معرفی مشاور روانشناسی نشریه و نحوه طرح پرسش از ایشان

خیلی خوشحال هستیم که توانسته ایم نظر چند هزار نوجوان کشورمان را به وب سایتی که هدفش سرگرمی، آموزش، راهنمایی و پرکردن اوقات فراغت شماست، جلب کنیم. به یاری خداوند و کمک یک خانم فرهیخته و روشنفکر توانسته ایم بخش دیگری از سایت که از زمان راه اندازی غیرفعال مانده بود را افتتاح کنیم و به یکی دیگر از اهداف این نشریه اینترنتی برسیم.

معرفی مشاور روانشناسی نشریه و نحوه طرح پرسش از ایشان

خانم دکتر لیلا سلیقه دار، دکترای برنامه ­ریزی آموزشی دارند و سال­های زیادی است که به عنوان مشاور پای صحبت نوجوان­ ها نشسته اند. ایشان همچنین به عنوان مجری تحقیق و پژوهش با آموزش و پرورش شهر تهران و برخی مدارس همکاری داشته اند. نوشته های ایشان نیز سالیان است که در مجله تخصصی رشد دانش آموز، مجله رشد تکنولوژی یا روزنامه همشهری به چاپ رسیده است. ضمن اینکه کتاب ها و جزوات آموزشی تالیف شده توسط ایشان در ادارات آموزش و پرورش و مراکز آموزش عالی جهت استفاده دانش آموزان، خانواده ها و فرهنگیان منتشر شده است.

از سوابق شغلی خانم دکتر سلیقه دار هم می توان به موارد زیر اشاره کرد:

* عضو اصلی شورای تحقیقات اداره آموزش و پرورش منطقه شانزده تهران (از سال 1374 تا 1391)

* سرگروه تحقیق و پژوهش گروههای آموزشی اداره آموزش و پرورش منطقه شانزده تهران (از سال 1372 تا 1391، در دوره های تحصیلی ابتدایی و متوسطه)

* عضو ثابت کمیسیون تخصصی بررسی آثار و تالیف فرهنگیان اداره آموزش و پرورش منطقه شانزده تهران(از سال 1384 تا 1391)

* مدرس دوره های آموزش عالی فرهنگیان( از سال 1374 تا 1391)

* مدرس آموزش مهارت های زندگی شهر تهران( از سال 1382 تا 1391)

* مدرس آموزش خانواده

* مشاور خانواده و مشاور تحصیلی، رشد و تربیتی نوجوانان، کودکان و جوانان

* عضو تخصصی برنامه ­ریز آموزشی در دفتر تالیف وزارت آموزش و پرورش

* کارشناس ثابت و میهمان برنامه­ های حوزه علوم تربیتی صدا و سیما مانند برنامه دعوت و برنامه هزار و یک شب

این را هم باید اضافه کنیم که ایشان و مقالاتشان چندین و چند بار در سال های رتبه های گوناگونی را در همایش های مختلف کسب کرده اند.

ضمن آنکه ایشان تجربه برگزاری کارگاه ها و جلسات آموزشی برای دانش آموزان، والدین و معلمان را هم در کارنامه پربار خود دارند.

حال که در این سایت امکان برخورداری از یک مشاور مهیا شده است امید داریم ایشان بتوانند به شما اعضای محترم سایت در رسیدن به اهداف بلند مدت و دادن مشاوره کمک کنند. بدین منظور شما می توانید در هر زمینه ای که احساس می کنید به همفکری و همصحبتی با یک مشاور نیاز دارید سوالات خود را بیان کنید.

سوالات خود را در کامنت پایین مقالات مطرح کنید تا مشاور روانشناسی سایت به آن ها پاسخ دهند.

1/5 - (3 امتیاز)
مقاله رو دوست داشتی؟
ارسال نظر
نظرت چیه؟
لینک کوتاه این مطلب
تبلیغات
جدیدترین‌ها
تبلیغات
محبوب‌ترین‌ها

72 پاسخ

  1. سلام خانم دکتر
    من خانم متاهل ۲۸ ساله هستم ودوتا بچه دارم
    که درسن ۱۷ سالگی عاشق دبیر ادبیاتمون شدم که اون متولد سال ۵۰ هستش
    خیلی دوسش داشتم دیوانه واااار
    البته اونم خیلی دوستم داشت
    کم کم بهم دیگه وابسته شدیم
    روزی دوساعت باهم حرف میزدیم
    به غیر از پیامایی که باهم رد وبدل میکردیم
    من خیلی بهش ابراز علاقه میکردم خیلی
    حتی اونو با اطرافیانش محدود میکردم
    تولدامو کادو میخرید
    برام شعر مینوشت
    بعد مدرسه منو میرسوند خونه
    وحتی باهم میرفتیم بستنی میخوردیم
    خودش کم کم حس کرد که به من وابسته شده
    حتی بهم گفت که من وابسته ت شدم و این اصلا خوب نیست
    من حتی به دانش اموزایی که باهاش حرف میزدن حسادت میکردم
    کم کم رابطه اون با من کمرنگ شد ولی من همون عاشق قبلی بودم
    روز به روز عاشقتر
    من فارغ‌التحصیل شدم دیگه اونو ندیدم
    ناگفته نماند که اصلا حال و روز خوبی نداشتم
    هر چند وقت یبار سراغشو میگرفتم اونم خشک جوابم میداد
    یعنی فقط موقعی که من پیام میدادم پی میداد
    تا اینکه بلکل باهاش قطع رابطه کردم
    ولییییی هنوزم بیادشم بودم
    من ازدواج کردم و نتونستم فراموشش کنم
    تا یه روز پیامی از طرفش اومد برام که من خطمو عوض واین خط جدیده من هست
    دوباره رابطه از سر گرفت
    و تا الان کهوچند سال میگذره در ارتباطیم
    اماااااا
    هنوزم مثل سابق دوسش دارم و حسادت میکنم به کسی که باهاش حرف بزنه ولی اصلاا به روی خودم نمیارم که هنوز اینجوریم
    ابراز احساسات نمیکنم
    ولی مدام باهم درارتباطیم
    نمیدونم چرا ولی خیلی برام سخته این رابطه چون من دیوانه وار دوسش دارم و حس میکنم من به ادم معمولیم برا اون
    یا باید اونم همینجوری منو دوست داشته باشه یا رابطه مونو تمام کنم و بس.
    توروخدا خانم دکتر راهنماییم کنید خواهش میکنم

    1. پاسخ خانم دکتر سلیقه دار:
      دوست خوبم
      بهترین کار این است که صرفا خودت باشی، عهدی و طبیعی رفتار کنی و در عین حال در انجام فعالیت های مربوط به درس ایشان اصلا کم نگذاری و نشان دهی که چطور با عشق و علاقه این کار را دنبال می کنی.
      سعی کن در گفتن علاقه ات عجله نکنی زیرا همان طور که خودت هم احتمال می دهی ممکن است پاسخ مثبت دریافت نکنی و طبیعتا همین ارتباط معمول را هم از دست خواهی داد. پس رابطه تان را به یک دوستی که در آن افکار نزدیک تر شدن و … موج می زند مسموم نکن و یک همراه و فرد عاقلی که می داند چه کار می کند باقی بمان‌.

    2. پاسخ خانم دکتر سلیقه دار:دوست خوبم
      خوشحالم که بعد از مدتی دوباره با معلمت ارتباط داری اما از اینکه همچنان حساس هستی و جس وابستگی داری اصلا خوب نیست.
      آن روزها نوجوان بودی و احساست قابل دفاع بود اما حالا که صاحب فرزند هستی و به لحاظ بلوغ فکری رشد پیدا کرده ای چندان مناسب نیست که با همان حس یه ارتباط تون نگاه می کنی.
      این ارتباط به این شکل برای هیچکدام از شما فایده ندارد حتی ضرر و آسیب هم خواهد داشت.
      بنابراین بین دو اتفاق با توجه به تمایل و توانایی خودت تصمیم بگیر : یا کلا این ارتباط را قطع کن و تا وقتی در خودت توانایی آن را حس نکردی که حسودی نکنی، فاصله تان با حرمت رعایت کمی و … اصلا مجدد آغاز نکن.
      دومین راه این است که با خودت خلوت کنی و ببینی آیا می توانی در حال حاضر شکل تازه ای به ارتباط تان بدهی و آن را از حالت معلم و شاگردی در بیاوری و به جای اینکه در نقش نوجوانی بمانی نقش یک بزرگسال را که با یک بزرگسال دیگر دوست است ایفا کنی؟
      اگر می توانی، پس به این رابطه ادامه بده. برای این منظور اولا به یک تلنگر نیاز داشتی که الان دریافت کردی و نیز احتیاج داری با طرز فکر و انتظارات خودت هم مواجه شوی و شبیه دو دوست بزرگسال با معلمت رفتار کنی.
      کار سختی نیست فقط باید احساس ضرورت ‌کنی و تصمیم بگیری.

  2. سلام خوب هستین ببخشید ازتون یه کمکی میخواستم .
    اول مهرماه بود که من میرفتن مدرسه با دوستا و معلم های جدیدی آشنا میشدم اما یه روز برای اولین بار معلم ریاضی مون رو ملاقات کردم توی کلاس و با همون دیدن اون خانم و حرف زدنش و برخورد با بچه ها یک دل نه صد دل عاشقش شدم برای خودمم عجیب بود هی سعی می‌کردم خودمو کنترل کنم خلاصه این دوران تا یه مدتی همینطور گذشت و من خودمو سعی می‌کردم کنترل کنم بعد رسید تا این هفته چهارشنبه و من واقعا دیگه دیوانه شده بودم به هر کدوم از دوستام میگفتم اصلا درکم نمیکردن خودمم خیلی میترسم احساساتم رو به خوده خانم ریاضی مون بگم اون روز چهارشنبه اینطور شد که ما زنگ ریاضی خانم رو دیدیم و بعد من رفتم تا لقمه سیب زمینی بخورم سس ریخت روی مقنعه ام رفتم بشورم از آبدار خونه در اومدم دیدم یه صندلی خالیه گفتم عجب جایی الان به راحتی میشینم لقمه مو میخورم هیچکسی رو هم نمیبینم بعد دیدم چندتا ماشین رو به روی صندلی ها هستن همینطوری چشمم رفت سمت ماشین خانم ریاضی مون گفتم که عه ماشین خانم خلیلی بعد همینطوری سرم رو بردم بالا دیدم توی ماشینه سریع سرم رو برگردوندم دیدم که بهم لبخند زد بعد سریع مثل دیوونه ها دویدم رفتم به دوستم احساسم رو گفتم داشتم دیونه میشدم واقعا از حال داشتم میرفتم .
    اونروز خیلی خیلی خجالت زده بودم جوری که اصلا دوست ندارم دیگه خانم ریاضی مون رو ببینم فکر میکنم که کاری کردم و شرمنده ام . بعد یک روز و کلی فکر کردن در مورد این حس هروقت یادم میفته معده ام درد میکنه و برای خودم این حس خیلی آزاردهنده اس . اصلا دست خودم نیست عاشقش میشم بعد یهو ازش متنفر میشم واقعا برام سخته اصلا نمیدونم که چه حوری احساسمو کنترل کنم و دیگه این احساس عاشقانه رو از بین ببرم . من کلاس هفتم هستم ۱۳ سال دارم درس هام هم خوبه جز بالاترین نمره ها توی کلاس بودم ولی توی درس ریاضیات پایین ترین نمره هم دارم 😅😂البته من با خانم ریاضیم راجب این احساسم حرفی نزدم و خیلی مودبانه و در حد شاگرد با خانمم رفتار کردم .
    ولی یه راهنمایی میخوام من میتونم احساسم رو باهاشون در میون بزارم؟ نمیخوام نسبت به من بی اهمیت و بی توجه باشه . من منظورم از عاشق بودن وابستگی عاطفی هستش و خیلی مشتاق دیدن و بغل کردنشون هستم ولی هیچوقت هم بغلشون نکردم . حس میکنم اگه این رو بهشون بگم ناراحت و آزرده بشن من نمیخوام باهاشون صمیمی بشم فقط میخوام هروقت که خواستم احساسم رو نسبت بهشون بدون رو درواسی بگن و مثل شاگرد در کلاسشون رفتار کنم نه رفتار های غیر معقولانه
    لطفا راهنماییم کنید چون واقعا حس بدیه

