داستان طنز آب نبات هل دار، نوشته مهرداد صدقی – انتشارات سوره مهر
روایت روز های نوستالژیک دوران جنگ از نگاه پسرچه شرور و بازیگوشی که معتاد است. معتاد ساندویچ! و از یک دوره ای تلاش می کند که ترک کند، هر چند خیلی هم موفق نمی شود و داداش محمدی که محبوب دل هاست و به جبهه می رود و خواهری به نام ملیحه که همیشه خدا در حال جنگ و ستیز با هم هستند.
خانواده چهار نفری به همراه بی بی که همیشه موضوعی برای غر زدن دارد به همراه عمه بتول که ازدواج نکرده و به روایتی ترشیده و همسایه هایی یکی از یکی ماه تر!
محسن، قهرمان داستان آب نبات هل دار، از روزگاری میگوید که مردم با مسائل ساده شادیهای بزرگی میآفریدند، مثلِ اولین تجربة رفتن به سینما؛ دیدنِ اولین تلویزیون رنگی؛ تجربة حضورِ نخستین خوراکیهای لوکس در خانة مردم. انجامدادنِ کارهای ساده برای محسن به ماجراجوییهایی تبدیل میشود که کمتر از هفتخان رستم نیست؛ کارهایی مثل رفتن به مدرسه و پخش آش نذری یا پخشِ کارتِ عروسی برای محسن ماجراهایی را رقم میزند.
فضای داستان سرتاسر ماجراهای خندهدار و حیرتآور است؛ ماجراهایی که محسن آنها را ایجاد میکند. یکی از نقاط قوّت کتاب توانایی نویسنده در نشاندادن فضای پشت جبهههاست؛ نویسنده نشان میدهد که چگونه مردم در این فضا زندگی روزمره خود را میگذراندند و سرگرمیهای خاص خود را داشتند.
نثر روان داستان باعث می شود که شما اصلا متوجه نشوید که چهارصد صفحه کتاب خوانده اید و با تک تک ماجرا ها و خراب کاری های محسن (راوی داستان) یک عالمه خندیده اید! ناگهان به خودتان می آیید و می بینید که بعله چقدر درگیر این خانواده و مسائل حاشیه ای اش شدید و چقدر دوست دارید بدانید در پایان چه اتفاقی می افتد!
اگر می خواهید کمی از این دوران دور شوید و اگر دلتان برای روزهای جنگ تنگ شده خواندن این کتاب به شدت توصیه می شود!