مهارت در باور دیگران و احترام به آن ها
یکی دیگر از مهارت های لازم در زندگی، مهارت باور دیگران و احترام به آنهاست. فرزندان ما باید یاد بگیرند که دیگران در زندگی ما مؤثر هستند و با ایجاد ارتباط صمیمانه و احترام آمیز با آن هاست که می توان به سوی سعادت و نیک بختی قدم برداشت.
«آنتونی رابینز» در کتاب معروف «به سوی کامیابی» به این مهم اشاره دارد و می گوید: بزرگ ترین سرمایه انسانی برای خوشبختی ما، دیگران هستند. کسانی که به موفقیت های درخشان دست یافته اند، تقریبا بدون استثنا دارای حس قوی احترام و تحسین نسبت به دیگران هستند.
از آن جا که انسان موجودی است اجتماعی، لذا برای هر گونه دستیابی به مراتب عالی اخلاقی، علمی و اجتماعی ناگزیر از برقراری رابطه صحیح انسانی با دیگران است.
روانشناسان بر این باور هستند افراد بهنجار قادر هستند که روابط نزدیک و رضایت بخشی با دیگران برقرار نمایند و بر عکس افرادی که اختلال روانی دارند این ها غالبا از حس احترام به دیگران برخوردار نمی باشند.
بنابراین توانایی در ارتباط با دیگران که در سایه باور انسان های دیگر و احترام به آن ها ایجاد می شود، از ویژگی های انسان های سالم و بهنجار است. از این رو ما باید در تربیت شخصیت اجتماعی فرزندانمان به این مسئله توجه کنیم. چرا که این در زندگی و سعادت و یا شقاوت وی در آینده از نقش مهمی برخوردار است.
فرزندان ما باید یاد بگیرند که همیشه نمی توانند بر اساس میل خود و یا بی میلی با دیگران رابطه برقرار کنند و کسانی را بپذیرند یا کسانی را طرد نمایند که در این صورت در زندگی دچار اختلال در روابط خواهند شد و این مسئله تأثیر بسزایی در آینده آنان خواهد داشت.
ما باید به آن ها بیاموزیم که افرادی در جامعه از جایگاه رفیعی برخوردارند که دیگران را باور داشته باشند و به آنان احترام بگذارند و بالعکس انسان های خودمحور، و انسان هایی که بر اساس هوس بازی و همان طور که اشاره شد صرفا بدون ضابطه و فقط بر اساس میل یا بی میلی خود با دیگران رابطه برقرار می کنند، و آنان را می پذیرند و یا از خود طرد می کنند، افرادی خمود و طردشده و به دور از هر گونه روابط سالم اجتماعی و نهایتا پالندگی و رشد و تحول خواهند بود.
و باید توجه داشت که باور دیگران و احترام به آنها، یک فن است و باید برای پیدا کردن این فن و مهارت مهم تمرین و ممارست نمود. و مثل بقیه فنون و مهارت های دیگر زندگی، اساس آن در دوره کودکی ریخته می شود. اگر مادران به بچه ها از همان کودکی احترام به دیگران و باور به دیگران را بیاموزند و به بچه ها یاد دهند که باید در زندگی به دیگران هم توجه نمود، حتی از آن زمانی که فرزندشان را به پارک می برند و مواجه با میل شدید او برای بازی با وسائل پارک می شوند از همان زمان به او بیاموزند که دیگرانی هم وجود دارند که حق استفاده از این وسائل را دارند و باید به آنان هم احترام گذاشت؛ از همان جا این مهارت را به کودک خود آموخته ایم ولی اگر حتی در هنگام مواجه با اعتراض دیگران بگوییم بچه است و دوست دارد که از این وسائل استفاده کند …
از همان جا به او یاد دادیم که فقط بر اساس میل خود عمل نماید و به دیگران و خواسته های آنان بی توجه باشد. و از همین جاست که این برخورد ما عامل بسیار مهم برای پرورش و رشد خودخواهی و خودمحوری در فرزندانمان می شود و این کودک در آینده حتما خودخواه و خودمحور خواهد بود و بی توجه نسبت به دیگران و خواسته های آنان. و قطعا چنین فردی در جامعه خود از جایگاهی برخوردار نخواهد بود و از اینکه بتواند ارتباط سالم با دیگران برقرار نماید احساس عجز می نماید. همین احساس عجز و ناتوانی، او را به خمودگی و افسردگی می کشاند و نهایتا امکان هر گونه ابداع و خلاقیت و رشد و پویایی را از او می ستاند و اعتماد به نفس را در او می میراند و جرئت و شهامت را از او می ستاند. از این رو با توجه به اهمیت مسئله، یکی از وظایف اساسی پدران و مادران، ایجاد این مهارت یعنی باور دیگران و احترام به آنها از کودکی در کودکان می باشد.
همان طور که خردمندترین پدر عالم، در منشور تربیتی خود در نامه 31 به فرزند دلبندش امام حسن(ع) می فرماید: «فرزندم، نفس خودت را در رفتار با دیگران میزان قرار بده، آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند و آنچه را برای خود نمی پسندی، برای دیگران هم نپسند.»
و این مفهوم بلند، یعنی قبول دیگران و احترام به آنهاست که حضرت به فرزندشان گوشزد می نمایند.
منبع : به سوی کامیابی، آنتونی رابنز و غررالحکم