  3. سلام وقت بخیر ببخشید من ۱۷ سالمه و همیشه دختری شاد بودم و دوست داشتم که گردش و تفریح بکنم خلاصه بگم با حالت الآنم خیلی فرق داشتم …. در عین حال همیشه نمره های خوبی هم داشتم و دوره اول در نمونه دولتی و دوره دوم در تیزهوشان درس خوندم … اما الان خیلی فرق کردم ،دیگه دوست ندارم با کسی ارتباط داشته باشم ، دوست ندارم برم بیرون ،همیشه دوست دارم تنها باشم ، توی درس خوندن بی نظم شدم . کلا آدمی هستم که خیلی راحت گریه می کنم اما جدیدا این اتفاق خیلی تکرار میشه … هر روز دارم گریه میکنم ، یه تست روانشناسی دادم و نوشته بود افسردگی خفیف دارم ولی من نمی‌دونم چکار کنم :)))) اصلا حال الآنم رو دوست ندارم خواهش میکنم کمکم کنید:))))))
    ضمنا برای کنکور از سال دهم شروع کردم به خوندن و طوری هستم که گاهی اوقات حوصله هییییییچ کاری رو ندارم و درس نمیخونم … در نتیجه به اون حالت بد میرسم که تمام مدت گریه میکنم و به طور کلی آدم استرسی نیستم ( حداقل خودم اینطور احساس می کنم) به نظرتون این از استرسه؟؟:)))

    1. پاسخ خانم دکتر سلیقه دار: دوست خوبم
      با اطمینان راهی را به تو پیشنهاد می دهم که قطعا حالت را بهتر می کند و می توانی نتیجه خوبی از روزهای مهم قبل از کنکور بگیری:
      دست از تلاش بر ندار، مثل کسی که ناچار است و باید شرایطی را تحمل کند تو هم خودت را مجبور کن که هر روز درس بخوانی چون تنها در این صورت است که حالت بهتر می شود.
      فکر کن مسافر هواپیمایی هستی که ساعت ها باید در پرواز باشی، چاره ای نداری انتخاب دیگری هم نیست، فقط باید بنشینی و منتظر باشی.
      حالا حکایت درس خواندن تو هم همین شده باید بشینی و درس بخوانی، این باید را محکم بخوان چون‌هیچ چاره دیگری نداری.
      فقط از این راه از شر کم حوصلگی، گریه گاه به گاه و خلاصه افسردگی خفیف خلاص می شوی.

      1. سلام من یه دوست دارم که نمیدونم زرنگ تر از من هست یا نه اما من بهش حسودی ام نمیکنم اما همیشههه دوست داشتم ازش جلو بزنم همیشه خواستم‌ خودم مورد توجه معلم ها باشم از یه طرفی ام دوست دارم باهم زرنگ باشیم اما اون همش پز میده فلان معلم من و دوست داشت مدیر منو دوست داره بعد نقاشیش هم خیلی خوبه پز اونم میده خب من چیکار کنم واقعا منم میخوام مث اون نقاشی کنم میگه از رو من کپی میکنی همش حرص ام داره درمیاد واقعا نیاز به کمک دارممم همه بهم میگن تو نمیتونی با کسی دوست باشی تو حسودی میکنی

        1. پاسخ خانم دکتر سلیقه دار:دوست خوبم
          اصرار نداشته باش حتما از همان راهی که او موفق شده تو هم تجربه کنی.
          راه او نقاشی است ممکنواست راه تو چیز دیگری باشد‌ مهم این است که راه خودت راوپیدا کنی و با شیوه و راه خودت حال خوبی داشته باشی.
          دوم اینکه سعی کن به داشته های او هم خوشحال باشی و کمی هم تو داشته های او راولز بدهی. مثلا اگر نقاشی خوبی کشیده تعریف کن و تبریک بگو و به دیگران نشان بده. این کار حال تو را خوب می کند‌. وقتی حس کنی دوستت به تو هم تعلق دارد و داشته های او مثل داشته های خودت است آن وقت بیشتر به اینکه با هم دوست هستید افتخار می کنی و خودت را در رقابت با او نمی بینی. مثل زمانی که مدیر با او رابطه خوبی دارد، نتیجه این می شود که می توانی از طریق او تو هم ارتباط بهتری با مدیر را تجربه کنی.

  4. سلام وقت بخیر
    ببخشید من میخواستم ازتون کمک بگیرم
    من کلاس هشتمم یکی از دبیر هامو در حد مرگ دوست دارم. مدام تو ذهنم هستن و شب ها خوابشون رو میبینم. من واقعا دیوونشم. نمیتونم بدون اون دیگه زندگی و کنم و حالا که عید نزدیکه فکر اینکه ۱۳ روز صداشو نشنوم منو به گریه میندازه. ما زیاد مدرسه نرفتیم به خاطر کرونا ولی من واقعا ایشونو از وقتی دیدم عاشقشون شدم.
    من بشدت از آینده میترسم. از اینکه سال بعد معلمم نباشن میترسم
    چون تا حالا هیچکس رو به این حد دوست نداشتم
    لطفا بهم بگید چه کار کنم
    خیلی دوست دارم باهاشون ارتباط بیشتری داشته باشم ولی ایشون اصلا نمیدونن که من چقدر عاشقشونم
    میشه بهم یه راه بدید که ایشون متوجه بشن که من خیلی دوستشون دارم؟

    1. پاسخ خانم دکتر سلیقه دار : وست خوبم
      اگر در همین سایت گشتی بزنی می بینی که در پاسخ به سوال مشابه سوال تو گفتم اگر فقط دلت بخواهد به یک نحوی معلمت را از علاقه ات مطلع کنی ممکن است حس و حال خوب حالا را از دست بدهی، چون در آن صورت انتظاراتی از او خواهی داشت و در نتیجه کم کم اتفاقاتی در این رابطه می افتد که خودت بیشتر اذیت می شوی.
      با این همه تگر اصرار داری توصیه می کنم متنی کوتاه برای ایشان بنویس و بگو که تمایل داری بتوانی بیشتر با ایشان ارتباط بگیری چون خیلی برایت مهم هستند و چیزهای زیادی ازشون یاد می گیری و بعد بپرس چه راهی را پیشنهاد می کنند تا بتوانی در روزهای تعطیلی مدرسه هم با ایشان در ارتباط باشی

  5. سلام من ۱۷ سالمه سال بعد کنکور دارم
    راستش اصلا نمیدونم چه کار کنم برنامه ای برای اینده ندارم نمیتونم به خانوادم بعد این همه سال بگم من نمیخوام درس بخونم تا بفهمم قراره چی کار کنم چی میخوام. انگار دارم هرچیزی که جلوم قرار میگیره رو ادامه میدم سال نهم انتخاب رشته زدم هنرستان الانم نمیدونم وقتی مدرک کامپیوترم رو گرفتم برای کنکور بخونم یا برم تو اتلیه ها کار کنم. میدونم الان دیگه مثل قبل نیست که ادامه تحصیل ندم چون همه کسای که دور برم هستن مدرکشون بالاتر از لیسانسه. از کسی هم نمیتونم بپرسم که چی درسته چی غلط.
    موندم چی کار کنم حتی چندتا رشته تحصیلی مدنظرم هست ولی نمیتونم صدرصد بگم اینو میخوام ایران هم طوری نیست که بشه یه دختر ازادانه شغل انتخاب کنه هیچی نمیدونم.
    لطفا کمکم کنید

    1. پاسخ خانم دکتر سلیقه دار : دوست خوبم
      اینکه در این دوره تحصیلی چندین علاقمندی به رشته های گوناگون داری خیلی هم عجیب نیست. از جمله کارهایی که میتوانید تا قبل از اتمام دبیرستان انجام دهی این است که بیشتر و بیشتر درباره خودت مطالعه کنی و خودت را بهتر بشناسی و در عین حال رشته های تحصیلی را بیشتر بررسی کنی و ببینی در دنیای هر کدام چه خبر است. همه این کارها می تواند به انتخاب درست تر در آینده منجر شود.

    2. پاسخ خانم دکتر سلیقه دار: دوست خوبم
      اینکه در این دوره تحصیلی چندین علاقمندی به رشته های گوناگون داری خیلی هم عجیب نیست. از جمله کارهایی که میتوانید تا قبل از اتمام دبیرستان انجام دهی این است که بیشتر و بیشتر درباره خودت مطالعه کنی و خودت را بهتر بشناسی و در عین حال رشته های تحصیلی را بیشتر بررسی کنی و ببینی در دنیای هر کدام چه خبر است. همه این کارها می تواند به انتخاب درست تر در آینده منجر شود.

  6. خیلی دعوا دوست دارم ولی میترسم طرف بیوفته بمیره … راهکار بدید ترک کنم

  7. سلام خانم دکتر من از دوستم خیلی ناراحتم هر کاری میکنم نمیتونم آروم شم می‌خوام ازش انتقام بگیرم اما نمی‌خوام بهش آسیب خیلی بدی بزنم به نظر شما چیکار کنم

    1. پاسخ خانم دکتر سلیقه دار :
      دوست خوبم
      اطمینان داشته باش اگر دوستت را دوست داری و اگر وجودش برای تو اهمیت دارد در این صورت بعد از انتقام به‌هر شکلی که باشد، حال تو از حالا هم بدتر خواهد بود و آرام و قرار نمیگیری.
      بهتر است به جای فکر انتقام به این موضوع فکر کنی که راه هایی که میتوانی فعلا به او فکر نکنی و ذهن خودت را مشغول کنی کدام است؟
      شیوه هایی که میتواند تو را از این فکرها دور نگه دارد کدام است تا بعد از گذشت زمان و آرام تر شدن خودت و تلاش دوستت برای داشتن تو، بقیه راه را مدیریت کنی.

