شاخهای از هنردرمانی است. هدف نقاشی درمانی فراهم آوردن فرصتی برای افراد است تا از طریق رنگ ها و خطوط احساسات، عواطف، نیازها و حتی دانستههای خود را آزادانه و به نحوی که مایل اند بیان کنند. نقاشی و سایر هنرها مانند پلی میان دنیای درون و واقعیتهای بیرونی قرار میگیرند و تصویر مانند یک مـیانجـی در فاصله ایـن دو عمل کرده و جنبههای خودآگاه و ناخودآگاه، گذ شته، حال و آیندهٔ فرد را بازگو میکند.
نقاشی بیش از آنکه در تشخیص اختلالهای روانی بزرگسالان مفید باشد، در شـناخـت و درمان برخی مشـکلات نوجوانان مناسـب است و زمینهای فراهم میکند تا قابلیت و خلاقیت خود را بروز دهند.
روند ساختن، ترسیم و نقاشـی فرایند پیچیدهای است که در طی آن اجزای گوناگونی از تجربیات را برای پدید آوردن کـُلـیـت یک اثر مـعـنادار مورد استفاده قرار میدهد. در این فرایند تولیدی، نوجوان در قالب یک اثر هنری، چیزی بیش از محصول و در واقع بخشی از خود را باز مینمایاند؛ این که چگونه فکر می کند، چه احساسی دارد و چگونه میبیند ؟
به هنگام ترسیم، فرد نه تنها خود را به شکل غیر کلامی، بیان میدارد و از این طریـق پویایی روانی و ارتباط بین فردی اش را به نمایش می گذارد بلکه تعارضات بسیار عمیق خود را نیز فرا فکن می سازد.
یافتههای بورکیت که همین آزمون را در مورد کودکان عادی درسنین ۵ تا ۱۲ سال انجام داد نشان می دهد که:
الف) یک ارتباط خطی بین احساسات و عواطـف نقاش با رنگهای مورد استفاده مشاهده می شود.
ب) افراد، رنگ های خوشایند را برای رنگ آمیزی تصاویر خوشایند، رنگ گرم و رنگ های ناخوشایند را برای تصاویر ناخوشایند (سیاه و به طورکلی تیره) و نیز رنگ های خنثی (خاکستری) را برای تصاویر خنثی بکار می بردند.
ج) کودکان کم سن و سال، رنگ های ( قرمز و بنفش ) و بزرگترها رنگ های تیره تر را بیشتر ترجیح می دادند.
د) رنگ زرد و آبی بین پسران و قرمز در میان دختران غلبه داشته اسـت.
ازمطابقت نتایج حاصل از این دو پژوهش، می توان نتیجه گرفت که اختلاف فاحشی در چگونگی ترسیم میان دانش آموزان سالم و عادی با کودکان دارای ناهنجاریهای روانی وجود دارد. جلسات گروهی نقاشی درمانی بخصوص در هنگام تحلیل گروهی آثار، می تواند شناخت جدیدی نسبت به شکل، رنگ و چگونگی استفاده از آن ها را منتقل کند.
در تکنیک دیگری که به شیوهٔ نقاشی درمانی می توان اجرا کرد امکانات اولیه که در تمرین های قبل نیز به آن ها اشاره شد، در اختیار گروه قرار می گیرد اما این بار « هنر درمانگر» با هدایت گروه به سمت از قبل تعیین شده سعی دارد به ذهن آنان ساختاری بدهد.
به عنوان نمونه با دست مایه قرار دادان سوژهای، بازگویی قصهای یا انجـام یک گردش و ترسیم هر آنچـه گروه دیده است در قالب یک نقاشی، این تکنیک اجرا می شود. دراین شیوه هر کدام از اعضای گروه تلاشی برای تجـسم بخشیدن به ذهنیات خود دارند و در این مرحله است که نقش هنر درمانگر و تیم همراه، برای جهت دهی صحیح به کار گروه مشخص می شود. نقش درمانگر و مداخله آگاهانه او در فرایند خلافیت گروهی اساسی ترین عنصر در کاهش آسیبهای روانی میان اعضای گروه است. تحقیق کاوه، محمد حسین در ارتـبـاط با نـقـش مداخله گرانه معلمان در زمینه بهداشت روانی در مدارس ابتدایی نیز تاکیدی بر همین موضوع است. ایشان همچنین محقق ساختند که:
الـف) عملکرد معلمان با مدارک بالای تحصیلی آنان ارتباط معنی داری دارد.
ب) معلمان آموزش دیده از پتانسیل بالایی برای مشارکت درارائه خدمات برخودار بوده و دارای بیشترین میزان تأثیر در میان دانش آموزان بوده اند.
ج) مداخله آموزشی می تواند عملکرد یا رفتارهای بهداشتی را بهبود بخشد. از این رو می توان با تربیت نیروی انسانـی متخصص و تیم همراه پزشکی و هنری، در سطح مراکز آموزشی شهر و استان، به بهبود شاخصههای کیفی بهداشت روانی دانش آموزان کمک شایان توجهی کرد.