من هر سال تابستون برای شناکردن میرم استخر. اما توی استخر یه ناجی هست که خیلی به من توجه میکنه.چیکار کنم تا این قدر به من توجه نکنه؟
من یه دوستی دارم که خیلی پشت سرم حرف میزنه و بدگویی من رو میکنه ولی جلوی خودم اینقدر قربون و صدقه ام میره که باور میکنم خیلی مهربونه
واقعا خسته شدم شب و روزم به سختی میگذره اصلا نمیدونم چی کار کنم که زمان زودتر بگذره و ببینم ته این زندگی چی میشه