در میان بحث دو نفر دیگر وارد شوید و آن ها را همراهی کنید تنها به این علت که بحث آن ها خصوصی بوده و یا ممکن است سر صحبت را با کسی باز کرده باشید که او در آن لحظه به گرفتاری ها و مشکلات دیگر زندگی اش فکر می کرده و اصلا دل و دماغ صحبت کردن نداشته است و… به هر حال، سعی کنید از هر شکست تان، مثل نابغه ها، درس تازه ای بگیرید و آن درس تازه را در تمرین های بعدی به کار ببندید.

12) همیشه آماده و به روز باشید.

مطلع و گوش به زنگ. کتاب بخوانید، روزنامه، مجله، اینترنت و… اخبار روز دنیا را پیگیری کنید. اخبار هنری، فرهنگی، علمی، سیاسی و… داشتن این اطلاعات به شما کمک می کند که همیشه حرف های شنیدنی در آستین داشته باشید. سوال های حاضر و آماده هم غنیمت هستند. از این قبیل سوال ها همیشه همراه داشته باشید.

طرح یک سوال صمیمانه و مودبانه معمولا نقطه ی شروع مناسبی برای ورود به بحث دیگران است و هر قدمی هم که برای چنین هم کلامی هایی بردارید، مطمئنا قدم بعدی آسان تر و آسان تر می شود.
از سلیقه ها و علاقه های دوروبری های تان هم باید باخبر باشید. این طوری راحت تر می توانید هم صحبت شان شوید.

وقتی می خواهید سر صحبت را با یک جماعتی باز کنید یا وقتی که می خواهید در یک بحث گروهی شرکت کنید، باید این را ارزیابی کنید که آیا آن ها هم مایل هستند حرف های شما را بشنوند و اصلا آیا شما خوب به حرف های آن ها گوش داده اید یا نه. بی محابا حرف شان را قطع نکنید. بهتر است مودبانه و آرام آرام به هر بحثی وارد شوید.

کم رویی و خجالتی بودن

13) خودتان را درست کنیدتا از کم رویی و خجالتی بودن رها شوید

با دیگران(لااقل فعلا) کاری نداشته باشید. نمی توانید همه را مجبور کنید همان طوری که شما دلتان می خواهد رفتار کنند. نمی توانید همه را وادار کنید نسبت به حرف ها و رفتارهای شما همان طوری واکنش بدهند که شما دوست دارید. چرا که اولا همه ی آدم ها مثل هم نیستند و مثل هم فکر نمی کنند و ثانیا آن چه مهم است، تلاش و تمرین شما است و توجه به این نکته که آیا شما دارید کارتان را درست انجام می دهید یا نه.

انتظار نداشته باشید وقتی که در یک مهمانی، کنجی نشسته اید و با هیچ کس حرف نمی زنید، دیگران بیایند و شما را از پوسته ی تنهایی بیرون بیاورند. خودتان هم باید کمک کنید. انجام دادن تمرین هایی که از آن ها حرف می زنیم، به عهده ی خودتان است، نه دیگران. ضمنا حواس تان به این نکته هم باشد که سطح توقع تان را از دیگران تصحیح کنید. در هر مهمانی، ممکن است که بغل دستی شما هم خودش خجالتی باشد؛ نزدیک به 50 درصد آدم ها، کم و بیش، با درجات مختلفی، خجالتی هستند. پنجاه درصد یعنی نصف آدم های هر جمع. کم نیست! شما هیچ وقت در اقلیت نیستید.

قرار نیست که یک شبه متحول شوید و ناگهان تبدیل بشوید به آدم بذله گو و پُرحرفی که مجلس آرایی می کند و… این حتی با تلاش شما هم به سرعت به دست نمی آید. آدم ها ذات شان با همدیگر فرق دارد. اما معاشرتی شدن، یک مهارت است که با تمرین به دست می آید. به مهارت های ضد خجالت هم باید یکی یکی تسلط پیدا کنید.

وقتی انرژی تان را در هر مقطع زمانی روی یک یا دو مهارت به خصوص می گذارید خیلی زودتر به نتیجه می رسید. مثلا پیش دستی در سلام گفتن را باید تمرین کرد. وقتی به آن تسلط پیدا کردید، شروع به صحبت با لبخند را تمرین کنید. ارتباط چشمی، دویدن به دنبال کمک به دیگران، کمک به سایر خجالتی های جمع، تعریف های به جا و … هم همین طور.به دست آوردن یک مهارت ممکن است یک سال طول بکشد، در حالی که به دست آوردن یک مهارت دیگر، ممکن است فقط دو روز وقت تان را بگیرد. هر چه سخت تر به دست بیاورید، سخت تر از دست می دهید. این یادتان باشد!

خجالت و کمرویی؛ موانع رشد و بالندگی در نوجوانان

امتیاز به این نوشته
مقاله رو دوست داشتی؟
ارسال نظر
نظرت چیه؟
لینک کوتاه این مطلب
تبلیغات
جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهاد نوجوان‌ها