  8. سلام خانم دکتر سلیقه دار خسته نباشید.
    عرضم به خدمتتون که بنده چندتا مشکل دارم که خواستم چند راهکاربدین بهم.شماچهارپنج ساله که به من کمک میکنید.
    1-خانم دکترمن بیست سالمه و امسال دبیری قبول شدم.قبل کنکور دروان سخت وپراسترسی رو گذروندم.این استرس هنوز در من باقی مونده.برای اعمالم استرس زیادی دارم.اخلاق من طوریه که نبایدتحت فشار و کارهای دقیقه نودی قراربگیرم.متاسفانه دراین موقعیت ها عملکردم به صفرمیرسه و قفل میکنم.استرس باعث ضعیف شدن روحیه ام شده.تبدیل به آدم ضعیفی شدم که میترسم هرکاری و انجام بدم و نتیجه ش مطلوب من یا دیگران نباشه.واینکه استرس روی حافظه ام تاثیرگذاشته.اغلب فراموش میکنم چراغ و خاموش کردم یا آب رو بستم آیا.بعد استرس میگیرم و مدام شیرآب و باز و بسته میکنم مگراینکه شب کل خونه رو آب بگیره.یا وقتی از اینستا یا واتساپ خارج میشم مدام چک میکنم آیا دستم نخورده باشه به کسی پیام داده باشم یا عکس گرفته باشم.بعداسترس میگیرم.درکل یک استرسی تو وجودمه و مدام میگم نکنه…!حتی باکسی نمیتونم صحبت کنم.مباداحرفی نامناسب بزنم.حتی نمیتونم باکسی که هرروز و هرثانیه باهاش درباره ریزبه ریزکارام و افکارم میگفتم حرف بزنم.در نتیجه دچار اختلال در عملکردو افسردگی شدم.
    اگر میشه کمکم کنید.

    1. پاسخ خانم دکتر سلیقه دار :
      دوست خوبم
      خوشحالم که در این مدت تاثیر خوبی از این ارتباط و بودن در سایت نوجوان ها دریافت کردی.
      مساله ای که مطرح کردی بسیار مهم و در عین حال پيچيده است تا جایی که ممکن است راهکارهای ساده پاسخگو و حل کننده آن نباشد.
      از این روز لطفا به این سوالات و راه حل ها توجه کن و حتما انجام بده.
      از مادر و پدرت پرسش کن آیا در اقوام و اعضا فامیل کسی را داشته اند که افسردگی، اضطراب یا وسواس داشته است. حتی اگر یک نفر بوده بدان که لازم است با یک روانشناس بالینی ارتباط بگیری و حتما لازم است مراجعه داشته باشی.
      تا دیرتر نشده این کار را انجام بده چون سن برای مواجهه موثر در این رابطه خیلی اهمیت دارد.
      در صورتی که پاسخ شان منفی بود هم در نظر داشته باش که ممکن است به لحاظ محیطی و بر اثر تکرار، دچار چنین اختلالی شده باشی که در این صورت با مراجعه به روانشناس بالینی از حدود و میزان این اتفاق مطلع میشوی و بعد راحت تر میتوانی تکنیک های مربوط به آن را دنبال کنی.

  9. سلام خانم دکتر
    خب من توی این سایت خیلی مطالب زیادی در مورد عشق به معلم خوندم
    من خودم 14 سالمه و معلمم رو دوست دارم
    اما خب جوری که بچه ها توی سایت گفتند نیست یعنی از وقتی دوسشون دارم دنیا قشنگ تر شده برام و زیاد هم مزاحمشون نمیشم شاید هفته ای یک بار احوالی ازشون بپرسم
    و بهشون قول موفقیتمو دادم
    به نظرتون ادامه دادن این ارتباط درسته؟

    1. پاسخ خانم دکتر سلیقه دار :
      دوست خوبم
      چقدر از خواندن پیامت خوشحال شدم و چقدر به این نوع نگاهت و کنترلی که روی رفتارت داری تحسینت کردم.
      کار درست همین است. همه ما ممکن است افرادی را دوست داشته باشیم، مهم این است که فاصله و حدود خود را رعایت کنیم تا در نهایت نتیجه خوبی بگیریم.
      این یک‌تمرین مهم است که باعث قوی تر شدن تو میشود. به همین کار ادامه بده.

  10. سلام خانم دکتر
    خب من توی این سایت خیلی مطالب زیادی در مورد عشق به معلم خوندم
    من خودم 14 سالمه و معلمم رو دوست دارم
    اما خب جوری که بچه ها توی سایت گفتند نیست یعنی از وقتی دوسشون دارم دنیا قشنگ تر شده برام و زیاد هم مزاحمشون نمیشم شاید هفته ای یک بار احوالی ازشون بپرسم
    و بهشون قول موفقیتمو دادم
    به نظرتون ادامه دادن این ارتباط درسته؟

  11. سلام خانم دکتر سلیقه دار لطفا کمکم کنید…
    من یک دختر ۱۳ ساله هستم….عاشق معلمم شدم نمیتونم از فکرش درام…?خسته شدم…خیلیییییییییییی عاشقشونم….
    معلم کلاس اولم رو هم خیلییییییی دوست داشتم ولی الان که دارم به اون موقع فکر میکنم دیگه اصلا از ایشون خوشم هم نمیاد…??‍♀️..
    من به ایشون هم چند بار گفتم خیلی دوستتون دارم ایشون هم گفتن منم خیلی دوستت دارم…این حس گذرا است ولی الان من خیلیییی دارم اذیت میشم…
    معلمم از اون معلم هایی نیست که اذیت کنه مثل معلم های دیگه ایشون هم خیلییی بهم اهمیت میدن خیلی منو دوست دارن تازه فکر کنم دوست دارن که رابطمون بیشتر هم بشه…
    برای من انگار با همه فرق دارن…خیلی مهربون همیشه با من حرف میزنن منو نصیحت میکنن حتی بهم میگن خیلی دوستت دارم…منم کم نمیزارم تا میتونم میگم دوستت دارم یا بعضی وقت ها بهشون میگم (جان من)…
    خیلی دلم میخواهد با ایشون بیرون هم برم…ایشون هم دوست دارن…
    ولی خیلی ازشون خجالت میکشم…
    الان که کرونا هست که بیرون نمیریم معلوم نیست کی میخواهد بره این کرونا…الان من از این دوری چیکار.کنم…
    حتی باهاشون چت میکنم ولی اصلا هیچ تاثیری نداره دلم میخواهد خودشون رو ببینم…واقعا دیگه دارم دیوونه میشم…
    میترسم چون زیاد بهشون میگم دوستت دارم…ازم ناراحت شن…?یا بخواهن رابطشون رو با من قطع کنن…؟
    چطور ازشون خجالت نکشم؟؟
    یا دقتی که قراره با هم بریم بیرون مامانم هم بیاد چطوری با هم بیرون بریم؟؟؟
    به نظر شما چه چیزی بیشتر خوشحالشون میکنه؟؟؟
    واقعا من نمیدونم چرا نوجوانان عاشق معلمشون میشن آخه واقعا عذاب آوره…??‍♀️
    معلم هم خودشون میدونن دوستشون دارم ولی فکر نکنم بدونن من خیلییییییییییی عاشقشونم چیکار کنم متوجه شن؟؟؟
    بازم میگم فکر کنم بدونن من عاشقشونم…
    ولی دیوونه شدم ???
    همش دلم میخواهد هی بگم..هی ثابت کنم…
    مامانم هم میدونه ولی فکز نمیدونه بدونه دیگه عاشق معلمم هستم….معلمم خیلی درکم میکنه…
    دلم میخواهد الان بهش پیام بدم بهش بگم دلم خیلیییییییی براتون تنگ شده…
    همش حس میکنم مزاحم هستم چند بار هم بهشون گفتم که مزاحم نیستم که؟ گفت نه اصلا…
    حتی گفت حتما بهم پیام بده…ولی من..??‍♀️??‍♀️??‍♀️
    من تا الان فقط یکبار باهاشون چت کردم اونم خیلییی کوتاه…
    لطفاااااااااااااااا راهنماییم کنید…????
    ممنون ??

    1. پاسخ خانم دکتر سلیقه دار :
      دوست خوبم
      چند تا چیز خوب گفتی که همونها را انجام بدی نتیجه بهتری میگیری
      یکی اینکه چندان چت نمیکنی آفرین کار درستی است
      باعث میشه بتونی تعادل را در این ارتباط رعایت کنی.
      اینکه گفتی زیاد میگویی دوستت دارم و به نظرت درست نیست کاملا با تو موافقم زیاد گفتن آن درست نیست و برای او هم عادی میشود.
      نیازی نیست تلاش کنی به ایشان ثابت کنی که دوستشان داری اگر رفتار محبت آمیزی داری کافی است که نشان دهد دوستشان داری و اتفاقا اصرار به این کار بیشتر موجب بر هم زدن این ارتباط میشود.
      در مورد اینکه چه چیزی بیشتر خوشحال شون میکنه یا چطوری بیرون برید بد نیست از خودشان سوال کنی.‌اگر برای پرسیدن خجالت میکشی آنها را بنویس و ارسال کن.
      چون مادرت در جریان هست بنابراین بیرون رفتن و دیدارتون خیلی راحت تر برگزار میشه چون مادرت میدونه چطوری مثل یک دوست عزیز با معلمت رفتار کنه و این کار را برای تو ساده میکنه.

