آلیس جین چندلر وبستر معروف به جین وبستر نویسنده توانای آمریکایی و خالق رمان معروف بابا لنگ دراز است.
آلیس جین چندلر وبستر
تاریخ تولد: 24 جولای 1876
محل تولد: فردونیا، نیویورک
تاریخ وفات: 11 جون 1916. نیویورک (در سن 39 سالگی)
شغل: نویسنده و نمایش نامه نویس
ملیت: آمریکایی
سبک کار: تخیلی
جین در شهر فردونیا، نیویورک به دنیا آمد. وی آخرین فرزند خانواده بود. دوران کودکی جین پرشور بود و در کنار مادر مادر بزرگ، مادربزرگ و خانواده اش در زیر یک سقف روزگار گذراند. مادر جین خواهر زاده مارک تویین بود و پدر وی مدیر فروش و ناشر کتاب های تویین. تا 5 سالگی جین، خانواده در رفاه کامل بودند و بعد از مدتی چاپ خانه دچار مشکل شد و پدر جین ورشکسته شد.
در سال 1894 جین از دبیرستان فارغ التحصیل شد و پس از ورود به دانشگاه به صورت جدی شروع به نوشتن کرد. قبل از دانشگاه به دلیل الهام گرفتن از مدرسه شبانه روزی که در آن جا تحصیل می کرد، رمان “فقط پاتی” را نوشت. در دوران دانشجویی رمان های “پتی به دانشگاه رفت” و “بابا لنگ دراز” را نوشت.
در نوامبر 1915 جین نو عروس، کتاب دشمن عزیز را نوشت. این رمان نیز مانند رمان قبلی که بابا لنگ دراز بود با موفقیت به چاپ و فروش رسید. این رمان در واقع دنباله داستان زندگی جودی آبوت و دوستانش است. جین در کنار فعالیت نویسندگی به یتیم خانه ها سر می زد و از زندان ها و نوان خانه ها دیدن می کرد و سعی می کرد به هر نحوی به یتیمان کمک کند. این فعالیت ها باعث می شد وی همیشه شاد و سرزنده باشد.
عصر 10 جون سال 1916 دخترش را به دنیا آورد و جین به دلیل تب پس از زایمان در ساعت 30-7 صبح روز بعد از دنیا رفت. دخترش را جین نامیدند تا نام مادرش همیشه زنده باشد.
رمان بابالنگ دراز
جروشا (جودی) آبوت شخصیت منحصر به فردی است که در یک یتیم خانه بزرگ شده است ولی با این حال او دختری پرشروشور است که رفتار اجتماعی مناسبی دارد و در عین حال شوخ طبع و پر انرژی است. بچه های یتیم خانه کاملا وابسته به موسسه خیریه هستند و حتی لباس های خود را از مردم خیر و ثروتمندان می گیرند.
در یکی از روزهایی که اختصاص به خیرین داشت، یکی از خیرین از انشای جروشا (جودی) خوشش می آید و احساس می کند جودی می تواند روزی یک نویسنده بزرگ شود و به همین دلیل سرپرستی وی را می پدیرد و او را به یک مدرسه شبانه روزی می فرستد. جودی باید هر ماه یک نامه برای سرپرست جدیدش بنویسد و به منشی او بفرستد.
جودی باید به سرپرستی نامه بنویسد که هیچ گاه او را نمی بیند و نامه هایش هم جوابی ندارند. بهتر است برای خواندن نامه های زیبا و دوست داشتنی جودی این رمان دلچسب را بخوانید.
رمان دشمن عزیز 
رمان دشمن عزیز (Dear Enemy) را می‌توان کتابی در امتداد داستان بابالنگدراز به شمار آورد. جین وبستر نویسنده‌ی داستان محبوب بابالنگدراز، در این کتاب قصه‌ی زندگی «سالی»، دوست صمیمی جودی ابوت (شخصیت اصلی داستان بابالنگدراز) را روایت می‌کند. ما از خلال نامه‌نگاری‌های سالی مک‌براید، سیر رشد و پیشرفت او را در زندگی می‌بینیم که چگونه از انسانی غیراجتماعی به شخصیتی مفید و بالغ تبدیل می‌شود. او نامه‌های زیادی به افرادی همچون جودی ابوت، جرویس پندلتون (همسر جودی)، سندی مک‌ری (پزشک یتیمخانه‌ای که سالی در آن کار می‌کند) می‌فرستد و داستان زندگی‌اش را در این نامه‌ها روایت می‌کند. «دشمن عزیز» نامی است که سالی در این نامه‌ها به روی سندی مک‌ری می‌گذارد.
جین وبستر در این داستان سیر بلوغ شخصیت اصلی را در مسیر درام برای مخاطب ترسیم می‌کند. درست مثل چیزی که در بابالنگدراز برای شخصیت جودی ابوت اتفاق می‌افتد. وبستر چالش‌های حضور و رشد یک زن مستقل را در اجتماعی مردسالار در ابتدای قرن بیستم به تصویر می‌کشد. او برای این کار شخصیت اصلی داستان را در روستایی نزدیک نیویورک قرار می‌دهد و به معضلات اجتماعی زمانه‌ی اثر یعنی دهه‌ی دوم قرن بیستم، از جمله نگهداری از کودکان بی‌سرپرست، حقوق زنان، طلاق و حضور زنان در جامعه می‌پردازد. مسائلی که پس از گذشت بیش از یک قرن، هنوز هم کمابیش با آن‌ها دست‌به‌گریبان هستیم.
نویسنده‌ی دشمن عزیز در طول داستان، انتخاب‌های زندگی سالی را در کنار موقعیت‌های دیگر دوستانش مثل جودی ابوت و هلن قرار می‌دهد و نحوه‌ی رویارویی آن‌ها با چالش‌های زندگی‌شان را با یکدیگر مقایسه می‌کند. او با مهارتی مثال‌زدنی در نوشتن، در این کتاب به سراغ ظرافت‌های زندگی زنانه می‌رود و آن‌ها را بازنمایی می‌کند.
به شما پیشنهاد می کنیم پس از خواندن رمان بابا لنگ دراز این رمان را دنبال کنید.