  12. سلام.من ۱۹سالمه.حدود شش یاهفت سال با یکی از معلم هایم ارتباط خیلی صمیمانه ای داشتم.بسیارزیاد.طوری که دیگراو برایم خانم نبود واورا آبجی صدامیزدم.اوایل هرشب شب بخیرمیگرفتم.و در فضای مجازی هرروزچت میکردیم.زنگ های تفریح را به دیدن هم میگذراندیم و هر کاری که موجب شد وابستگی من به اوج برسد.سه سال درمدرسه ایشان باخاطرات بسیارزیاد تحصیل کردم.وبعدمجبورشدم وارددبیرستان شوم و ازایشان جدا.برایم دوران سختی بود.اون سال بازم ازراه دور خیلی هوایم را داشت.دائما باهم چت میکردیم ومن همه خاطرات مدرسه ام رابرایش میگفتم.اما اجازه درخواست دیدار و تلفن و تماس تصویری و عکس نداشتم.سال بعد با فوت پدرش همه چیز عوض شد وکلا تغییر کرد.وهمچنین سال بعدش.اما درسومین سال از جدایی ما یعنی سال دوازدهم من کشمکش های ما به اوج رسیده بود.ازهمان ابتدا سر هردعوایی میخواست که بره.یعنی ماجراراتموم کنه که من معذرت خواهی میکردم و برمیگشت.اما سال دوازدهم واقعی رفت و سرامتحانات نوبت اول من بسیاربهم ریختم و ضررزیادی کردم.گذشت تا اینکه دوباره به میل خودش و به خاطر ترحم به اینکه روحیه ام بهم نریزه واسه کنکوربرگشت و اردبهشت قبل امتحان نهایی و کنکور سر اینکه من دائم پیام میدم و درخواست دیدارداشتم و دلتنگی میکردم رفت.من روحیه و زندگیموباختم ودیگه درس نخوندم.وکنکوردادم.بعدازکنکوردوباره التماسش کردم برگردد و برگشت.تتبستان و پاییز وزمستان گذشت و حالا چندروزیست که دوباره رابطه را تمام کرد و رفت.دلیلش را نفهمیدم.فقط گفت حرفای من تاثیری ندارد.رفتارای خاصت را دوست داری ومیخواهی انهارا پرورش دهی.بیشترفکرمیکنم از دستم خسته بود.من هم پذیرفتم و دیگرنتوانستم چیزی بگویم.دراین چند فصل ازتابستان پارسال تا الان من هر قانونی که برایم گذاشته بود را رعایت کردم ولی اون بازم رفت.من بسیااار دوسش داشتم و بسیااار بهش عادت کرده بودم.بسیار زیاد وابسته اش بودم و ازته دلم از تمام افراد موحود درزندگیم بیشتردوسش داشتم.نمیدانم چکارکنم.دوماه دیگه کنکوردارم وحالا دچارافسردگی شدید هستم.همش ازخودم میپرسم یعنی حتی یه دلیل برای موندن پیدا نکرد؟حتی من براش یه ذره هم ارزش نداشتم که نره؟من خیلی مستعد و باهوش هستم و برای کنکورامسال خیلی خوندم ونتایج خوبی کسب کردم درآزمون هایم.خیلی امیدوار بودم با روندم نتیجه ی خوبی درکنکور بدست بیاورم.اما حالا اصلانمیتوانم تمرکز کنم.تمام زندگیم را باخته ام.خسته ام.خانواده ام ازاین ماجرا چیزی نمیدانند.هیچکس چیزی نمیداند.و من نمیتوانم به انهابگویم.اصلا کسی راندارم که برایش چیزی بگویم و چاره گرم باشد.احساس میکنم به پایان زندگی ام نزدیک شدم.طرد شدن اینگونه بسیاردردناک ست.که بدانی حتی ۷سال یا خودت هیچ ارزشی برای طرف مقابلت نداشته و او در غیاب تو قطره ای اشک نمیریزد.

    1. پاسخ خانم دکتر سلیقه دار
      دوست خوبم
      خیلی متاسفم که معلمت فراموش کرد بیش از یک دوست معلم بوده و حالا که تو را این همه راه پشت سر خودش کشانده اجازه چنین رفتارهایی را ندارد. نمیتوانم بیشتر درباره ایشان قضاوت کنم اما همین اندازه هم کافی است که موجب وابستگیهای شدید و به هم ریختن ها شده است.
      اما در مورد خودت باید بگم که وقتی چندین بار کسی تو را ترک میکند به ویژه در زمان های حساس پیام روشنی به تو میدهد که یعنی بهتره روی پای خودت بایستی و به من تکیه نکنی. ولی تو پیام را نگرفتی.
      اگر حالا هم متوجه نشوی فقط بدبختی آینده انتظارت را میکشد و نه او و نه دیگران برایت اشک‌نمیریزند که اگر هم بریزند دیگر چه فایده ای دارد؟
      هنوز دیر نیست. پیام زندگیت را دریافت کن. به این پیام احترام بگذار و حداقل خودت خودت را دوست داشته باش.
      لیاقت تو و توانایی های تو بیشتر از این است که با بودن و نبودن یک نفر ذلت را سرلوحه زندگی ات کنی. تا بوده که مطابق قوانین او زندگی کردی و برای هر جیزی عذرخواهی کردی حالا هم که او میخواهد باشد باز تو بدترین تصمیم را برای خودت گرفتی!پس تو کجای زندگی خودت هستی؟
      به جایگاه خودت برگرد. تقریبا دو ماه تا کنکور فاصله داری آینده ات را چنگ‌بزن شاید فردا نوجوانی عاشق تو شد یادت باشد با زندگی دیگران هرگز بازی نکنی.

  13. سلام خسته نباشی من مببنارفیعی هستم از مازندران ساری میخواستم درسال های پیش یه معلم ادبیات داشتم یه سال که شمارش پیداکردم الان همش پیام میدم خیلی کم جواب میدم الان دوماه باهاش حرف نزدم خیلی دوستش دارم خیلی مهربانه وقتی باهاش میکنم حالم خوب میشه

  14. سلام.خانم دکتر خسته نباشید.من از موقعی ک دبیرستان اومدم.ی حسی بدی نسبت ب دانستن مطالب بیشتر از متن درس دارم.مثلا ی سیدی چیزی خریدم میترسم برم سرش و ازش مطلبی چیزی یاد بگیرم.چون مثلا اگ ی جا نوشتمو یکی از بچه ها دیدن.میپرسن اینو از کجا بلدی؟این کجابوده؟منم اصلاااااا دلم نمیخاد بگم سیدی گرفتم چون همکلاسی هام اصلا وضع مالی خوبی ندارن و من میترسم چشمم بزنن.چشمم ک بگیم اعتقاد نداشته باش آه میکشن یوقت.همینطوریش هیچی نگفته خیلی تو چشمشونم نسبت ب حرفام عکس العمل نشون میدن.حالا اگ خودمم بیخیال اینا بشم بابام گفت اصلاااا نگو.بعدشم این هم کلاسی هامون خیلی سیریشن تا از ته و تو اینکه اینو از کجا بلدی سردرنیارن ول نمیکنن. ی دوستامم ک دیگ هرکاری کرد نفهمید ب همه میگ اره تو سیدی داری و مثل خر درس میخونی اصلا هوش نداری.اصلا انگار سیدی داشتن جرمه.خیلی نسبت بهش عکس العمل نشون میدن.حالا همون خودش رفته سیدی خریده خودشو ب طور کامل زده ب اونراه.انگارفقط واسه ما جرمه.من امسال کنکور دارم و واااااقعاااا این فکر ک اگ پرسیدن اینو ازکجا بلدی داره اذیتم میکنه.

    1. پاسخ خانم دکتر سلیقه دار :
      دوست خوبم
      یکی از اتفاقات طبیعی پایه دوازدهم همین است که تو تجربه میکنی. نگرانی هایی درباره دیگران. یادت باشد امسال مسابقه مهمی در پیش داری و باید تا میتوانی خودت را در همان مسیر ببینی و اصلا برایت مهم نباشد که دیگران چه فکر میکنند یا چه میگویند.
      اگر واقعا سی دی ها به تو کمک میکند پس استفاده کن و نترس که بگویی من زیاد درس میخوانم
      اگر کمکی به حالت ندارند کنار بگذار.
      گاهی ممکن است انرژی که صرف گفتن به دیگران برای توجیه کارهایت میکنی خیلی به ضرر تو شود.
      شجاع باش و به آینده خودت فکر کن و بدون هیچ شکی به دوستانت بگو بله من تلاش میکنم و سعی میکنم خوب درس بخوانم.

  15. کاربر عزیز “M”
    خانم دکتر سلیقه دار مشاور و روانشناس سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    دوست خوبم
    هر احتمالی در مورد رفتار او وجود دارد ممکن است به تو علاقمند شده باشد،ممکن است در مورد تو حساس شده باشد یا شاید دنبال کشف ناشناخته ای در وجود تو است که توجه او را به خود جلب کرده است.
    اما گذشته از معلمت ، این یک قانون است و اغلب وقتی به فردیکمتر توجه نشان میدهیم او بیشتر تمایل به نزدیک شدن دارد و برعکس وقتی به فردی بیشتر علاقه نشان میدهی و تزدیک میشوی او تمایل بیشتری برای دور شدن نشان میدهد.
    از اینها که بگذریم تنها و بهترین راه برای اینکه از احساس او سردربیاوری این است که احساس و برداشتت را با او در میان بگذاری. اینکه به معلمت بگویی چه حسی در مورد رفتارش داری و برایت سوال ایجاد شده است یا اینکه بگویی تمایل داری در مورد او بدانی خیلی با غرور و زیرپاگذاشتن غرور ربطی ندارد. این یک رابطه ساده و زیبای معلم و دانش آموز است و چه اشکالی دارد در مورد خودت و حسی که معلمت به تو دارد از او بپرسی.
    موفق باشی
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  16. سلام من ۱۸ سالم هست و ادم مغرور و سردی ام و همه اینو میدونن من کمبود عاطفی ندارم و تاحالا نه به جنس مخالف نه همجنس علاقه چندان نداشتم و به کسی حتی دوستام وابسته نبودم اما امسال به یکی از معلمام حس عجیبی پیداکردم خیلی بهش فکرمیکنم دلیلش هم رفتارای عجیب خودش هست من از اول سال توجهی بهش نداشتم اما کم کم متوجه نگاه های خاص و عجیبش شدم چندبار که بهش برخورد کردم و از کنارش رد شدم خیلی عجیب نگام کرد و بهم خیره شد حتی یک بار داشت با دانش اموز دیگه ای حرف میزد و من روبه روش بودم و داشت منو نگاه میکرد و زل زده بود اما من خیلی سرد برخورد کردم همیشه باهاش و حتی سلامم نمیکنم بهش این رفتاراش خیلی ذهنمو مشغول کرده و باعث شد بهش علاقه مند بشم همه فکرم شده اون و نمیتونم درس بخونم باخودم میگم شاید من اشتباه میکنم و رفتارش خاص نیست اما حتی دوستمم میگه اره باتو خاصه و جور خاص نگات میکنه غرورمم نمیزاره باهاش حرف بزنم و چیزی بگم و بپرسم نمیدونم چکارکنم از همه درسام افتادم به نظر شما ممکنه ایشون به من علاقمند شده باشه ؟ یا اصلا دلیل این رفتاراش چیه؟

  17. کاربر عزیز “مبینا”
    خانم دکتر سلیقه دار، مشاور و روانشناس سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    دوست خوبم
    دلایلی که برای رفتارت و نتایج نه چندان خوب درسی ات گفتی قابل قبول و منطقی نیستند. قبل از اینکه با والدینت روبه رو شوی در نظر داشته باش که منطقی تر فکر کنی. همه ممکن است در زمینه خاصی توانایی بیشتری داشته باشند یا برحی دروس را اصلا دوست نداشته باشند اما این دلیل موجهی برای خطا کردن در رفتار یا مطالعه نکردن نیست.
    اگر بتوانی اول خودت را قانع کنی حالا آمادگی بیشتری داری تا با والدینت به شکل درست تری مواجه شوی.
    در این شرایط وقتی با تو صحبت میکنند اول سکوت کن بگذار حرف و نظرشان را بگویند و بعد هم بدون اینکه توجیه کنی و دلایل بی ربط بیاوری بخشی که واقعا اشکال کار تو بوده قبول کن سعی نکن از خودت زیادی دفاع کنی.
    بعد هم خیلی کوتاه دلیل رفتارت را بیان کن و تصمیم های جدیدت را در میان بگذار. اگر برای انجام تصمیم های جدیدت مشکلی داری یا فکر میکنی سخت هستند ازشون کمک بخواه و بپرس که آیا آنها میتوانند تو را راهنمایی یا کمک کنند.
    معمولا این مدل گفتگو خیال والدین را راحت میکند.
    اما پس از گفتگو هم حتما تلاش کن تا برای ایجاد تغییراتی در شرایط امروزت کارهای درستی انجام دهی.
    موفق باشی
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  18. سلام. وقت تون بخیر. بهترین راه برای اینکه بهترین انتخاب رشته رو توی دبیرستان ان شاءالله داشته باشیم چیه؟

  19. سلام من در مدرسه مشکلی برایم پیش آمده . الان وضعیت تحصیلی من تو مدرسه زیاد خوب نیست و پس فردا جلسه اولیا و مربیانه راستش من اصلا از ریاضی و علوم خوشم نمیاد ولی مامان و بابام چون تو این زمینه ها تحصیل کردن میگن باید من هم تو این درسا خوب باشم ولی راستش من نسبت به این درسا تنفر شدید دارم ولی من عاشق هنرم و بیشتر اوقات تو کلاسمون بهترین کار های هنری مال منه . تازه وقتی دفعه قبل والدینم رفته بودن جلسه نمرات خوب بقیه بچه ها رو که دیده بودن کلی من رو نصیحت کردن ولی این انصاف نیست ! چون بقیه دوستانم همیشه تقلب می کنن حتی تو سوال و جواب ها، همیشه هم نمرات خوبی میگیرن ولی من فکر می کنم اگر نمره واقعی خودم رو بگیرم خیلی با ارزش تره مطمئنم اگر این دفعه برن مدرسه نمراتم پایین تر خواهد بود و حسابی محدودم خواهند کرد تا زه من تو این کلاس ها که از آنها بدم میامد کمی شلوغ کردم و حالا نمره انظباطم هم کم خواهد شد تازه برخی معلمان هم به خاطر درسم کمی با من مشکل دارند و شاید کمی بد از من تعریف کنند و پدر مادرم را حسابی خشمگین سازند . نظر شما چیست اگر چیزی گفتند من چه کنم و چگونه از خودم در برابر حرف هایشان دفاع کنم؟؟؟ ممنون

  20. کاربر عزیز “سارا”
    خانم دکتر سلیقه دار، مشاور و روانشناس سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    دوست خوبم
    حتما همانطور که در پاسخ قبلی هم اشاره کردم لازمه در مورد توانایی های خودت بیشتر تمرین کنی تا بتوانی در برابر اطرافیانت به بهترین شکل رفتار کنی و شیوه های ابراز وجود و ارتباط صحیح را یاد بگیری و تمرین کنی چون به هر حال در چنین موقعیتهایی هم ممکن است بخشی از مسائل مربوط به مخاطب باشد بخشی هم به خودت ازتباط دارد.
    حالا یک نشانی هم وجود دارد که نشان میدهد چه اندازه باید درباره خودت تغییراتی به وجود آوری.وقتی در موقعیت فعلی تعداد بسیاری با تو ارتباط خوبی ندارند و تعداد کمی درست رفتار میکنند این بدان معناست که هر چند آنها نیازمند اصلاح رفتاری هستند اما رفتار خودت هم مشکلاتی داشته و ابراز وجود و برقراری ارتباط در تو نیازمند تقویت است. اگر برعکس بود و عده کمی با تو مشکل داشتند و دست کم پنجاه درصد بچه ها یا بیشتر با تو ارتباط معمولی داشتند در این صورت میتوانستی بیشتر اطمینان داشته باشی بیشتر از خودت این عده نیازمند ایجاد تغییراتی هستند.
    در هر حال لطفا حتما تغییر مدرسه را راه حل دوم در نظر بگیر و در درچه اول تمرکز بر تغییر رفتاری خودت را در نظر داشته باش چرا که مبادا موقعیت های خوب زندگیت را از دست بدهی در جایی که امکان حل مساله به شیوه دیگری هم وجود داشته است.
    موفق باشی
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  21. خیلی ممنون ازجوابتون.فقط اینکه تو مدرسه سمپادم.میتونم دبیرستان روهم همینجا تحصیل کنم.اما اگه نظر شما اینه مدرسمو عوض کنم این کارو میکنم…فقط اینکه دلیل کارای اونا حسادته؟؟یاچون از اولش قطعانه جوابشونو ندادم؟؟(وقتی اذیت میکردن)….تعدادمون خیلی کمه.میترسم اگه به مدرسه دیگه ای هم برم وضع همینطور باشه..یعنی بازم تنها باشم

  22. کاربر عزیز “آیسان”
    خانم دکتر سلیقه دار، مشاور و روانشناس سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    دوست خوبم
    از اینکه به خاطر رابطه خوب با معلمت در درسهایت پیشرفت کردی برایت خوشحالم. این مدل رفتارها به معلمی که دوستش داری اعتماد بیشتری میدهد و او را از دوست داشتن پشیمان نمیکند. برای اینکه این اطمینان بیشتر شود لازم است راه ها و کارهایی را پیدا کنی تا در مواقع دوری مثل تعطیلات دلتنگی هایت را جواب دهد و با گریه و زاری سپری نکنی. اگر او بداند که تو با گریه دوری اش را تحمل میکنی نتیجه میگیرد وقتی از او تلفن هم داشته باشی چون نمیتوانی خودت را کنترل کنی پس مدام برایش مزاحمت ایجاد خواهی کرد.
    برای اثبات اینکه از صمیم قلب این رابطه را میخواهی و در ایجاد تعادل در آن هم توانا هستی کافی است روی کنترل احساسات بیشتر تمرین کنی. هر کار خوبی مثل خواندن شعر ،کتاب خواندن،نقاشی کشیدن و یا هر کار هنری دیگر یا انجام کارهای جدی تر را تجربه کن و ببین کدام ها گزینه خوبی برای تحمل دلتنگی و جایگزین مناسب گریه کردن هستند. یادت باشد همه ما برای مدیریت احساساتمان حساسیت ها و علایق مخصوص خودمان را داریم که لازم است آنها را کشف کنیم.
    موفق باشی
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  23. کاربر عزیز “سارا”
    خانم دکتر سلیقه دار، مشاور و روانشناس سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    دوست خوبم
    خیلی خوب اشاره کردی که یادگرفتن مهارتهای ارتباطی و دوستی حتما برایت خوب است تا بهتر و موثرتر از حالا بتوانی با همسالانت ارتباط داشته باشی. اما چون به هر حال درپایان پایه نهم ناگزیر به تعییر مدرسه هستی بابد بگویم که حتما تعییر مدرسه و دوستانت میتواند کمک بزرگی برایت باشد تا ارتباط بهتری را تجربه کنی.
    اما فعلا تا آن زمان حدود دو ماهی که تا پایان سال تحصیلی مانده سعی کن در ذهن خودت دوستانت را بیشتر درک کنی. فکر کن آنها هم احتمالا از ارتباط و دوستی خوب چیز زیادی نمیدانند، اشنباهاتی مرتکب میشوند و تجربه های بدی دارند چون خیلی رفتارهای عیرموثر و مخرب را تجربه میکنند مانند مسخره کردن، قهر کردن، تحقیر دیگران و …
    همه اینها هم برای اکنون و هم بای آینده شان خوب نیست ولی وقتی سعی میکنی آنها را درک کنی اوضاع برایت راحت تر میشود.
    در این مدت کوتاه باقیمانده خیلی لازم نیست انها را آگاه کنی یا بجنگی سعی کن نادیده بگیریشان و حرفهایشان را نشنوی و اصلا از اینکه مثل همیشه خودت باشی تردید نکن.
    موفق باشی
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  24. سلام من کلاس نهمم.وقتی ازهفتم وارد مدرسه شدم اوایل با همه دوست بودم.سعی میکردم خوش رو و خنده رو باشم.درسم عالیه تو خیلی مسابقات مقام اوردم.ولی باور کنید مغرور نیستم.شخصیت و انسانیت مهمه.از اواخرهفتم بچه ها همگی با من لج افتادن.مثلا وقتی معدلم بیست شد همه همکلاسیام اعتراض کردن که منوشاگرداعلام نکنن.من تو کلاس خیلی فعال و شادبودم. تو هر درسی نظرمیدادم و سوالات زیادی از معلم میکردم.الان هم روحیه پرسشگری دارم.کسی رو اذیت نمیکردم.حتی دانشاموزای تنها که بچه ها اذیتشون میکردن.بعد همه بچه ها کم کم شروع کردن نسبت به من بی تفاوت باشن یعنی حرف میزنم یا صداشون میکنم جواب نمیدن!همه معلمام و پدر و مادرم میگن که اونا حسادت میکنن و میخان کاری کنن که من اعتماد به نفسمو ازدست بدم و افسرده بشم تا دیگه تو درسا تلاش نکنم.البته بگم چن نفر تو کلاس ما هستن که هرکس موفقیتی به دست بیاره از حسودی گریه میکنن.بیشتر روی من حساسن.یکیشون که خیلی اذیتم کرد و پیش همه منو بد میکرد.حتی مادراشون انگار به خون من تشنه اند ببینید اینو از خودم نمیگم مدیر و معلم هاهم دیدن.الان هرچی از زبونشون میاد میگن خیلی ازارم میدن.تو کلاس عذاب میکشم.البته از اول جوابشونو باید میدادم.اونا از قلدرها میترسن.حالا بچه هایی که تنها بودن هم پیش معلم متلک و کنایه به من میگن.نمیتونم جوابشونو بدم.توکلاس ما بچه ها گروه گروه دوستن و اگه بخام حقموبگیرم و ازخودم دفاع کنم اونا طرفدار دارن و ازشون دفاع میکنن…ادم زبونش بند میاد.طوری که قلبم همیشه تندتند میزنه مبادا دوباره متلک بندازن و همشون بخندن.البته بگم یه دوست خیلی صمیمی دارم ولی یدونه کافی نییست اونا میخان اون رو هم از من جداکنن که فکر میکنم موفق شدن هرچند باهم میگردیم.اون هم نمیتونه از حقش دفاع کنه.مادرش متوجه تنهاییمون شده و به بچه های دیگه التماس میکنه با دخترش دوست شن(!!!)یکی از بچه ها هم خیلی دوبه هم زنه.
    به نظرتون باید مدرسمو عوض کنم یا مهارت های دوست یابی رو بلد نیستم؟اینم بگم من برای دوستی پیش قدم میشم با حرف زدن و…اما دیگه نمیشه کنه باشم که!!میشه بازم باکسایی دوس شد که وانمودمیکنن ازم متنفرند؟خواهش میکنم کمکم کنید همیشه توخونمون سر این موضوع جرو بحث میکنیم.طوری که دوس ندارم با اونا اردو برم. اصلا از مدرسه بدم اومده.من عاشق همه درسا بودم.میترسم در اینده نسبت به همه بدبین شم.خیلی مقاومت کرده ام در مقابل اذیتاشون.ایا درصورت تعویض مدرسه بازهم چنین مشکلی هست یا میشه دوباره دوست شد؟؟؟کمکم کنید لطفا.چیکار کنم؟

  25. سلام .من دانش آموز دختر پایه ی هفتم هستم.عاشق دبیرمطالعاتمون شدم.خیلی دوسش دارم و این باعث شده تو درسام پیشرفت داشته باشم کلا سبک مطالعم عوض شده ولی علاوه بر این من خیلی وابسته ی این خانوم شدم خودشون دوتا دختر هم سن و سال من دارن و من در مدرسه ی سمپاد درس میخونم.خیلی دوستشون دارم و چند بار به خودشونم گفتم و جوابِ منم همینطور رو گرفتم .تعطیلات عید خیلی اذیتم میکنه طوری ک من از روز سال تحویل تا امروز ک تولدمه گریه کردم یه ساعت نخوابیدم.این دوری خیلی عذابم میده .قبل عید سعی کردم شمارشونو بگیرم ولی گفتن من هنوز به اندازه ی کافی نمی شناسمت و قول دادن آخر سال شمارشونو بدن و دلیل این کارشونم اینه ک اگ بخام باهاشون حرف بزنم تعطیلات باشه و لطمه ای به درسام وارد نکنه.من به خاطرشون هرکاری کردم و میکنم ولی وقتی نمیبینمشون حالم بد میشه .بهتره اینم گفته باشم ک کمبود محبت و یا خلا عاطفی ندارم چون دیوانه وار عاشق پدر و مادرم هستم و اونا هم همینطور .من به این معلممون اعتماد خیلی زیادی دارم و همه ی حرفامو بهشون گفتم و میگم و ازشون کمک میگیرم .همیشه باهاشون رو راستم و ازینکه کسای دیگه هم ایشونو دوس دارن ناراحت نمیشم ک هیچ خوشحالم میشم.خاطره باهاشون زیاد دارم و میخام این رابطمون صمیمی تر بشه .معمولا در مقابل ابراز محبت های من کم محلی نمیکنه و خوش برخورده.تو کلاس سعی میکنه فرقی بین من و دوستام نزاره و اصلا هم اینکارو نمیکنه و همه فکر میکنن ک با من هم مثل اونا رفتار میکنه ولی انصافا اینطوری نیس خیلی بهم رو میده ولی چهارچوب خواص خودشو داره.تنها مشکل من اینه ک دوریشون آزارم میده .میشه کمکم کنید ک چطوری رابطمو باهاشون صمیمی تر کنم و این مدت باقی مونده ی عیدو چجوری بگزرونم؟

  26. کاربر عزیز “Mobi”
    شما سوالتان را باید در صفحه مربوط به مشاوره تحصیلی مطرح می کردید، با این حال آقای مسگری، مشاور تحصیلی سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    دوست من سلام

    به نظر من برو رشته ریاضی و دانشگاه رشته کامپیوتر بخون. برای انتخاب رشته موارد زیر را در نظر بگیر:

    انتخاب رشته تحصيلي نياز به توجه به چند مورد دارد که شناخت اين موارد و مشورت و آگاهي در مورد رشته هاي تحصيلي مي تواند به يک انتخاب درست کمک کند. در سال نهم باید کمی به فکر انتخاب رشته در شاخه مدنظر خود نیز باشیم:

    1- شناخت شخصي: مهم ترين مساله در انتخاب رشته، شناخت توانايي هاي شخصي است. شخصي که توانايي بالاتري در خصوص درس های مفهومي و استدلالي دارد، بالتبع مي تواند در ادامه مسير در رشته رياضي موفق تر ظاهر شود. شخصي که علاوه بر موارد ذکر شده توانايي علمي مشخصي در دروس تخصصي تجربي يعني دروس زيست شناسي دارد، مي تواند در رشته تجربي موفق تر ظاهر شود و در نهايت شخصي که بر دروس علوم انساني و مسايل مربوط به آن اشراف بيشتري دارد مي تواند در رشته علوم انساني موفق تر ظاهر شود.

    2- شناخت بازار کار: يکي از مسايلي که مي تواند به انتخاب رشته درست شما کمک کند و زمينه ساز موفقيت هاي علمي و شغلي آينده شما باشد، شناخت بازار کار مربوط به رشته هاي دانشگاهي مرتبط با رشته تحصيلي شما در دانشگاه مي باشد. مطالعه در اين خصوص و مشورت با فارغ التحصيلان رشته هاي مربوطه به شما در انتخاب درست کمک مي کند.

    3- توجه به پتانسيل دانشگاه ها و مراکز آموزش عالي در خصوص رشته هاي دانشگاهي: در برخي از رشته ها مانند پزشکي با توجه به پتانسيل کم داشنگاه ها در پذيرش دانشجو و استقبال زياد داوطلبان کنکور در خصوص آن، شرايط و امکان قبولي در اين گونه از رشته ها سخت تر از رشته هاي ديگر است.

    4- مشاوره با افراد متخصص: يکي از موثرترين کارها در انتخاب درست رشته در سال دوم دبيرستان، مشاوره با متخصصين و مشاوران در اين خصوص مي باشد. از جمله کساني که مي توانند در اين خصوص کمک شاياني به شما بکنند، فارغ التحصيلان دانشگاهي است که اطلاعات جامع در خصوص رشته هاي دانشگاهي، بازار کار مربوط به آنها و شرايط تحصيلي در دانشگاه هاي کشور در رشته مرتبط با خود را به شما خواهند داد.

    موفق باشی
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  27. کاربر عزیز “صبا”
    خانم دکتر سلیقه دار، مشاور و روانشناس سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    دوست خوبم

    یکی از مهمترین موارد در این اختلال این است که از کودکی قابل تشخیص است و تفاوت کودک با دیگران زیاد است. هم چنین از دیگر موارد مهم آن است که مسیر یادگیری افراد با این اختلال با مشکلاتی همراه است بنابراین احتمال زیاد تو دارای چنین اختلالی نیستی و ممکن است فقط برخی نشانه های آن را داشته باشی. در هر حال بهترین کار برای اینکه اطمینان حاصل کنی این است که همراه والدین به یک روانشناس مراجعه کنی.

    در ضمن یادت باشد یک عادت رفتاری نادرستی وجود دارد که اعتیاد به شناسایی بیماری ها در نت و تطابق آن با خود است. مراقب باش به این اختلال دچار نشوی.

    موفق باشی
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  28. سلام
    من علایم بیماری سندرم اسپرگر روخوندم والان فقط دارم گریه میکنم چون احساس میکنم همه ی علایمشودارم
    من ازبچگی همیشه احساس متفاوت بودن ازبقیه روداشتم
    الانم ک احتمال میدم این بیماریودارم حالم خیلی بده
    لطفاراهنماییم کنید

  29. سلام
    من امسال بايد انتخاب رشته انجام بدم و هنوز درمورد رشته اي كه ميخوام بخونم مطمئن نيستم
    استعدادم تو رياضي،هنر و ادبيات و يادگيري زبان هاي مختلف و زبان شناسي بالاست
    اما بين رشته رياضي و انساني نميتونم انتخاب كنم و حس ميكنم بعضي از درساشون رو هم نميتونم ياد بگيرم
    عاشق موسيقي هم هستم اما هنرستان موسيقي در شهر ما وجود نداره
    الان تصميمم اينه كه برم فني حرفه اي و رشته كامپيوتر رو بخونم چون يحورايي تركيب همشونه و كارهاي مرتبط با كامپيوتر رو هم دوست دارم
    از نظرتون اين رشته خوبه؟ بازاركار و درساش چطور؟

  30. مادر گرامی “nakhjavani”
    خانم دکتر سلیقه دار، مشاور و روانشناس سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    دوست خوبم
    فرزند شما با توجه به شرایطی که دارد به دو اتفاق بسیار نیاز دارد:
    یکی مهم است که از طرف شما و اعضای خانواده بیشتر احساسش درک شود و بتواند احساس کند که اطرافیانش به راحتی تفاوت او را با دیگران درک کرده و پذیرفته اند تا خودش هم بتواند به این درک برسد و شرایط خودش را بپذیرد.
    اتفاق دوم نیاز او به ارتباط با یک روانشناس کودک است. این ارتباط قطعا به او و شما کمک خواهد کرد تا سریع تر روند پذیرفتن خود اتفاق بیفتد.

    بر این اساس دو نفر را معرفی میکنم که احتمال خیلی زیاد بتوانید از آنها نتیجه بگیرید
    22367922
    خانم دکتر مجاهدی
    66879308
    خانم دکتر صالحی
    موفق باشید
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  31. با سلام وخسته نباشید من پسر 7ساله دارم ومشکل جسمی داره نمیتونه راه بره ولی مدرسه عادی میره ولی فوقالعاده لجبازه هم در درس هم راه رفتن با واکر یعنی هر وقت خودش بخواد یه کاری را انجام میده در مدرسه یه روز عالیه تکالیفش را انجام میده یه روز لجبازی میکنه کاری انجام نمیده من واقعا موندم چیکار کنم راهنمایی کنید اگه ممکنه ادرس یا شماره مطب برام بفرستید یا شماره تلگرام بتونم حضوری راهنمایی بخوام

  32. کاربر عزیز “شیدا”
    آقای مسگری، مشاور تحصیلی سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    دوست من سلام .
    بهتره که حتما به یه مشاور تحصیلی متخصص در امر هدایت تحصیلی مراجعه حضوری داشته باشی . ولی اجمالا باید بگم که :
    در انتخاب رشته به چه مواردي توجه کنيم؟
    هميشه اين سوال براي اغلب دانش آموزان پيش مي آيد که شاخه علوم نظری را انتخاب کنند یا علوم پایه و در علوم نظری سراغ رشته تجربي بروند یا رياضي؟ در رشته انساني در چه رشته هايي موفق تر هستند ؟ و …
    اين سوال و سوال هاي مشابه از جمله مواردي است که فارغ التحصيلان سال نهم در بدو ورود به سال دهم درگير آن مي شوند و چه بسا در برخي اوقات در آينده از انتخاب خود راضي نيستند.
    انتخاب رشته تحصيلي نياز به توجه به چند مورد مي باشد که شناخت اين موارد و مشورت و آگاهي درمورد رشته هاي تحصيلي مي تواند به يک انتخاب درست کمک کند .در سال نهم باید کمی به فکر انتخاب رشته در شاخه مدنظر خود نیز باشیم :
    1 – شناخت شخصي: مهم ترين مساله در انتخاب رشته ، شناخت توانايي هاي شخصي است. شخصي که توانايي بالاتري در خصوص درس‌ها مفهومي و استدلالي دارد، باالتبع مي تواند در ادامه مسير در رشته رياضي موفق تر ظاهر شود. شخصي که علاوه بر موارد ذکر شده توانايي علمي مشخصي در دروس تخصصي تجربي يعني دروس زيست شناسي دارد، مي تواند در رشته تجربي موفق تر ظاهر شود و در نهايت شخصي که بر دروس علوم انساني و مسايل مربوط به آن اشراف بيشتري دارد مي تواند در رشته علوم انساني موفق تر ظاهر شود.
    2 – شناخت بازار کار: يکي از مسايلي که مي تواند به انتخاب رشته درست در شما کمک کند و زمينه ساز موفقيت هاي علمي و شغلي آينده شما باشد، شناخت بازار کار مربوط به رشته هاي دانشگاهي مرتبط با رشته تحصيلي شما در دانشگاه مي باشد. مطالعه در اين خصوص و مشورت با فارغ التحصيلان رشته هاي مربوطه به شما در انتخاب درست کمک مي کند.
    3 – توجه به پتانسيل دانشگاه ها و مراکز آموزش عالي در خصوص رشته هاي دانشگاهي: در برخي از رشته ها مانند پزشکي با توجه به پتانسيل کم داشنگاه ها در پذيرش دانشجو و استقبال زياد داوطلبان کنکور در خصوص آن، شرايط و امکان قبولي در اين گونه از رشته ها سخت تر از رشته هاي ديگر است.
    3 – مشاوره با افراد متخصص: يکي از موثرين کارهاي در انتخاب درست رشته ، مشاوره با متخصصين و مشاوران در اين خصوص مي باشد. از جمله کساني که مي توانند در اين خصوص کمک شاياني به شما بکنند، فارغ التحصيلان دانشگاهي است که اطلاعات جامع در خصوص رشته هاي دانشگاهي، بازار کار مربوط به آنها و شرايط تحصيلي در دانشگاه هاي کشور در رشته مرتبط با خود را به شما خواهند داد.
    موفق باشی
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  33. باسلام من درسم خوبه ولی اصلا نمیدونم چه رشته ایی رو انتخاب کنم حس میکنم همه رشته هارو دوست دارم میشه لطفا کمک کنید خواهش میکنم

  34. کاربر عزیز “محمد نجارباشی”
    خانم دکتر سلیقه دار، مشاور و روانشناس سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    والد گرامی
    نگرانی مربوط به تنهایی پسرتان را با مداخلات و اقدامات درست خود پاسخ دهید.
    برای مثال جایی که قصد دارید پسرتان را برای بازدید ببرید با خانواده همکلاسی هایش در میان بگذارید تا هر کدام مایل هستند با شما همراه شوند. یا میهمانی های ساده برگزار کنید و از همکلاسی هایش همراه خانواده دعوت کنید تا عصر در کنار هم باشند
    این قبیل کارها به پسرتان کمک میکند تا در مواجهه بیشتری با همسالانش قرار بگیرد و احساس دوستی بیشتری را تجربه کند‌
    همچنین از معلمانش خواهش کنید در مدرسه زمینه های کار گروهی و مشارکتی را برای پسرتان فراهم کرده و او و دیگران را برای تجارب مشارکتی تشویق کنند
    اگر بیشتر از این قبیل اقدامات مورد نظر و نیاز فرزندتان بود در این صورت حتما با مشاور یا روانشناس کودک ارتباط بگیرید.
    موفق باشید
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  35. کاربر عزیز “kimia”
    خانم دکتر سلیقه دار، مشاور و روانشناس سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    دوست خوبم
    احساسات واقعی و پاک انسان در برابر معلم ارزش بیان و ارائه دارد و پیشنهاد من این است که بدون نگرانی و فقط به خاطر احترام به احساست نظرت را با معلمت در میان بگذاری.
    موفق باشی
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  36. سلام
    من شونزده سالم و معلممو دوست دارم خیلی ! من شخصیت مغروری دارم که ریسک این ک بهش بگم دوست دارمو نمیکنم ! اونم منو دوس داره و به یکی از نزدیکان من گفته که منو اینقدر دوس داره ک نمیتونه تو چشام نگاه کنه !
    من خواهان ارتباط با اونم اما نمیدونم باید بهش بگم دوست دارم یا ن ! نظر شما‌چیه؟

  37. سلام و عرض ادب
    ببخشید وقتتون میگیرم
    پسرم کلاس ششم ابتدایی هستش گوشه گیر و کم رو هستش بیشتر از این بابت نگرانه که دوست صمیمی نداره و کسی باهاش دوست نمیشه میخواستم راهنماییم کنید

  38. مادر گرامی
    خانم دکتر سلیقه دار، مشاور و روانشناس سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:

    مادر عزیز
    لطفا پاسخ ارائه شده را کامل و دقیق بخوانید. تلاش نکنید با افکاری از پیش تعیین شده پاسخ را دنبال کنید بلکه به عنوان مادری آگاه به دنبال و تلاش برای حل مساله فرزند خود نه در جهت اثبات به دیگران بلکه در جهت افزایش توان او برای رویارویی مسائل از این دست باشید.
    در هر حال چون در این گفتگو نیز صحبت از عملکرد گروه سومی است که حضور ندارند طبق نظر خودتان که به درستی اشاره کردید در غیاب کسی نباید او را قضاوت کنیم امکان بررسی بیشتر نداریم و نمیتوانیم کارشان را بدون شنیدن حرفهایشان قضاوت کنیم. اما در جایگاه مشاور این سایت میتوانم بگویم که اگر حرفهای شما کاملا صحت داشته باشد بدیهی است تصمیم و عمل اتحاذ شده اشتباه بوده و باید در اولین فرصت اقدام مدرسه مبنی بر رفع و رسیدگی آن صورت گیرد.
    با همه احوال باز هم مصر هستم که نقش شما به عنوان خانواده در کنار مدرسه بسیار اهمیت دارد تا به جای اثبات اشتباه دیگران پیگیر آرامش و کمک به فرزندتان در توانمندسازی او برای مواجهه با موضوعات مشابه باشید.
    موفق باشید
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  39. سلام ممنون از پاسخ تون
    خانم سلیقه دار اون جلسه ای که من گفتم جلسه مشاوره معلم مشاوره بوده نه جلسه مشاوره با شما
    حرف من اینه غیبت وتهمت زدن یعنی چی؟ وقتی بچه من تو کلاس درس مشاوره مدرسه نبوده چه کاری هست که موضوع دختر من و انتخاب میکنند!! کسی را انتخاب کنند که حضور داشته باشه بتونه از خودش دفاع کنه برای سوالات و سوتفاهمات پاسخ داشته باشه
    موضوع اینه وقتی تهمتی به کسی زده میشود فرصتی هم به او داده نمیشود که از خودش دفاع کند
    به همین راحتی پیگیری نکنه !!!:
    فرزند من اسيب رواني ديده مبتلا به سردرد و دل درد عصبي است چطور يادش نندازم وقتي رفتار همه در مدرسه با او كاملا تغيير كرده. وقتی کسی را مجبور به این کار نکرده فقط تو اون شرایط مثل هر بچه 10 ساله دیگه ای دیده و هیچی نگفته!
    بچه 4 ساله که نیست درموردش باهاش حرف نزنیم فراموش کنه !مدرسه به بچه آسیب زده و باید این آسیب را جبران کنه! از من میخواهید سکوت کنم.
    دیگه چطور میتونه به مدرسه و معلم اعتماد بکنه!
    درس غیبت و تهمت را تو مدرسه آموزش دادند. متاسفم چشم هایی که باید الا ببینه گوشی که باید الان بشنوه و زبانی باید الان حرف بزنه لال باید بشه و سرپوشی برای این تهمت بشه تا فراموش بکنه چند سال دیگه برای هر سه این بچه ها مسیله ساز بشه عقده ها تو همین داستانها درست میشوند وقتی درست و اصولی بهش رسیدگی نشود!! پنهان کنیم دیده نشود اولین و راحترین راهه!!!!

  40. مادر عزیز
    خانم دکتر سلیقه دار، اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    مادر گرامی
    احساس شما را درک میکنم و این همان چیزی است که دختر شما نیاز دارد که شما و اطرافیان احساس او را درک کنید. این به معنای اینکه احساس او را تایید کنید نیست فقط قهمیدن او مهم است چیزی که از مدرسه هم انتظار میره.
    در مورد جلسه مدرسه لازمه بگم که این برنامه از چند ماه پیش هماهنگ شده بود که تصادفا با اتفاق بچه ها همراه شد و جالب بود که بچه ها چقدر زیبا در خصوص مهارت ابراز وجود و نه گفتن حضور خوبی داشتند.
    در هر حال چند نکته را شما دنبال کنید:
    اول اینکه این موضوع را مجددا به یاد فرزندتان نیندازید و اجازه دهید فراموش کند و کنار گذاشته شود.
    انتظاراتتان را که واضح قبلا به مدرسه گفته اید دیگر تکرار نکنید و اگر پاسخی داشتند دریافت کنید در غیر این صورت به خاطر بچه ها و آرامش آنها دیگر موضوع را دنبال نکنید. بخشی که نیازمند حضور و دخالت من باشد حتما با کمال میل دنبال میکنم ولی فراموش نکنیم ما والدین در اشتباهات بچه ها سهم داریم و اگر بناست کمکی به آنها داشته باشیم بهتر است پیشگیرانه رفتار کنیم. نظارت والدین بر رفتار و کارهای کودکان بسیار در پیشگیری اتفاقات ناخوشایند تاثیر دارد.
    لطفا به دخترتان در موقعیت های مختلف یادآوری کنید که اشتباه کردن بخشی از زندگی است اما مهم این است که تکرار یک اشتباه رخ ندهد.
    موفق باشید
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  41. سرکار خانم سلیقه دار من شماره تماس شما را نداشتم خواهش میکنم این مسله را دقیق بررسی کنید کاری به حرف های مدیر بی مسولیت نداشته باشید آنچه که وجدانتون و علمتون بهتون میگه را انجام بدید با روش منطقی و درست تحقیق انجام بگیره و حقیقت تمام و کمال مشخص بشه این بچه دچار سردرد و دل درد های عصبی شده سلامتش به خطر افتاده مدرسه این اشتباه فاحش را انجام داده و من و مدام تهدید میکرد که پیگیر این مسله نباشم.

  42. با سلام و عرض خسته نباشید
    خانم سلیقه دار من با شما از طریق جلساتی که در مدرسه دخترم و پسرم گذاشته بودند آشنا شدم
    و از مدرسه خواسته بودیم چند جلسه ای مشاوره برای دوران بلوغ بچه های کلاس پنجم برگزار کنید
    متاسفانه هفته گذشته مشاور مدرسه جلسه مشاوره با بچه ها گذاشتند درمورد زور گویی و سواستفاده از بچه ها صحبت کردند دختر من غایب بوده بچه ها بچه من و مثال میزننددر حالیکه نبوده بتونه از خودش دفاع کنه حرفهایی زده میشه که من شرم دارم ازش صحبت کنم این اتفاق سه شنبه افتاده به من شنبه گفتند من. خواستند حرفهایی در مورد دختر من زده شد که من شوک شدم چندین بار پرسیدم شما مطمین هستید تحقیق درست کردید ؟ خانم مدیر گفت دختر شما میگفت من نگفتم من دعواش کردم گفتم هر سه شما خطا کردید چون لباس زیر هم را دیدید به من گفتند دختر من مجبورشون کرده استدلال شون اینه چون بچه ها گفتند …از من خواستند چیزی نگم بهش منم وقت مشاوره گرفتم و صبر کردم تا موقع مشاوره درست ترین کار رو انجام بدم
    من با حال خراب خونه رفتم خیلی دنبال نشانه ها رفتم که چرا متوجه نشدم تا اینکه عصری خودش با گریه من و صدا زد گفتم چی شد با بغض شدید که اصلا به زور حرفش را متوجه می شدم حتی چند بار خواستم نفس عمیق بکشه آرام باشه میگفت بچه ها من نبودم به دروغ حرفهایی زدند که من انجام ندادم من فقط دیدم من هیچ کاری نکردم تو رو خدا بیا مدرسه بگو سر درد شدید داشت منم بهش گفتم عزیزم اگر حقیقت را بگی من بهت میتونم کمک کنم اونم مدام گریه میکرد بچه ها با من حرف نمیزنن به مامانهاشون گفتند اونها هم عصبانی هستند.هر چی گفتم بزار ساعتی برم خانم مدیر باشه گفت نه مامان صبح زود برو تا ساعت 9:30 تو مدرسه موندم با مدیر صحبت کردم گفتم تو روخدا تحقیق بکنید این بچه میگه من بیگناهم من کاری نکردم به حرف دو تا بچه بسنده نکنید. این بچه حالش خوب نیست حقیقت فقط حالش و خوب میکنه الان آبروش تو مدرسه رفته شما به چه حقی وقتی خودش نبوده درموردش تو کلاس مشاوره گذاشتید هر کی هر چی تو ذهنش بوده گفته یک لحظه فکر کنید اگر تمام این حرف ها دروغ بوده باشه چه آسیبی به این بچه وارد شده شما تهمت زدید به باین بچه خودش میگه من این کار را نکردم اتفاقا اون دوتا این کار و کردند من سرم انداختم به روزنامه دیواری …
    خانم دکتر سلیقه دار من بچه را پیش مشاورم بردم به من گفتند این بچه راست میگه و فقط حقیقت اعتماد بنفس این بچه را برمیگردونه و حالش و خوب میکنه
    هر چه التماس مدیر کردم تحقیق کنید از بچه ها تنهایی هم سوال کنید بیان حقیقت را بگند من و تهدید کرد به اخراج بچه و خیلی صحبت هایی که در شان یک مدیر نیست
    اونها وظیفه دارند کار رو کامل تمام کنند میگفت دخترتون اعتراف کرده درحالیکه هم به من هم به خود مدیر گفت من هیچ کاری نکردم اون روز هم گفتم گریه میکردم به من میگفتند دروغ میگی ! گفتم من دنبال مقصر نیستم اینها بچه هستند اشتباه کردند اما من حقیقت را میخوام بدونم چی بوده بر اساس حقیقت بتونم تصمیم بگیرم
    ولی مدرسه این آسیب را به بچه من وارد کرده تهمت زده بچه دچار سردرد و دل درد شده من با این بی مسولیتی مدرسه چکار باید بکنم شما بک راهی پیدا کنید. این مواقع این آسیب را چطور برطرف کنیم. مدیر نگران مدرسه هست و از من میخواد این قضیه را ولش کنم ولی من میدونم چه آسیبی به بچه وارد شده خواهش میکنم این موضوع را بررسی کنید خانم مدیر تا به امروز سه داستان تعریف کردند و هر بار هم یک موضوعی که گفتند را حاشا کردند. خیلی راحت شخصیت و آبروی یک بچه را به بازی گرفتند

  43. کاربر عزیز “nana”
    خانم دکتر سلیقه دار، مشاور و روانشناس سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    دوست خوبم
    ممکن است علاوه بر درس و اخلاق موارد دیگری که برای دوستی لازم است را نیاز داشته باشی مثل اینکه تا چه اندازه میتوانی دوستانی برای خودت پیدا کنی یا چقدر مهارت داری که دوستانت را نگه داری و ارتباطت را قطع نکنی.،یا اینکه چقدر ظاهرت مرتب و آراسته و خوشبو است و چیزهای دیگری مثل اینها.
    همه اینها مواردی هستند که به تو کمک میکند تا دیگران بخواهند با تو دوست باشند.
    از طرف دیگر یک مساله مهم وجود دارد اینکه شاید فقط احساس خودت این است که دیگران تمایلی برای دوست شدن با تو ندارند. بعضی مواقع به خاطر کم شدن اعتماد به نفس ممکن است چنین احساسی به فرد دست بدهد اما این احساس واقعیت ندارد. اگر به این احساس توجه نشان دهی کم کم باور میکنی و اعتماد به خودت هم کمتر میشود ولی اگر به خودت بگویی که این احساس درست نیست در این صورت میتوانی به خودت میلط شوی و ببینی که در واقعیت خیلی ها همین حالا هم با تو دوست هستند.
    موفق باشی
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  44. سلام من ۱۳ سال دارم احساس میکنم کسی دوست ندارد با من دوست باشد با اینکه اخلاق خوبی دارم ودرسم هم خوب است دلیل آن را جویا هستم

  45. کاربر عزیز “zahra”
    آقای مسگری، مشاور تحصیلی سایت اینگونه به پرسش شما پاسخ داده اند:
    دوست من سلام
    من پیشنهادم به شما اینه که دنبال علاقه ات بری . البته به شرط اینکه علاقه ات را درست و از روی آگاهی انتخاب کرده باشی .
    به رسیدن به هدفت باید تلاش کنی چه با کنکور و چه بدون کنکور . امیدوارم روزی برسد که واقعا همه دانش آموزان بدون استرس و فشارهایی که سیستم کنکور ایجاد میکنه دنبال علایقشون بره . ولی فعلا برای راهیابی به دانشگاه های خوب کنکور وجود داره . پس باید خوب تلاش کنی . مراقب روحیه ت باش . هیچ چیزی ارزش بهم ریختن روحیه ت رو نداره . سعی کن با مشاور مدرستون صحبت کنی که با توجه به شناختی که ازت داره راهنماییت کنه و برنامه مناسب درسی بهت بده .
    درصورت عالی بودن در رشته دانشگاهی خود و داشتن رزومه خوب ، امکان بورسیه شدن هست .
    موفق باشید
    نشریه اینترنتی نوجوان ها

  46. باسلام . من کلاس یازدهم هستم و روحیاتم از لحاظ تحصیلی خیلی بهم ریخته . مدتی بود که هیچ انگیزه و هدفی نداشتم . رشته م تجربی هستش و همه اطرافیان تا به الان از من انتظار داشتن ک برای پزشکی تلاش بکنم . در صورتی که من هیییچ علاقه و تمایلی به رشته های پزشکی یا پیراپزشکی ندارم . این اواخر هم گفته شده که کنکور برای 85درصد رشته ها حذف شده . من علاقه ی بسیار زیادی به رشته نجوم دارم. و تصمیم دارم اون رو برای رشته دانشگاهیم انتخاب کنم . میخاستم بدونم حال که کنکور حذف شده چطور میشد در این رشته قبول شد ؟ آیا از طریق رشته تجربی ممکنه ؟آیا تحصیل در این رشته آینده شغلی خوبی رو برای من بدنبال داره ؟ ممکنه برای مقطع کارشناسی ارشد در صورت داشتن عملکرد خوب ، به خارج از کشور بورسیه بشم ؟ ممنون از راهنماییتون…

  47. از دوستام که مثل خواهرام بودن جدا شدم یعنی جدا شدیم اونا جلوی من میشینن وقتی میخندن یا خوشحال حسرت میخورم که کاش باهام باشیم دوباره خیلی احساس تنهایی میکنم خیلی..

  48. با سلام و عرض خسته نباشید .خدا قوت میگم بهتون که انقدر دلسوزانه وقتتون رو صرف ما نوجوان ها میکنید …امیدوارم به برکت نیت خوبی که دارید خداوند هم به شما آرامش روز افزون عطا کند …

  49. سلام. ببخشید جایی نیست که خصوصی تر بشه صحبت کرد؟ چون میترسم اون کسی که درباره اش میخوام کمک بگیرم ازتون ببینه و وضع بدتر بشه. لطفا اگه هست بگین. ممنون.

  50. با سلام خدمت خانم دکتر فقط میخواستم تشکر کنم یکی از سوالاتی که پرسیدم و جواب شما بسیار کاربردی و راه گشا بود فقط خواستم تشکر کنم خیلی ممنون

  51. سلام . 14 سالمه و عاشق یه دختر 2 دبیرستان شدم که توی کلاس ورزش باهش اشنا شدم . نمیدونم چرا این حس رو بهش دارم . من با حجاب و مذهبی ام اما اون بیحجاب و زیاد پایبند به اعتقادات نیست . چیکار کنم ؟ نمیدونم چجوری خودمو کنترل کنم ؟ از طرفی دلم میخواد با هم ارتباط داشته باشیم اما نمیدونم چه جوری ؟
    ….

    1. دوست عزیز اینکه دیگری همانند شما حجاب نمی گذارد دلیل بر بد بودن او نیست. به طور یقین او می تواند از باطن پاک و لطیفی بر خوردار باشد که شما را به خود جلب کرده. دقت نظر و رفتار سرشار از احتیاط و دین گرای شما شما قابل ستایش است. اما یادمان باشد می توانیم با رفتار هایمان دیگران را از اشتباهاتشان آگاه کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیشنهاد نوجوان‌ها